[ویکی فقه] بنابر نقل همه منابع در شیعه و اکثریت قریب باتفاق منابع در اهل سنت، امام حسن (علیه السّلام) با خوردن زهر به وسیله همسرش جعده و به تحریک معاویة بن ابی سفیان؛ مسموم و به شهادت رسیدند.
معاویه بارها تصمیم بر مسموم کردن امام مجتبی (علیه السّلام) گرفت و به واسطه های پنهان زیادی متوسل گردید حاکم نیشابوری با سند معتبر از ام بکر بنت مسور نقل می کند که گفت: «کان الحسن بن علی (علیه السّلام) سم مرارا کل ذلک یغلت حتی کانت مره الاخیره التی مات فیها فانه کان یختلف کبده، فلم لبث بعد ذلک الا ثلاثا حتی توفی؛ حسن بن علی (علیه السّلام) را بارها مسموم کردند، لیکن اثر چندانی نگذاشت ولی در آخرین مرتبه زهر کبدش (جگرش) را پاره پاره کرد، که بعد از آن سه روز بیش تر زنده نماند.» بنابر برخی اقوال امام پیش از شهادت چندین بار مسموم شده بود، اما از توطئه رسته بودند. یعقوبی می نویسد: «امام حسن (علیه السّلام) هنگام مرگ به برادرش حسین (علیه السّلام) گفت: ای برادر من این سومین بار است که مسموم می شوم و مانند این بار مسموم نشده ام و من امروز می میرم پس هرگاه درگذشتم مرا با پیامبر خدا دفن کن چه هیچ کس به نزدیکی او سزاوارتر از من نیست مگر آنکه از این کار جلوگیری شوی که در آن صورت نباید به اندازه حجامتی خون ریزی شود.» یکی از همسران امام مجتبی (علیه السّلام) جَعده دختر اشعث ، است. بنا بر نقل ابوالفرج اصفهانی نام های سکینه ، عایشه و شَعْثاء نیز برای او گزارش شده، اما وی نام صحیح او را جعده دانسته است . به نوشته بلاذری جعده با نیرنگ پدرش به ازدواج امام حسن مجتبی (علیه السّلام) درآمد. قول صحیح و مشهور در نحوه شهادت امام مجتبی (علیه السّلام) این است که که معاویه با وعده مالِ بسیار و ازدواج با یزید، جعده را تطمیع کرد تا شوهرش ، امام حسن (علیه السّلام) را زهر دهد و او نیز چنین کرد و بر اثر آن امام به شهادت رسید. به گزارش طبرسی معاویه زهر را برای جعده فرستاده بوده است . به گزارش سَخاوی به نقل از ابن عبدالبر، جعده به سبب کینه ای که به امام حسن (علیه السّلام) داشت ، او را مسموم کرد و این دشمنی با خاندان امام علی (علیه السّلام) در میان خانواده اش نیز وجود داشت ؛ چنانکه در روایتی از امام صادق (علیه السّلام) به آن اشاره شده است. ایشان فرمودند: «ان الاشعث شرک فی دم امیرالمؤمنین و ابنته جعده سمت الحسن، و ابنه شرک فی دم الحسین؛ به راستی که خود اشعث در خون امیرالمؤمنین شرکت جست، و دخترش جعده امام حسن را مسموم کرد، و پسرش (محمد بن اشعث) در خون حسین شرکت جست.» در گزارش ها آمده که قریشیان به هنگام مشاجره با فرزندان جعده ، آنان را «بَنی مُسِمَّه الازْواج ؛ فرزندان زنی که همسرانش را مسموم می کند.» خطاب می کردند. البته در برخی منابع غیر شیعی از مرگ طبیعی امام حسن (علیه السّلام) بر اثر بیماری سخن به میان آمده است که البته با قول اکثر قریب باتفاق دیگر منابع تاریخی و حدیثی مخالف است. از طرفی هم روایاتی در دست است که پایان عمر همه امامان (علیهم السّلام) را شهادت (مرگ غیر طبیعی) ذکر کرده است. از امام حسن (علیه السّلام) نقل شده که فرمودند: «مَا مِنَّا اِلَّا مَقْتُولٌ اَوْ مَسْمُومٌ؛ هیچ یک از ما امامان نیست، جز آن که کشته یا مسموم شود.» شیخ صدوق به نقل از اباصلت هروی گوید: از امام رضا (علیه السّلام) شنیدم که فرمود: «وَ اللَّهِ مَا مِنَّا اِلَّا مَقْتُولٌ شَهِیدٌ؛ به خدا سوگند! نیست از ما مگر کشته شده به شهادت رسیده.» پس از کارگر افتادن زهر، معاویه به وعده مالی که به جعده داده بود وفا کرد، ولی به ازدواج او با یزید رضایت نداد و به او گفت که می ترسد فرزندش ، یزید، را نیز مانند حسن بن علی (علیه السّلام) به قتل برساند. در اینجا بود که پیشگوئی امام مجتبی (علیه السّلام) درباره اش صادق درآمد که فرموده بود: به خدا قسم معاویه تو را فریب داد و به عهد و پیمانش وفا نخواهد کرد. تو همسری بهتر از من به دست نخواهی آورد. جعده پس از زهر دادن به امام حسن (علیه السّلام)، مورد لعن و نفرین حضرت قرار گرفت. و گفته شده که بیماری توام با عفونتی برای او پدید آمده و به وضع بسیار دردناکی درگذشت.
تاریخ شهادت
مشهور میان مورخان و علمای مسلمان این است که امام مجتبی (علیه السّلام) بر اثر زهری که از سوی معاویه بن ابی سفیان توسط جعده به آن حضرت خورانیده شد، در روز پنج شنبه ۲۸ صفر سال ۵۰ هجرت در سن ۴۸ سالگی به شهادت رسید. همان طوری که شیخ مفید (رحمه الله علیه) و مفسر ادیب و توانمند شیخ طبرسی (رحمه الله علیه) بر آن تصریح کرده اند. در تاریخ شهادت آن حضرت و مقدار عمر آن بزرگوار در آن، در روایات شیعه و اهل سنت اختلاف بسیار است، که عمده آنها اقوال زیر است: ۱. آخر ماه صفر سال ۴۹ هجری در سن ۴۷ سالگی. ۲. هفتم ماه صفر سال ۴۹ یا سال ۵۰ در ۴۷ سالگی یا ۴۸ سالگی. ۳. بیست و هشتم ماه صفر سال ۵۰ یا ۴۹ هجری در ۴۷ یا ۴۸ سالگی. ۴. شهادت آن حضرت در پنجم ربیع الاول سال ۴۹ یا ۵۰ هجرت در سن ۴۷ سالگی بوده است. و چنانکه می دانیم، مشهورترین اقوال در این باره از نظر تاریخ شهادت، همان قول سوم و دوم است، و ضعیف ترین آنها نیز قول پنجم می باشد، و مشهورترین اقوال در مورد عمر آن حضرت نیز همان ۴۸ سالگی است، چنانکه از مجلسی و مفید (رحمة الله علیهما) نیز نقل شده است و صاحب کتاب منتخب التواریخ گوید: خلافی نیست در اینکه وفات آن حضرت در روز پنج شنبه بوده است، و الله العالم.
نقش معاویه
ماجرای شهادت امام مجتبی (علیه السّلام) توسط دسیسه معاویه و سمی که معاویه مهیا ساخته بود از متواترات تاریخ و متواترات نزد خاصه و عامه است و هیچ تردیدی در آن راه ندارد. چنانکه بر اساس گزارشات بسیاری از منابع تاریخی اهل سنت معاویه در زمان حیات امام مجتبی (علیه السّلام) علی رغم تعهدش مبنی بر عدم تعیین ولیعهد و واگذاری خلافت به امام بعد از خودش، تصمیم گرفت تا یزید را به عنوان ولیعهد و جانشین خود معرفی نماید. بزرگترین مانع برای معاویه در مسیر گرفتن بیعت از مردم برای یزید وجود مطهر امام حسن مجتبی (علیه السّلام) بود. مورّخ معروف «ابوالفرج اصفهانی» می نویسد: معاویه می خواست برای فرزندش یزید از مردم بیعت بگیرد؛ ولی وجود امام حسن (علیه السّلام) و سعد بن ابی وقّاص کار را برای او مشکل می ساخت، از این رو، هر دو تن را مسموم ساخت. آن کسی که از طرف معاویه عهده دار مسموم کردن امام مجتبی (علیه السّلام) گردید، همسرش جعده بود. ابن ابی الحدید می نویسد: چون معاویه خواست برای پسرش یزید بیعت بگیرد، اقدام به مسموم نمودن امام مجتبی (علیه السّلام) کرد، زیرا معاویه برای گرفتن بیعت به نفع پسرش و موروثی کردن حکومتش مانعی بزرگ تر و قوی تر از حسن بن علی (علیه السّلام) نمی دید، پس معاویه توطئه کرد، آن حضرت را مسموم نمود و سبب مرگش شد. ابن اعثم شافعی در کتاب الفتوح می نویسد: از افراد مورد اعتماد شنیدم که معاویه تصمیم گرفت که فرزندش یزید را به ولایت عهدی خود بگمارد، با این که می دانست این کار نشدنی است؛ چرا که در صلح نامه ای که بین او و حسن بن علی منعقد شده بود، یکی از شروط این بود که معاویه بعد ازمرگش خلافت مسلمانان به شوری واگذار کند؛ از این رو تمام تلاش خود را برای کشتن امام حسن به کار برد، و مروان بن حکم ـ همان کسی که پیامبر او را تبعید کرد ـ را به مدینه فرستاد و به او دستمال مسمومی داد و امر کرد که او را به همسر امام حسن جعده دختر اشعث بن قیس برساند و هر چه نیرنگ دارد به کار ببرد که حسن بن علی این دستمال را بعد از قضاء حاجتش استفاده کند و نیز به جعده قول دهد که پنجاه هزار درهم به او بدهد و او را به ازدواج فرزندش درآورد. مروان برای انجام دستور معاویه به مدینه رفت و تمام تلاش خود را برای گول زدن همسر امام حسن به کار برد، تلاش او به بار نشست و به همین دلیل امام حسن به دیار باقی شتافت، و جعده گول وعده های مروان را خورد و این گناه زشت را مرتکب شد. برای اثبات این قضیه که قاتل اصلی امام مجتبی (علیه السّلام)، معاویة بن ابی سفیان بوده و او بود که برای جعده سمّ فرستاد و او را با وعده ازدواج با یزید تحریک کرد تا فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) را مسموم نماید؛ در منابع تاریخی و حدیثی اهل سنت آن قدر مطلب وجود دارد که نیازی به منابع شیعی نیست.
شادی معاویه
...
معاویه بارها تصمیم بر مسموم کردن امام مجتبی (علیه السّلام) گرفت و به واسطه های پنهان زیادی متوسل گردید حاکم نیشابوری با سند معتبر از ام بکر بنت مسور نقل می کند که گفت: «کان الحسن بن علی (علیه السّلام) سم مرارا کل ذلک یغلت حتی کانت مره الاخیره التی مات فیها فانه کان یختلف کبده، فلم لبث بعد ذلک الا ثلاثا حتی توفی؛ حسن بن علی (علیه السّلام) را بارها مسموم کردند، لیکن اثر چندانی نگذاشت ولی در آخرین مرتبه زهر کبدش (جگرش) را پاره پاره کرد، که بعد از آن سه روز بیش تر زنده نماند.» بنابر برخی اقوال امام پیش از شهادت چندین بار مسموم شده بود، اما از توطئه رسته بودند. یعقوبی می نویسد: «امام حسن (علیه السّلام) هنگام مرگ به برادرش حسین (علیه السّلام) گفت: ای برادر من این سومین بار است که مسموم می شوم و مانند این بار مسموم نشده ام و من امروز می میرم پس هرگاه درگذشتم مرا با پیامبر خدا دفن کن چه هیچ کس به نزدیکی او سزاوارتر از من نیست مگر آنکه از این کار جلوگیری شوی که در آن صورت نباید به اندازه حجامتی خون ریزی شود.» یکی از همسران امام مجتبی (علیه السّلام) جَعده دختر اشعث ، است. بنا بر نقل ابوالفرج اصفهانی نام های سکینه ، عایشه و شَعْثاء نیز برای او گزارش شده، اما وی نام صحیح او را جعده دانسته است . به نوشته بلاذری جعده با نیرنگ پدرش به ازدواج امام حسن مجتبی (علیه السّلام) درآمد. قول صحیح و مشهور در نحوه شهادت امام مجتبی (علیه السّلام) این است که که معاویه با وعده مالِ بسیار و ازدواج با یزید، جعده را تطمیع کرد تا شوهرش ، امام حسن (علیه السّلام) را زهر دهد و او نیز چنین کرد و بر اثر آن امام به شهادت رسید. به گزارش طبرسی معاویه زهر را برای جعده فرستاده بوده است . به گزارش سَخاوی به نقل از ابن عبدالبر، جعده به سبب کینه ای که به امام حسن (علیه السّلام) داشت ، او را مسموم کرد و این دشمنی با خاندان امام علی (علیه السّلام) در میان خانواده اش نیز وجود داشت ؛ چنانکه در روایتی از امام صادق (علیه السّلام) به آن اشاره شده است. ایشان فرمودند: «ان الاشعث شرک فی دم امیرالمؤمنین و ابنته جعده سمت الحسن، و ابنه شرک فی دم الحسین؛ به راستی که خود اشعث در خون امیرالمؤمنین شرکت جست، و دخترش جعده امام حسن را مسموم کرد، و پسرش (محمد بن اشعث) در خون حسین شرکت جست.» در گزارش ها آمده که قریشیان به هنگام مشاجره با فرزندان جعده ، آنان را «بَنی مُسِمَّه الازْواج ؛ فرزندان زنی که همسرانش را مسموم می کند.» خطاب می کردند. البته در برخی منابع غیر شیعی از مرگ طبیعی امام حسن (علیه السّلام) بر اثر بیماری سخن به میان آمده است که البته با قول اکثر قریب باتفاق دیگر منابع تاریخی و حدیثی مخالف است. از طرفی هم روایاتی در دست است که پایان عمر همه امامان (علیهم السّلام) را شهادت (مرگ غیر طبیعی) ذکر کرده است. از امام حسن (علیه السّلام) نقل شده که فرمودند: «مَا مِنَّا اِلَّا مَقْتُولٌ اَوْ مَسْمُومٌ؛ هیچ یک از ما امامان نیست، جز آن که کشته یا مسموم شود.» شیخ صدوق به نقل از اباصلت هروی گوید: از امام رضا (علیه السّلام) شنیدم که فرمود: «وَ اللَّهِ مَا مِنَّا اِلَّا مَقْتُولٌ شَهِیدٌ؛ به خدا سوگند! نیست از ما مگر کشته شده به شهادت رسیده.» پس از کارگر افتادن زهر، معاویه به وعده مالی که به جعده داده بود وفا کرد، ولی به ازدواج او با یزید رضایت نداد و به او گفت که می ترسد فرزندش ، یزید، را نیز مانند حسن بن علی (علیه السّلام) به قتل برساند. در اینجا بود که پیشگوئی امام مجتبی (علیه السّلام) درباره اش صادق درآمد که فرموده بود: به خدا قسم معاویه تو را فریب داد و به عهد و پیمانش وفا نخواهد کرد. تو همسری بهتر از من به دست نخواهی آورد. جعده پس از زهر دادن به امام حسن (علیه السّلام)، مورد لعن و نفرین حضرت قرار گرفت. و گفته شده که بیماری توام با عفونتی برای او پدید آمده و به وضع بسیار دردناکی درگذشت.
تاریخ شهادت
مشهور میان مورخان و علمای مسلمان این است که امام مجتبی (علیه السّلام) بر اثر زهری که از سوی معاویه بن ابی سفیان توسط جعده به آن حضرت خورانیده شد، در روز پنج شنبه ۲۸ صفر سال ۵۰ هجرت در سن ۴۸ سالگی به شهادت رسید. همان طوری که شیخ مفید (رحمه الله علیه) و مفسر ادیب و توانمند شیخ طبرسی (رحمه الله علیه) بر آن تصریح کرده اند. در تاریخ شهادت آن حضرت و مقدار عمر آن بزرگوار در آن، در روایات شیعه و اهل سنت اختلاف بسیار است، که عمده آنها اقوال زیر است: ۱. آخر ماه صفر سال ۴۹ هجری در سن ۴۷ سالگی. ۲. هفتم ماه صفر سال ۴۹ یا سال ۵۰ در ۴۷ سالگی یا ۴۸ سالگی. ۳. بیست و هشتم ماه صفر سال ۵۰ یا ۴۹ هجری در ۴۷ یا ۴۸ سالگی. ۴. شهادت آن حضرت در پنجم ربیع الاول سال ۴۹ یا ۵۰ هجرت در سن ۴۷ سالگی بوده است. و چنانکه می دانیم، مشهورترین اقوال در این باره از نظر تاریخ شهادت، همان قول سوم و دوم است، و ضعیف ترین آنها نیز قول پنجم می باشد، و مشهورترین اقوال در مورد عمر آن حضرت نیز همان ۴۸ سالگی است، چنانکه از مجلسی و مفید (رحمة الله علیهما) نیز نقل شده است و صاحب کتاب منتخب التواریخ گوید: خلافی نیست در اینکه وفات آن حضرت در روز پنج شنبه بوده است، و الله العالم.
نقش معاویه
ماجرای شهادت امام مجتبی (علیه السّلام) توسط دسیسه معاویه و سمی که معاویه مهیا ساخته بود از متواترات تاریخ و متواترات نزد خاصه و عامه است و هیچ تردیدی در آن راه ندارد. چنانکه بر اساس گزارشات بسیاری از منابع تاریخی اهل سنت معاویه در زمان حیات امام مجتبی (علیه السّلام) علی رغم تعهدش مبنی بر عدم تعیین ولیعهد و واگذاری خلافت به امام بعد از خودش، تصمیم گرفت تا یزید را به عنوان ولیعهد و جانشین خود معرفی نماید. بزرگترین مانع برای معاویه در مسیر گرفتن بیعت از مردم برای یزید وجود مطهر امام حسن مجتبی (علیه السّلام) بود. مورّخ معروف «ابوالفرج اصفهانی» می نویسد: معاویه می خواست برای فرزندش یزید از مردم بیعت بگیرد؛ ولی وجود امام حسن (علیه السّلام) و سعد بن ابی وقّاص کار را برای او مشکل می ساخت، از این رو، هر دو تن را مسموم ساخت. آن کسی که از طرف معاویه عهده دار مسموم کردن امام مجتبی (علیه السّلام) گردید، همسرش جعده بود. ابن ابی الحدید می نویسد: چون معاویه خواست برای پسرش یزید بیعت بگیرد، اقدام به مسموم نمودن امام مجتبی (علیه السّلام) کرد، زیرا معاویه برای گرفتن بیعت به نفع پسرش و موروثی کردن حکومتش مانعی بزرگ تر و قوی تر از حسن بن علی (علیه السّلام) نمی دید، پس معاویه توطئه کرد، آن حضرت را مسموم نمود و سبب مرگش شد. ابن اعثم شافعی در کتاب الفتوح می نویسد: از افراد مورد اعتماد شنیدم که معاویه تصمیم گرفت که فرزندش یزید را به ولایت عهدی خود بگمارد، با این که می دانست این کار نشدنی است؛ چرا که در صلح نامه ای که بین او و حسن بن علی منعقد شده بود، یکی از شروط این بود که معاویه بعد ازمرگش خلافت مسلمانان به شوری واگذار کند؛ از این رو تمام تلاش خود را برای کشتن امام حسن به کار برد، و مروان بن حکم ـ همان کسی که پیامبر او را تبعید کرد ـ را به مدینه فرستاد و به او دستمال مسمومی داد و امر کرد که او را به همسر امام حسن جعده دختر اشعث بن قیس برساند و هر چه نیرنگ دارد به کار ببرد که حسن بن علی این دستمال را بعد از قضاء حاجتش استفاده کند و نیز به جعده قول دهد که پنجاه هزار درهم به او بدهد و او را به ازدواج فرزندش درآورد. مروان برای انجام دستور معاویه به مدینه رفت و تمام تلاش خود را برای گول زدن همسر امام حسن به کار برد، تلاش او به بار نشست و به همین دلیل امام حسن به دیار باقی شتافت، و جعده گول وعده های مروان را خورد و این گناه زشت را مرتکب شد. برای اثبات این قضیه که قاتل اصلی امام مجتبی (علیه السّلام)، معاویة بن ابی سفیان بوده و او بود که برای جعده سمّ فرستاد و او را با وعده ازدواج با یزید تحریک کرد تا فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) را مسموم نماید؛ در منابع تاریخی و حدیثی اهل سنت آن قدر مطلب وجود دارد که نیازی به منابع شیعی نیست.
شادی معاویه
...
wikifeqh: شهادت_امام_حسن