فرش های بهشت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فرش های بهشت (قرآن). فرش های بهشت، فرش هایی فاخر و گسترده از جنس دیبا و ابریشم ضخیم هستند.
فرشهای فاخر، در بهشت:•«وزرابی مبثوثة:و فرشهای فاخر گسترده!» کلمه" زرابی" جمع" زربیه" است که هم با فتحه اول و هم با ضمه و هم با کسره آن خوانده می شود، و زربیه به معنای بساط فاخر است، و منظور از مبثوثه آن مبسوطه بودن و گسترده شدن آن است، تا رویش بنشینند. آیت الله مکارم در تفسیر این آیه چنین نوشته است:" زرابی" جمع" زریبة" به معنی فرش های عالی خواب دار است که هم نرم و راحت است، و هم گرانبها و پر قیمت .و پیدا است به موازات این وسائل آسایش و لذت، چه وسائل دیگری در آنجا وجود دارد که مشت نمونه خروار است.در این آیات هفت نعمت مهم بهشتی ذکر شده که هر یک از دیگری جالب تر و زیباتر است. بهشت جایگاهی است بی نظیر از هر جهت و خالی از هر گونه ناراحتی و جنگ و جدال، با انواع میوه های رنگارنگ، و نغمه های دلپذیر و چشمه های آب جاری، و شراب های طهور، و خدمتگزارانی شایسته و همسرانی بی مانند، و تخت هایی مرصع، و فرش هایی فاخر، و دوستانی با صفا و ظروف و قدح هایی جالب در کنار چشمه ها، و خلاصه نعمت هایی که نه به الفاظ محدود این جهان قابل شرح است، و نه در عالم خیال قابل درک ، و همه اینها در انتظار مقدم مؤمنانی است که با اعمال صالح خود اجازه ورود در این کانون نعمت الهی را کسب کرده اند.و فراتر از این لذات مادی لذات معنوی، و برتر از همه"لقاء اللَّه" و جلوه های محبوب، و الطاف آن معبود است که اگر یک لحظه آن به دست آید بر تمام نعمتهای مادی بهشت برتری دارد. عاصم بن ضمره ، از امام علی علیه السلام روایت کرده که آن حضرت اهل بهشت را یاد فرمود و گفت می آیند و داخل بهشت می شوند، پس مشاهده می کنند که فرش های منازل شان از لؤلؤ و مروارید بافته شده و تخت های برافراشته و پارچ ها و ظرف های نهاده شده و پشتی های متّصل بهم و فرش های زیبای پهن شده است، و اگر نه اینکه خدای تعالی برایشان تقدیر فرموده بود هر آینه چشمان شان به آنچه می دیدند کور می شد، با همسران شان معانقه کرده و بر تخت ها می نشینند.
فرش های عالی
فرش های بهشت، دارای کیفیتی عالی:•«وفرش مرفوعة:و فرش هایی عالی و روی هم گسترده، یا همسرانی والا قدر در اخلاق و جمال » زنان ارجمندی دانسته اند که در عقل و جمال و کمال قدر و منزلتی بلند دارند، و استدلال کرده اند به اینکه: کلمه فراش در مورد زنان نیز استعمال دارد. " فرش به معنی هر گونه فرش یا بستری است که می گسترانند و به همین تناسب گاه به عنوان کنایه از همسر به کار می رود (خواه مرد باشد یا زن ).لذا در حدیث معروف از پیغمبر گرامی آمده است الولد للفراش و للعاهر الحجر:" فرزندی که از زن شوهردار متولد می شود متعلق به همان خانواده است و اگر مرد فاسق و زناکاری در این میان بوده بهره اش تنها سنگ است" (و احتمال انعقاد فرزند از نطفه او پذیرفته نیست).بعضی نیز" فرش" را به معنی حقیقی (نه به معنی کنایی) تفسیر کرده اند، و آن را اشاره به فرش ها و بسترهای بسیار گرانبها و پر ارزش بهشت دانسته اند، ولی در این صورت ارتباط آیات بعد که حکایت از حوریان و همسران بهشتی می کند از آن قطع می شود. از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم روایت شده است: در غرفه های بهشت، فرشهایی است که بعضی روی بعض دیگر است که از جنس حریر و دیبا با رنگهای مختلف می باشد و این گفتار خداوند است که می فرماید: «و فرش مرفوعة».
فرش های ابریشم
بهشت، دارای فرشهایی با آستری از جنس دیبا و ابریشم ضخیم:•«متکـین علی فرش بطـائنها من استبرق وجنی الجنتین دان:در حالی که بر روی بسترهایی که آستر داخل آنها از ابریشم ستبر است تکیه زده اند، و میوه هر دو باغ نزدیک و در دسترس است.» کلمه" فرش"- به ضمه فاء و راء- جمع فراش است، و کلمه" بطائن" جمع بطانه است، که به معنای باطن و جوف هر چیز است، در مقابل آن ظهائر که جمع ظهاره است به معنای ظاهر و سطح بیرونی آن است. (و لذا آستر جامه را بطانه و رویه آن را ظهاره می گویند)، و کلمه" استبرق" به معنای پارچه ابریشمین درشت باف است.در مجمع البیان می گوید: اگر در آیه شریفه بطانه یعنی آستر فراش را نام برد، و از ظهاره یعنی رویه آن نامی نبرد، برای این بود که معمولا آستر جامه و فراش پست تر است از رویه آن، و وقتی فراشی آسترش از ابریشم باشد هر کسی می فهمد که رویه آن گران بهاتر و ما فوق استبرق است (مثلا حریر است یعنی جامه ای ابریشمین ریزبافت). " فرش" (بر وزن شتر) جمع" فراش" به معنی فرش هایی است که گسترده می شود." بطائن" جمع" بطانه" به معنی آستر است و" استبرق" به معنی حریر ضخیم است.جالب توجه اینکه: در اینجا گران قیمت ترین پارچه ای که در دنیا تصور می شود آستر این فرشها ذکر شده، اشاره به اینکه قسمت روئین آن چیزی است که از لطافت و زیبایی و جذابیت در وصف نمی گنجد، چرا که معمولا در دنیا آستر را به خاطر اینکه ظاهر نمی شود از جنس کم اهمیتی تهیه می کنند، و به این ترتیب کم اهمیت ترین جنسهای آن جهان پرارزش ترین جنس این جهان است، اکنون باید فکر کرد که متاع پر ارزش آن چگونه است.قدر مسلم این است که مواهب الهی در سرای دیگر چیزی نیست که در الفاظ ما بگنجد، و یا حتی قدرت تصور آن را داشته باشیم، تنها شبحی از دور، در لابلای این گونه آیات پر معنی برای ما تجلی می کند.این نکته نیز قابل توجه است که در آیات دیگر قرآن می خوانیم که بهشتیان بر" ارائک" (تختهای سایه بان دار) و" سریر" (تختهای بدون سایه بان) تکیه می کنند، اما در اینجا می گوید: تکیه بر فرش ها دارند، ممکن است اینها همه به خاطر تنوع در لذات بهشتی باشد که گاهی بر آن و گاهی بر این تکیه می زنند و نیز ممکن است این فرش های گرانبها را بر آن تخت ها بگسترانند، و یا اشاره به مسائل مهمتری است که درک آن برای ما ساکنان دنیا ممکن نیست. بعضی گفته اند: که رویه ها از دیباج و حریر نازک است و آستری از- استبرق .و بعضی گویند: که استبرق حریر چینی است که نه خیلی ضخیم است و نه خیلی نازک.و از ابن مسعود روایت شده که می گفت: این آستری است پس چه گمان می کنید به رویه آنها.و بسعید بن جبیر گفته شد: آستر آن رختخواب ها از استبرق و حریر است .

پیشنهاد کاربران

بپرس