[ویکی فقه] شعور حیوانات (قرآن). شعور و ادراک، مخصوص انسان ها نیست، بلکه در حیوانات هم نوعی شعور مشاهده می شود.
• «وما من دابة فی الارض ولا طئر یطیر بجناحیه الا امم امثالکم ما فرطنا فی الکتـب من شیء ثم الی ربهم یحشرون؛ و هیچ جنبنده ای در زمین و نه پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند نیست مگر اینکه امت هایی همانند شمایند (در هدف خلقت و تعیین عمر و بقاء نسل و کیفیت زندگی) ما چیزی را در کتاب خود (کتاب لوح محفوظ از نظر بیان و در کتاب تکوین از نظر خلقت) فروگذار نکرده ایم- سپس همگی (در روز قیامت از نقطه مرگ شان) به سوی پروردگار خود گردآوری می شوند.»• «الم تر ان الله یسجد له من فی السمـوت... والدواب...؛ آیا (به دیده دل) ندیده ای که هر که در آسمان ها و هر که در زمین (و هر چه در آنها) است و خورشید و ماه و ستارگان و کوه ها و درختان و جنبندگان، در برابر خدا (تکوینا) سجده و خضوع می کنند، و نیز بسیاری از مردم (مانند مؤمنان سجده تشریعی می نمایند)، و بسیاری هم (از انسان ها و اجنّه و همه شیطان ها به جهت خودداری از سجده) عذاب بر آنها ثابت است؟! (آری خدا آنها را خوار کرده) و کسی را که خدا خوار کند پس هرگز او گرامی کننده ندارد؛ چرا که خداوند هر چه را اراده حتمی کند انجام می دهد»• «واذا الوحوش حشرت؛ و آن گاه که همه حیوانات وحشی محشور شوند (از محل مرگ خود بیرون آیند).»• «تسبح له السماوات السبع و الارض و من فیهن و ان من شی ء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم انه کان حلیما غفورا؛ آسمان های هفتگانه و زمین و هر کس که در آنهاست او را تسبیح می گویند و هیچ چیزی (از جماد و نبات و حیوان و بالاتر از آنها) نیست مگر آنکه (به زبان قال که بشر عادی نمی شنود، و به زبان حال) با ستایش (از کمالات) او را تسبیح می گوید (چرا که وجودش دلالت بر وجود، امکانش حکایت از وجوب، حدوثش دلالت بر قدم، نقصش حکایت از کمال، حدّش گویایی از نامحدود بودن او دارد) و لکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید (از فهم تسبیح قولی قاصر و در عدم فهم تسبیح حالی مقصّرید)، حقّا که او بردبار و آمرزنده است (مهلت می دهد تا بفهمید، و می آمرزد اگر نفهمید).»
نشانه های کلی شعور
از آیات و روایات برمی آید که شعور، ویژه انسان نیست.۱. حضرت سلیمان (علیه السّلام) همراه با سپاهیانش از منطقه ای عبور می کردند، مورچه ای به سایر مورچگان گفت: «فوری به خانه هایتان بروید، تا زیر پای ارتش سلیمان له نشوید». شناخت دشمن، جزو غریزه مورچه است، ولی این که نامش سلیمان و همراهانش ارتش اویند، این بالاتر از غریزه است.۲. هدهد از شرک مردم مطلع شده، به سلیمان گزارش می دهد که مردم منطقه سبأ، خداپرست نیستند. آنگاه مأموریت ویژه ای می یابد. شناخت توحید و شرک و زشتی شرک و ضرورت گزارش به سلیمان پیامبر و مأموریت ویژه پیام رسانی، مسأله ای بالاتر از غریزه است. ۳. این که هدهد در جواب بازخواست حضرت سلیمان از علّت غایب بودنش، عذری موجّه و دلیلی مقبول می آورد، نشانه شعوری بالاتر از غریزه است. ۴. این که قرآن می گوید: همه موجودات، تسبیح گوی خدایند ولی شما نمی فهمید، تسبیح تکوینی نیست، زیرا آن را ما می فهمیم، پس قرآن تسبیح دیگری را می گوید.۵. در آیات قرآن، سجده برای خدا، به همه موجودات نسبت داده شده است. «وَ لِلَّهِ یسْجُدُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ...» ۶. پرندگان در مانور حضرت سلیمان شرکت داشتند. «وَ حُشِرَ لِسُلَیمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّیرِ» ۷. حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار سلیمان به اینکه خداوند، زبان پرندگان را به او آموخته است. «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیرِ» ۸. آیه «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» ، محشور شدن برخی از حیوانات را در قیامت مطرح می کند.۹. آیه «وَ الطَّیرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ» ، نشانه شعور و عبادت آگاهانه حیوانات است.۱۰. وجود وفا در برخی از حیوانات، از جمله سگ نسبت به صاحبخانه.۱۱. تعلیم سگ شکاری و سگ نگهبان نشانه آگاهی خاصّ آن حیوان است.۱۲. اسلام از ذبح حیوان در برابر چشم حیوان دیگر، نهی کرده است که این نشانه شعور حیوان نسبت به ذبح و کشتن است.
شباهت در اجتماعات
هیچ جنبنده ای در زمین، و هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند نیست مگر اینکه امت هایی همانند شما هستند (وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یطِیرُ بِجَناحَیهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ). به این ترتیب هر یک از انواع حیوانات و پرندگان برای خود امتی هستند همانند انسان ها، اما در اینکه این همانندی و شباهت در چه جهت است؟ در میان مفسران گفتگو است، بعضی شباهت آنها را با انسان ها از ناحیه اسرار شگفت انگیز خلقت آنها دانسته اند زیرا هر دو نشانه هایی از عظمت آفریدگار و خالق را با خود همراه دارند. بعضی از جهت نیازمندی های مختلف زندگی یا وسایلی را که با آن احتیاجات گوناگون خود را بر طرف می سازند، می دانند. در حالی که جمعی دیگر معتقدند که منظور شباهت آنها با انسان از نظر درک و فهم و شعور است، یعنی آنها نیز در عالم خود دارای علم و شعور و ادراک هستند، خدا را می شناسند و به اندازه توانایی خود او را تسبیح و تقدیس می گویند، اگر چه فکر آنها در سطحی پائین تر از فکر و فهم انسان ها است. ملاک در شباهت اجتماعات انسانی و حیوانی داشتن شعور است.
سجود همگانی
...
• «وما من دابة فی الارض ولا طئر یطیر بجناحیه الا امم امثالکم ما فرطنا فی الکتـب من شیء ثم الی ربهم یحشرون؛ و هیچ جنبنده ای در زمین و نه پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند نیست مگر اینکه امت هایی همانند شمایند (در هدف خلقت و تعیین عمر و بقاء نسل و کیفیت زندگی) ما چیزی را در کتاب خود (کتاب لوح محفوظ از نظر بیان و در کتاب تکوین از نظر خلقت) فروگذار نکرده ایم- سپس همگی (در روز قیامت از نقطه مرگ شان) به سوی پروردگار خود گردآوری می شوند.»• «الم تر ان الله یسجد له من فی السمـوت... والدواب...؛ آیا (به دیده دل) ندیده ای که هر که در آسمان ها و هر که در زمین (و هر چه در آنها) است و خورشید و ماه و ستارگان و کوه ها و درختان و جنبندگان، در برابر خدا (تکوینا) سجده و خضوع می کنند، و نیز بسیاری از مردم (مانند مؤمنان سجده تشریعی می نمایند)، و بسیاری هم (از انسان ها و اجنّه و همه شیطان ها به جهت خودداری از سجده) عذاب بر آنها ثابت است؟! (آری خدا آنها را خوار کرده) و کسی را که خدا خوار کند پس هرگز او گرامی کننده ندارد؛ چرا که خداوند هر چه را اراده حتمی کند انجام می دهد»• «واذا الوحوش حشرت؛ و آن گاه که همه حیوانات وحشی محشور شوند (از محل مرگ خود بیرون آیند).»• «تسبح له السماوات السبع و الارض و من فیهن و ان من شی ء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم انه کان حلیما غفورا؛ آسمان های هفتگانه و زمین و هر کس که در آنهاست او را تسبیح می گویند و هیچ چیزی (از جماد و نبات و حیوان و بالاتر از آنها) نیست مگر آنکه (به زبان قال که بشر عادی نمی شنود، و به زبان حال) با ستایش (از کمالات) او را تسبیح می گوید (چرا که وجودش دلالت بر وجود، امکانش حکایت از وجوب، حدوثش دلالت بر قدم، نقصش حکایت از کمال، حدّش گویایی از نامحدود بودن او دارد) و لکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید (از فهم تسبیح قولی قاصر و در عدم فهم تسبیح حالی مقصّرید)، حقّا که او بردبار و آمرزنده است (مهلت می دهد تا بفهمید، و می آمرزد اگر نفهمید).»
نشانه های کلی شعور
از آیات و روایات برمی آید که شعور، ویژه انسان نیست.۱. حضرت سلیمان (علیه السّلام) همراه با سپاهیانش از منطقه ای عبور می کردند، مورچه ای به سایر مورچگان گفت: «فوری به خانه هایتان بروید، تا زیر پای ارتش سلیمان له نشوید». شناخت دشمن، جزو غریزه مورچه است، ولی این که نامش سلیمان و همراهانش ارتش اویند، این بالاتر از غریزه است.۲. هدهد از شرک مردم مطلع شده، به سلیمان گزارش می دهد که مردم منطقه سبأ، خداپرست نیستند. آنگاه مأموریت ویژه ای می یابد. شناخت توحید و شرک و زشتی شرک و ضرورت گزارش به سلیمان پیامبر و مأموریت ویژه پیام رسانی، مسأله ای بالاتر از غریزه است. ۳. این که هدهد در جواب بازخواست حضرت سلیمان از علّت غایب بودنش، عذری موجّه و دلیلی مقبول می آورد، نشانه شعوری بالاتر از غریزه است. ۴. این که قرآن می گوید: همه موجودات، تسبیح گوی خدایند ولی شما نمی فهمید، تسبیح تکوینی نیست، زیرا آن را ما می فهمیم، پس قرآن تسبیح دیگری را می گوید.۵. در آیات قرآن، سجده برای خدا، به همه موجودات نسبت داده شده است. «وَ لِلَّهِ یسْجُدُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ...» ۶. پرندگان در مانور حضرت سلیمان شرکت داشتند. «وَ حُشِرَ لِسُلَیمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّیرِ» ۷. حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار سلیمان به اینکه خداوند، زبان پرندگان را به او آموخته است. «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیرِ» ۸. آیه «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» ، محشور شدن برخی از حیوانات را در قیامت مطرح می کند.۹. آیه «وَ الطَّیرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ» ، نشانه شعور و عبادت آگاهانه حیوانات است.۱۰. وجود وفا در برخی از حیوانات، از جمله سگ نسبت به صاحبخانه.۱۱. تعلیم سگ شکاری و سگ نگهبان نشانه آگاهی خاصّ آن حیوان است.۱۲. اسلام از ذبح حیوان در برابر چشم حیوان دیگر، نهی کرده است که این نشانه شعور حیوان نسبت به ذبح و کشتن است.
شباهت در اجتماعات
هیچ جنبنده ای در زمین، و هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند نیست مگر اینکه امت هایی همانند شما هستند (وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یطِیرُ بِجَناحَیهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ). به این ترتیب هر یک از انواع حیوانات و پرندگان برای خود امتی هستند همانند انسان ها، اما در اینکه این همانندی و شباهت در چه جهت است؟ در میان مفسران گفتگو است، بعضی شباهت آنها را با انسان ها از ناحیه اسرار شگفت انگیز خلقت آنها دانسته اند زیرا هر دو نشانه هایی از عظمت آفریدگار و خالق را با خود همراه دارند. بعضی از جهت نیازمندی های مختلف زندگی یا وسایلی را که با آن احتیاجات گوناگون خود را بر طرف می سازند، می دانند. در حالی که جمعی دیگر معتقدند که منظور شباهت آنها با انسان از نظر درک و فهم و شعور است، یعنی آنها نیز در عالم خود دارای علم و شعور و ادراک هستند، خدا را می شناسند و به اندازه توانایی خود او را تسبیح و تقدیس می گویند، اگر چه فکر آنها در سطحی پائین تر از فکر و فهم انسان ها است. ملاک در شباهت اجتماعات انسانی و حیوانی داشتن شعور است.
سجود همگانی
...
wikifeqh: شعور_حیوانات_(قرآن)