سلمان فارسی
/salmAnefArsi/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] سلمان فارسی ایرانی، بزرگ ترین و جلیل القدرترین صحابی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) می باشد که به بالاترین درجه های ایمان و کمال رسید و این شایستگی را یافت که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) درباره او بگوید: «سلمان از ما اهل بیت است».
نام سلمان در مراحل گوناگون زندگی او تا پیش از پذیرش اسلام با ابهام روبروست. در منابع کهن مطلقا اشاره ای به نام سابق او نشده است اما از قرن ششم منابعی همچون مجمل التواریخ و القصص نام قبل از اسلام او را "ماهبه بن بدخشان بن آذرحبسس بن مرد سالار" ضبط کرده اند و در منابع دیگر نیز از این زمان به بعد اسامی ای شبیه به این مورد را ضبط کرده اند که احتمالا همۀ آنها تصحیف کلمه "ماه به" در ردیف "روزبه" و "سال به" از اسامی رایج ایرانی پیش اسلام در ایران می باشند و همچنین کلمه "آذرجسس" نیز تغیر یافته "آذر گشنسب"می باشد. سلمان مشهور به کنیه ابو عبدالله در بعد از اسلام بود و از اهالی روستای جی از توابع اصفهان، پدرش دهقان و از متدینین زرشتی بود و سلمان نیز در کودکی از پیروان این آیین بود.
سلمان و مسیحیت
آیین مسیح در نخستین جلوه مثل بارقه ای از ایمان بر قلب روزبه می تابد یک روز که وی از سوی پدر برای سرکشی به مزرعه فرستاده شده بود در مسیر راه خود عبادتگاهی را دید که تعدادی در آن مشغول نیایش و عبادت هستند روح کنجکاوی و پرسشگری او باعث شد تا او به دنبال حقیقت این آئین تازه باشد و از پیروان این آئین دربارۀ کیششان سؤالاتی پرسید و علاقۀ خود را نیز به آنان ابراز کرد و با راهنمایی آنان به این دین در آمد و آئین مسیحیت را اختیار کرد. این عمل وی سبب شد که از سوی پدر و خانواده مورد مؤاخذه قرار گیرد. سرانجام روزبه به همراه کاروانی رهسپار شام مرکز مسیحیت آن زمان شد و در شام در کلیسایی به مدت هفت سال به خدمت گذاری مشغول شد و بعد از آن نزد راهبی در موصل و بعد شهر عموریه رفت و از آنجا به همراه کاوانی برای پیدا کردن پیامبر اسلام به حجاز آمد ولی اهالی کاروان او را به یک یهودی فروخته و او نیز سلمان را به زنی بنام خلیسه در یثرب فروخت. او کارهای مزارع و نخلستان های این زن را در یثرب انجام می داد که با خبر شد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) در مکه مبعوث به امر رسالت شده است اما او نتوانست تا زمانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به مدینه آمد او را ببیند.
تشرف به اسلام
سلمان که از قبل می دانست پیامبری در این سرزمین ظهور می کند و برای او نشانه ایی است همچون اینکه صدقه نمی پذیرد، هدیه می پذیرد و بین دو شانه اش مهر پیامبری ممهور است لذا وقتی او پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را در منطقه قبا بود ملاقات کرد و مقداری خرما برای ایشان به عنوان صدقه برد و دید حضرت به یاران خود دستور تناول دادند ولی خود از آن خرماها تناول نکردند چون صدقه بودند و سپس یک روز در مدینه وقتی که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را دید مقداری خرما به ایشان هدیه داد و ایشان از این خرماها تناول کردند و برای دیدن نشانۀ سوم یک روز زمانی که پیامبر به "مقیع الفرقد" آمده بودند برای تشییع یکی از اصحاب خود، سلمان پشت سر حضرت قرار گرفت و با کنار رفتن جامۀ حضرت مهر رسالت را بر پشت آن جناب بدید و خود را بر آن فکند و آن را بوسید و گریه کرد و سپس اسلام آورد و داستان خود را برای حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) حکایت کرد.
آزادی از بردگی
...
نام سلمان در مراحل گوناگون زندگی او تا پیش از پذیرش اسلام با ابهام روبروست. در منابع کهن مطلقا اشاره ای به نام سابق او نشده است اما از قرن ششم منابعی همچون مجمل التواریخ و القصص نام قبل از اسلام او را "ماهبه بن بدخشان بن آذرحبسس بن مرد سالار" ضبط کرده اند و در منابع دیگر نیز از این زمان به بعد اسامی ای شبیه به این مورد را ضبط کرده اند که احتمالا همۀ آنها تصحیف کلمه "ماه به" در ردیف "روزبه" و "سال به" از اسامی رایج ایرانی پیش اسلام در ایران می باشند و همچنین کلمه "آذرجسس" نیز تغیر یافته "آذر گشنسب"می باشد. سلمان مشهور به کنیه ابو عبدالله در بعد از اسلام بود و از اهالی روستای جی از توابع اصفهان، پدرش دهقان و از متدینین زرشتی بود و سلمان نیز در کودکی از پیروان این آیین بود.
سلمان و مسیحیت
آیین مسیح در نخستین جلوه مثل بارقه ای از ایمان بر قلب روزبه می تابد یک روز که وی از سوی پدر برای سرکشی به مزرعه فرستاده شده بود در مسیر راه خود عبادتگاهی را دید که تعدادی در آن مشغول نیایش و عبادت هستند روح کنجکاوی و پرسشگری او باعث شد تا او به دنبال حقیقت این آئین تازه باشد و از پیروان این آئین دربارۀ کیششان سؤالاتی پرسید و علاقۀ خود را نیز به آنان ابراز کرد و با راهنمایی آنان به این دین در آمد و آئین مسیحیت را اختیار کرد. این عمل وی سبب شد که از سوی پدر و خانواده مورد مؤاخذه قرار گیرد. سرانجام روزبه به همراه کاروانی رهسپار شام مرکز مسیحیت آن زمان شد و در شام در کلیسایی به مدت هفت سال به خدمت گذاری مشغول شد و بعد از آن نزد راهبی در موصل و بعد شهر عموریه رفت و از آنجا به همراه کاوانی برای پیدا کردن پیامبر اسلام به حجاز آمد ولی اهالی کاروان او را به یک یهودی فروخته و او نیز سلمان را به زنی بنام خلیسه در یثرب فروخت. او کارهای مزارع و نخلستان های این زن را در یثرب انجام می داد که با خبر شد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) در مکه مبعوث به امر رسالت شده است اما او نتوانست تا زمانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به مدینه آمد او را ببیند.
تشرف به اسلام
سلمان که از قبل می دانست پیامبری در این سرزمین ظهور می کند و برای او نشانه ایی است همچون اینکه صدقه نمی پذیرد، هدیه می پذیرد و بین دو شانه اش مهر پیامبری ممهور است لذا وقتی او پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را در منطقه قبا بود ملاقات کرد و مقداری خرما برای ایشان به عنوان صدقه برد و دید حضرت به یاران خود دستور تناول دادند ولی خود از آن خرماها تناول نکردند چون صدقه بودند و سپس یک روز در مدینه وقتی که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را دید مقداری خرما به ایشان هدیه داد و ایشان از این خرماها تناول کردند و برای دیدن نشانۀ سوم یک روز زمانی که پیامبر به "مقیع الفرقد" آمده بودند برای تشییع یکی از اصحاب خود، سلمان پشت سر حضرت قرار گرفت و با کنار رفتن جامۀ حضرت مهر رسالت را بر پشت آن جناب بدید و خود را بر آن فکند و آن را بوسید و گریه کرد و سپس اسلام آورد و داستان خود را برای حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) حکایت کرد.
آزادی از بردگی
...
wikifeqh: سلمان_فارسی
[ویکی شیعه] سلمان فارسی، صحابی مشهور پیامبر(ص) و از یاران امام علی(ع).
بنابر برخی از روایات، او دهقان زاده ای ایرانی بود که روزبه نام داشت و در کودکی بر آیین زردشت بود و در نوجوانی به دین مسیحیت درآمد و به شام سفر کرد و به شاگردی روحانیون مسیحی درآمد. چون پیشگویی مسیحیان را درباره ظهور پیامبری در سرزمین عرب ها شنید، به حجاز آمد؛ اما به دست قبیله بنی کلب اسیر و به بردگی گرفته و به مردی از بنی قریظه فروخته شد و همراه او به مدینه آمد. در مدینه پیامبر اکرم(ص) را دید و به او ایمان آورد. پیامبر(ص) او را خرید، آزاد کرد و سلمان نام داد.
سلمان در دوران حیات پیامبر(ص) از یاران بزرگ و مورد علاقه ایشان بود تا جایی که پیامبر(ص) درباره اش فرمود: سلمان از ما اهل بیت است. او در غزوه های پیامبر حضور داشت و ماجرای پیشنهاد وی برای کندن خندق در نبرد احزاب که به شکست مشرکان انجامید، مشهور است. او پس از رحلت پیامبر(ص)، در شمار یاران علی بن ابی طالب(ع) قرار گرفت. با ماجرای سقیفه مخالف بود اما پس از انتخاب ابوبکر و عمر به خلافت، با آنان همکاری کرد. در زمان حکومت خلیفه دوم، حاکم مدائن شد. با این حال زنبیل می بافت و از دسترنج خودش روزی می خورد. سلمان فارسی، در سال ۳۶ هجری در شهر مدائن درگذشت. مدفن وی در مدائن به بقعه سلمان پاک مشهور است.
بنابر برخی از روایات، او دهقان زاده ای ایرانی بود که روزبه نام داشت و در کودکی بر آیین زردشت بود و در نوجوانی به دین مسیحیت درآمد و به شام سفر کرد و به شاگردی روحانیون مسیحی درآمد. چون پیشگویی مسیحیان را درباره ظهور پیامبری در سرزمین عرب ها شنید، به حجاز آمد؛ اما به دست قبیله بنی کلب اسیر و به بردگی گرفته و به مردی از بنی قریظه فروخته شد و همراه او به مدینه آمد. در مدینه پیامبر اکرم(ص) را دید و به او ایمان آورد. پیامبر(ص) او را خرید، آزاد کرد و سلمان نام داد.
سلمان در دوران حیات پیامبر(ص) از یاران بزرگ و مورد علاقه ایشان بود تا جایی که پیامبر(ص) درباره اش فرمود: سلمان از ما اهل بیت است. او در غزوه های پیامبر حضور داشت و ماجرای پیشنهاد وی برای کندن خندق در نبرد احزاب که به شکست مشرکان انجامید، مشهور است. او پس از رحلت پیامبر(ص)، در شمار یاران علی بن ابی طالب(ع) قرار گرفت. با ماجرای سقیفه مخالف بود اما پس از انتخاب ابوبکر و عمر به خلافت، با آنان همکاری کرد. در زمان حکومت خلیفه دوم، حاکم مدائن شد. با این حال زنبیل می بافت و از دسترنج خودش روزی می خورد. سلمان فارسی، در سال ۳۶ هجری در شهر مدائن درگذشت. مدفن وی در مدائن به بقعه سلمان پاک مشهور است.
wikishia: سلمان_فارسی
[ویکی اهل البیت] کلیدواژه: سلمان فارسی، صحابه پیامبر، حفر خندق، حره، ایمان آوردن سلمان به پیامبر، زندگی سلمان، سهم سلمان از بیت المال، فضایل سلمان فارسی
سلمان فارسی از شخصیت های اسلامی بلندآوازه و از صحابه معروف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. وی با این که ایرانی نژاد بود در میان عرب ها و مسلمانان حجاز که غالباً عرب نژاد بودند به مقامی رفیع و مرتبه ای بلند دست یافت. در سال اول هجری هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میان هر دو نفر از مسلمانان مهاجر و انصار پیمان برادری برقرار نمود، میان سلمان و ابودردا (عویمر بن زید) نیز عقد اخوت بست و در این ماجرا به سلمان فرمود: یا سلمان أنت من أهل البیت و قد آتاک الله العلم الاوّل والآخر والکتاب الاوّل والکتاب الآخر؛ ای سلمان، تو از اهل بیت ما هستی و خدای سبحان به تو دانش نخستین و واپسین را عنایت کرده است و کتاب اول (نخستین کتابی که بر پیامبران الهی نازل شده بود) و کتاب آخر (قرآن مجید) را به تو آموخته است.
پدرم ملکی داشت، روزی من را به آن جا فرستاد. از خانه بیرون آمدم در راه گذارم به معبد نصاری افتاد، از داخل معبد صدای خواندن دعا و نماز به گوشم رسید، داخل شدم تا ببینم چه می کنند، دعا و نماز آنها، مرا تحت تأثیر قرار داد، با خود گفتم: این دین بهتر از دینی است که ما داریم تا غروب آفتاب همان جا ماندم و به ملک پدر و نزد او برنگشتم تا این که کسی را به دنبال من فرستاد. وقتی که وضع و دین نصاری مرا تحت تأثیر قرار داد از مرکز دین آنها پرسیدم گفتند: در شام است.
موقعی که نزد پدرم برگشتم به او گفتم: گذار من به مردمی افتاد که در کنیسه خود نماز می خواندند، از نماز آنها خیلی خوشم آمد، فکر کردم دین آنها بهتر از دین ما است، پدرم خیلی با من بحث و جدل کرد، من نیز با او مشاجره کردم، پدرم من را زندانی ساخت و زنجیر بر پاهای من بست!
به نصاری پیام فرستادم که من دین آنها را اختیار کرده ام و درخواست کردم وقتی که قافله ای از شام بر آنها وارد می شود، پیش از آن که به شام برگردند، مرا خبر کنند تا همراه قافله به شام بروم. آنها نیز چنین کردند، زنجیر را پاره کردم و از زندان گریخته با آن ها به شام رفتم، آنجا پرسیدم عالم بزرگ شما کیست؟
گفتند: اسقف رئیس کنیسه است، نزد او رفتم و داستان خود را برای او تعریف کردم و نزد او ماندگار شدم، در این مدت خدمت می کردم، نماز می خواندم و درس می آموختم، این اسقف در دین خود مرد بدی بود چون صدقه ها را از مردم جمع آوری می کرد تا در میان مستحقان تقسیم کند ولی آن را برای خود می اندوخت و ذخیره می کرد.
او بعد از مدتی از دنیا رفت. دیگری را جانشین او قرار دادند، من در دین آنها کسی را ندیدم که به امور آخرت راغب تر و به دنیا بی اعتناتر و در عبادت کوشاتر از او باشد.
آنچنان محبتی نسبت به او پیدا کردم که فکر نمی کنم پیش از آن، کسی را آن اندازه دوست داشته باشم، وقتی که مرگ او فرا رسید، گفتم: چنان که می بینی پیک اجل فرا رسیده، چه دستوری به من می دهی و به التزام خدمت چه کسی وصیت می کنی؟ گفت: پسرک من، کسی را مثل خودم سراغ ندارم مگر مردی که در موصل هست. وقتی او از دنیا رفت نزد مرد موصلی رفتم و جریان را به او گفتم و مدتی نزد او ماندم.
سلمان فارسی از شخصیت های اسلامی بلندآوازه و از صحابه معروف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. وی با این که ایرانی نژاد بود در میان عرب ها و مسلمانان حجاز که غالباً عرب نژاد بودند به مقامی رفیع و مرتبه ای بلند دست یافت. در سال اول هجری هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میان هر دو نفر از مسلمانان مهاجر و انصار پیمان برادری برقرار نمود، میان سلمان و ابودردا (عویمر بن زید) نیز عقد اخوت بست و در این ماجرا به سلمان فرمود: یا سلمان أنت من أهل البیت و قد آتاک الله العلم الاوّل والآخر والکتاب الاوّل والکتاب الآخر؛ ای سلمان، تو از اهل بیت ما هستی و خدای سبحان به تو دانش نخستین و واپسین را عنایت کرده است و کتاب اول (نخستین کتابی که بر پیامبران الهی نازل شده بود) و کتاب آخر (قرآن مجید) را به تو آموخته است.
پدرم ملکی داشت، روزی من را به آن جا فرستاد. از خانه بیرون آمدم در راه گذارم به معبد نصاری افتاد، از داخل معبد صدای خواندن دعا و نماز به گوشم رسید، داخل شدم تا ببینم چه می کنند، دعا و نماز آنها، مرا تحت تأثیر قرار داد، با خود گفتم: این دین بهتر از دینی است که ما داریم تا غروب آفتاب همان جا ماندم و به ملک پدر و نزد او برنگشتم تا این که کسی را به دنبال من فرستاد. وقتی که وضع و دین نصاری مرا تحت تأثیر قرار داد از مرکز دین آنها پرسیدم گفتند: در شام است.
موقعی که نزد پدرم برگشتم به او گفتم: گذار من به مردمی افتاد که در کنیسه خود نماز می خواندند، از نماز آنها خیلی خوشم آمد، فکر کردم دین آنها بهتر از دین ما است، پدرم خیلی با من بحث و جدل کرد، من نیز با او مشاجره کردم، پدرم من را زندانی ساخت و زنجیر بر پاهای من بست!
به نصاری پیام فرستادم که من دین آنها را اختیار کرده ام و درخواست کردم وقتی که قافله ای از شام بر آنها وارد می شود، پیش از آن که به شام برگردند، مرا خبر کنند تا همراه قافله به شام بروم. آنها نیز چنین کردند، زنجیر را پاره کردم و از زندان گریخته با آن ها به شام رفتم، آنجا پرسیدم عالم بزرگ شما کیست؟
گفتند: اسقف رئیس کنیسه است، نزد او رفتم و داستان خود را برای او تعریف کردم و نزد او ماندگار شدم، در این مدت خدمت می کردم، نماز می خواندم و درس می آموختم، این اسقف در دین خود مرد بدی بود چون صدقه ها را از مردم جمع آوری می کرد تا در میان مستحقان تقسیم کند ولی آن را برای خود می اندوخت و ذخیره می کرد.
او بعد از مدتی از دنیا رفت. دیگری را جانشین او قرار دادند، من در دین آنها کسی را ندیدم که به امور آخرت راغب تر و به دنیا بی اعتناتر و در عبادت کوشاتر از او باشد.
آنچنان محبتی نسبت به او پیدا کردم که فکر نمی کنم پیش از آن، کسی را آن اندازه دوست داشته باشم، وقتی که مرگ او فرا رسید، گفتم: چنان که می بینی پیک اجل فرا رسیده، چه دستوری به من می دهی و به التزام خدمت چه کسی وصیت می کنی؟ گفت: پسرک من، کسی را مثل خودم سراغ ندارم مگر مردی که در موصل هست. وقتی او از دنیا رفت نزد مرد موصلی رفتم و جریان را به او گفتم و مدتی نزد او ماندم.
wikiahlb: سلمان_فارسی
پیشنهاد کاربران
من سواد کسانی که اینجا دیدگاه میگذارن رو زیر سوال نمی برم
ولی واقعا بعید میدونم هیچکدوم از افراد این سایت به اندازه مرحوم زرین کوب دانشمند باشه
خود ایشون تو کتاب دو قرن سکوتشون هرچی تونستن پریدن به اعراب و نثار اسلام کردن
... [مشاهده متن کامل]
بعد خودشون پخته تر شدن و نوشتن من جوون بودم و داغ و خیلی چیزا نوشتم که اکثرش سرچشمه از داغ بودن من می گرفت نه حقیقت کامل تاریخی و من در بیان بدی ها افراط کردم اما در بیان حسن ها کوتاهی کردم
بعد کارنامه اسلام رو نوشتن و اتفاقا به حسن ها پرداختن
و همه اینکار هارو قبل از انقلاب هم جالبه که انجام دادن وقتی کسی فکرشو نمیکرد نظام ملیگرای پادشاه بره.
ولی واقعا بعید میدونم هیچکدوم از افراد این سایت به اندازه مرحوم زرین کوب دانشمند باشه
خود ایشون تو کتاب دو قرن سکوتشون هرچی تونستن پریدن به اعراب و نثار اسلام کردن
... [مشاهده متن کامل]
بعد خودشون پخته تر شدن و نوشتن من جوون بودم و داغ و خیلی چیزا نوشتم که اکثرش سرچشمه از داغ بودن من می گرفت نه حقیقت کامل تاریخی و من در بیان بدی ها افراط کردم اما در بیان حسن ها کوتاهی کردم
بعد کارنامه اسلام رو نوشتن و اتفاقا به حسن ها پرداختن
و همه اینکار هارو قبل از انقلاب هم جالبه که انجام دادن وقتی کسی فکرشو نمیکرد نظام ملیگرای پادشاه بره.
بعد جالبه میان عرب هارو میکوبن که به ایرانشهر ابرقدرت حمله کردن و ساقطش کردن
بعد تا صحبت از آتش زدن آتن باشکوه و دمکراتیک توسط خشایارشا میشه سینه سپر میکنن میگن ما کردیم
یا به زانو در آوردن قیصر روم یا گشودن مصر و لیدیه
... [مشاهده متن کامل]
( ( در عمل ما بودیم که باعث شدیم مصر باشکوه دیگه هیچوقت کمر راست نکنه و از اون به بعد دست به دست بشه فقط ) )
یا فتح ارمنستان و راندن یا کشتار ارمنی ها و مسیحیان
زرشک! پس فرق تو با عربه چیه دقیقن!؟
واقعیت اینه که بلایی که امروز یه عده دارن با بی کفایتی سر این کشور میارن باعث شده ایرانی نتونه بی طرف تاریخ بخونه و فقط چیزی رو می پذیرد که دلش بخواد نه واقعیت کامل
بعد تا صحبت از آتش زدن آتن باشکوه و دمکراتیک توسط خشایارشا میشه سینه سپر میکنن میگن ما کردیم
یا به زانو در آوردن قیصر روم یا گشودن مصر و لیدیه
... [مشاهده متن کامل]
( ( در عمل ما بودیم که باعث شدیم مصر باشکوه دیگه هیچوقت کمر راست نکنه و از اون به بعد دست به دست بشه فقط ) )
یا فتح ارمنستان و راندن یا کشتار ارمنی ها و مسیحیان
زرشک! پس فرق تو با عربه چیه دقیقن!؟
واقعیت اینه که بلایی که امروز یه عده دارن با بی کفایتی سر این کشور میارن باعث شده ایرانی نتونه بی طرف تاریخ بخونه و فقط چیزی رو می پذیرد که دلش بخواد نه واقعیت کامل
همه این حرفایی که نوشتم واقعیته خوشبختانه یا متاسفانه
حالا میل خوده شماست
اگه میخواید اسلام و آورده هاشو سیه روزی بدونید بدونید
لا اِکْراه فِی الدّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی
قهری در دین نیست و راه درست از کژی روشن شده.
... [مشاهده متن کامل]
ولی لطف کنید و دیگه از قلم گیرای مولانا، نصیحت های سعدی، اشعار دیوانه کننده حافظ، زیبایی معماری ایرانی، نبوغ ابوریحان در حساب شعاع زمین، دلاوری شهدای جنگ، و اثر فارسی از چین تا اروپا ننویسید
چون بانیان این نیروی فرهنگی کوروش و داریوش و زرتشت نمی شناختند.
حالا میل خوده شماست
اگه میخواید اسلام و آورده هاشو سیه روزی بدونید بدونید
لا اِکْراه فِی الدّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی
قهری در دین نیست و راه درست از کژی روشن شده.
... [مشاهده متن کامل]
ولی لطف کنید و دیگه از قلم گیرای مولانا، نصیحت های سعدی، اشعار دیوانه کننده حافظ، زیبایی معماری ایرانی، نبوغ ابوریحان در حساب شعاع زمین، دلاوری شهدای جنگ، و اثر فارسی از چین تا اروپا ننویسید
چون بانیان این نیروی فرهنگی کوروش و داریوش و زرتشت نمی شناختند.
در ضمن همون هایی که از کتاب سوزی نوشتن
از گسترش بی برو برگرد مسیحیت در ایران و شکستن بنیان های آیین زرتشت هم نوشتن چون موبدها با هرگونه اصلاح طلبی به بدترین شکل برخورد میکردن
ببخشید که اینو میگم ولی اگه عربا نمیومدن جنابعالی مثل یونانی ها مسیحی شده بودی و همونطور به زرتشت و اوستا می نگریستی که امروز یونانی به زئوس و آتنا و آپولو و ایلیاد و ادیسه مینگره
... [مشاهده متن کامل]
خیلی نوشتن اتفاقا اسلام زرتشتی گری رو نجات بخشید
چون مجبور شدن تجدید دید اساسی ای روی عقاید خشک خودشون داشته باشن و حتی گفتن چهارپنجم اوستا توسط خوده موبدها بتدریج نابود شد چون میخواستن چهره بهتری بنمایند
از گسترش بی برو برگرد مسیحیت در ایران و شکستن بنیان های آیین زرتشت هم نوشتن چون موبدها با هرگونه اصلاح طلبی به بدترین شکل برخورد میکردن
ببخشید که اینو میگم ولی اگه عربا نمیومدن جنابعالی مثل یونانی ها مسیحی شده بودی و همونطور به زرتشت و اوستا می نگریستی که امروز یونانی به زئوس و آتنا و آپولو و ایلیاد و ادیسه مینگره
... [مشاهده متن کامل]
خیلی نوشتن اتفاقا اسلام زرتشتی گری رو نجات بخشید
چون مجبور شدن تجدید دید اساسی ای روی عقاید خشک خودشون داشته باشن و حتی گفتن چهارپنجم اوستا توسط خوده موبدها بتدریج نابود شد چون میخواستن چهره بهتری بنمایند
اگر انگ عرب پرستی نمیزنید که قطعا خواهید زد این هم بخونید و روش فکر کنید.
این که میگید سلمان ره گشود که ایرانشهر سقوط کنه
میشه بفرمایید یک دهقان یا موبدزاده چطور از راهبرد جنگی امپراتوری فوق نیرومند ساسانی آگاه بود؟
... [مشاهده متن کامل]
بعد میگید سقوط کرد، حالا به قول مرحوم زرین کوب دو سده سکوت برقرار شد بعدش چی شد؟
ما اموی هارو ساقط کردیم
ما از دستگاه علم دوست عباسی استفاده کردیم و بهترین دانشمندان رو تحویل گیتی دادیم
کسی مانند ابن سینا هرگز در سیستم کاست بندی ساسانی نمیتونست رشد کنه اینو خوده فردوسی در حکایت شاه و کفاش گفته
ما فارسی رو به عنوان زبان دیوان در شرق و غرب آسیا تثبیت کردیم جوری که از آلبانی اروپا تل بنگلادش ملت نوروز میگیرن و آثاری به فارسی اونجا هست
این که میگید سلمان ره گشود که ایرانشهر سقوط کنه
میشه بفرمایید یک دهقان یا موبدزاده چطور از راهبرد جنگی امپراتوری فوق نیرومند ساسانی آگاه بود؟
... [مشاهده متن کامل]
بعد میگید سقوط کرد، حالا به قول مرحوم زرین کوب دو سده سکوت برقرار شد بعدش چی شد؟
ما اموی هارو ساقط کردیم
ما از دستگاه علم دوست عباسی استفاده کردیم و بهترین دانشمندان رو تحویل گیتی دادیم
کسی مانند ابن سینا هرگز در سیستم کاست بندی ساسانی نمیتونست رشد کنه اینو خوده فردوسی در حکایت شاه و کفاش گفته
ما فارسی رو به عنوان زبان دیوان در شرق و غرب آسیا تثبیت کردیم جوری که از آلبانی اروپا تل بنگلادش ملت نوروز میگیرن و آثاری به فارسی اونجا هست
در پاسخ به جناب مدیاتک:
شما نمی توانید بر اساس تصور و تعمیم دادن، داستانی که حقیقت ندارد را بپذیرید. کسی منکر وجود تفکرات اشتباه و در نتیجه رفتار های اشتباه نیست؛ ولی داستان آتش زدن کتابخانه ها، حقیقت ندارد. در رابطه با بخش پایانی پاسخ تان هم، جمله زیبایی نوشته اید ولی عملا ارتباطی به موضوع مورد بحث ما ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
شما نمی توانید بر اساس تصور و تعمیم دادن، داستانی که حقیقت ندارد را بپذیرید. کسی منکر وجود تفکرات اشتباه و در نتیجه رفتار های اشتباه نیست؛ ولی داستان آتش زدن کتابخانه ها، حقیقت ندارد. در رابطه با بخش پایانی پاسخ تان هم، جمله زیبایی نوشته اید ولی عملا ارتباطی به موضوع مورد بحث ما ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
پاسخ به جناب آرمان :
وقتی گروهی دارای نگرشی نابودگر باشند آیا جز اینکه کتابها را بسوزاند چیزی می شود تصور نمود ؟
واپسین دیالوگ نمایشنامه مرگ یزگرد استاد بیضایی بهترین پاسخ است :
شما را که درفش سپید بود، این بود داوری! تا رای درفش سیاه آنان چه باشد!
وقتی گروهی دارای نگرشی نابودگر باشند آیا جز اینکه کتابها را بسوزاند چیزی می شود تصور نمود ؟
واپسین دیالوگ نمایشنامه مرگ یزگرد استاد بیضایی بهترین پاسخ است :
شما را که درفش سپید بود، این بود داوری! تا رای درفش سیاه آنان چه باشد!
در پاسخ به جناب مدیاتک:
۱ ) به من تهمت تعصب می زنید چون افسانه آتش زدن کتابخانه ها را نمی پذیرم!! ولی فکر می کنم نظر شما به تعصب نزدیک تر باشد چون با اینکه من با دلیل و سند و حرف پژوهشگران پاسخ دادم، باز هم صحبت تان را تکرار می کنید پس یعنی نمی خواهید دلیل منطقی را بپذیرید و این اصلا کار خوبی نیست. موضوع فرش بهارستان هم که مطرح کردید، ارتباطی به موضوع صحبت ما نداشت و من اصلا ورود نکردم.
... [مشاهده متن کامل]
متوجه نشدم مورد ۲ و ۳ سخن تان چه ارتباطی به سخن من داشت.
ایرانی بودن به تعصب بی منطق داشتن نیست. ایرانیان مردمانی حق جو و حق طلب بوده اند. من هم همین انتظار را از شما دارم. نگذارید تعصبات و کلیشه ها، جلوی دیدتان را بگیرند.
۱ ) به من تهمت تعصب می زنید چون افسانه آتش زدن کتابخانه ها را نمی پذیرم!! ولی فکر می کنم نظر شما به تعصب نزدیک تر باشد چون با اینکه من با دلیل و سند و حرف پژوهشگران پاسخ دادم، باز هم صحبت تان را تکرار می کنید پس یعنی نمی خواهید دلیل منطقی را بپذیرید و این اصلا کار خوبی نیست. موضوع فرش بهارستان هم که مطرح کردید، ارتباطی به موضوع صحبت ما نداشت و من اصلا ورود نکردم.
... [مشاهده متن کامل]
متوجه نشدم مورد ۲ و ۳ سخن تان چه ارتباطی به سخن من داشت.
ایرانی بودن به تعصب بی منطق داشتن نیست. ایرانیان مردمانی حق جو و حق طلب بوده اند. من هم همین انتظار را از شما دارم. نگذارید تعصبات و کلیشه ها، جلوی دیدتان را بگیرند.
پاسخ به جناب آرمان:
1 - تعصب را به این دلیل گفتم چرا که شما نیست و نابود شدن کتابخانه های دوره ساسانی را نمی پذیرید و پاره کردن فرش بهارستان را باور نمی کنید .
2 - مگر در همین دوره پس از انقلاب ایرانیانی نبودند که قصد نابودی تخت جمشید را داشتند ؟
... [مشاهده متن کامل]
آیا از سرزمینهای دیگری آمده بودند ؟
3 - منظور از ایرانی بودن زاده شدن در این کشور نیست باید تعصبات به دیگر چیزها مانند زبان و دین جلوی پذیرفتن واقعیات درباره ایران را نگیرد تا آن موقع ادعای ایران بودن نمایید.
1 - تعصب را به این دلیل گفتم چرا که شما نیست و نابود شدن کتابخانه های دوره ساسانی را نمی پذیرید و پاره کردن فرش بهارستان را باور نمی کنید .
2 - مگر در همین دوره پس از انقلاب ایرانیانی نبودند که قصد نابودی تخت جمشید را داشتند ؟
... [مشاهده متن کامل]
آیا از سرزمینهای دیگری آمده بودند ؟
3 - منظور از ایرانی بودن زاده شدن در این کشور نیست باید تعصبات به دیگر چیزها مانند زبان و دین جلوی پذیرفتن واقعیات درباره ایران را نگیرد تا آن موقع ادعای ایران بودن نمایید.
در پاسخ به جناب مدیاتک:
۱ ) به من تهمت تعصب خشک می زنید!! عجبا! چون منطقی جواب تان را دادم شدم متعصب؟! بوی تعصب بیشتر از نوشته خودتان می آید تا نوشته من. قدیمی ترین منبعی که به افسانه کتابخانه سوزی اشاره کرده، متعلق به ۷۵۰ سال بعد از حمله به ایران است؛ این ایراد نیست؟ این کسی که هفت قرن بعد از حمله به ایران، این مطلب را نوشته، این مطلب بهش وحی شده؟؟!!! خب وقتی در منابع قبلی نیامده، این از کجا به این نتیجه رسیده؟! شما وقتی در بحث منطقی و مستدل، پاسخی ندارید، از موضوع بحث خارج می شوید. این اصلا کار خوبی نیست.
... [مشاهده متن کامل]
۲ ) عطف به مورد اول، شما از موضوع خارج شدید و این نشان می دهد که پاسخ مستدل و منطقی به صحبت من ندارید و بدنبال عوض کردن موضوع صحبت هستید.
👈🏻 پس مشخص شد داستان کتابسوزی، افسانه ای بیش نبوده
۳ ) متوجه منظورتان در بند سوم نشدم
۴ ) جدا از توهینی که در بند اول کردید، این هم به نوعی توهین است
الحمدلله ایرانی و ایرانی زاده هستم؛ راستی، چرا موضوع ایرانی بودن را مطرح کردید؟ مگر ایرانی بودن یا نبودن، تغییری در حقیقت ایجاد می کند؟ یعنی چون ایرانی هستم، باید چشمانم را به روی حقیقت ببندم و از روی تعصب، هر دروغی را باور کنم؟ ایرانیان، چنین مردمانی نیستند.
۱ ) به من تهمت تعصب خشک می زنید!! عجبا! چون منطقی جواب تان را دادم شدم متعصب؟! بوی تعصب بیشتر از نوشته خودتان می آید تا نوشته من. قدیمی ترین منبعی که به افسانه کتابخانه سوزی اشاره کرده، متعلق به ۷۵۰ سال بعد از حمله به ایران است؛ این ایراد نیست؟ این کسی که هفت قرن بعد از حمله به ایران، این مطلب را نوشته، این مطلب بهش وحی شده؟؟!!! خب وقتی در منابع قبلی نیامده، این از کجا به این نتیجه رسیده؟! شما وقتی در بحث منطقی و مستدل، پاسخی ندارید، از موضوع بحث خارج می شوید. این اصلا کار خوبی نیست.
... [مشاهده متن کامل]
۲ ) عطف به مورد اول، شما از موضوع خارج شدید و این نشان می دهد که پاسخ مستدل و منطقی به صحبت من ندارید و بدنبال عوض کردن موضوع صحبت هستید.
👈🏻 پس مشخص شد داستان کتابسوزی، افسانه ای بیش نبوده
۳ ) متوجه منظورتان در بند سوم نشدم
۴ ) جدا از توهینی که در بند اول کردید، این هم به نوعی توهین است
الحمدلله ایرانی و ایرانی زاده هستم؛ راستی، چرا موضوع ایرانی بودن را مطرح کردید؟ مگر ایرانی بودن یا نبودن، تغییری در حقیقت ایجاد می کند؟ یعنی چون ایرانی هستم، باید چشمانم را به روی حقیقت ببندم و از روی تعصب، هر دروغی را باور کنم؟ ایرانیان، چنین مردمانی نیستند.
پاسخ به جناب آرمان:
1 - شما به دلیل تعصب خشک نمی خواهید درستی ها را باور نمایید حال به زمان نوشته های تاریخ نویسان ایراد بگیرید درباره اعمال ناشایست و خرابکارنه داعش و القاعده چه دارید که بگویید ؟
2 - درباره تکه پاره کردن فرش بهارستان چه دارید بگویید ؟
... [مشاهده متن کامل]
3 - شما در نوشته پیشین از شخصی به عنوان شاهد یاد نموده اید که ضد ایرانی بودنش ثابت شده است و درباره چهارشنبه سوری چه ها که نگفته است.
4 - یا شما ایرانی نیستید یا ؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
1 - شما به دلیل تعصب خشک نمی خواهید درستی ها را باور نمایید حال به زمان نوشته های تاریخ نویسان ایراد بگیرید درباره اعمال ناشایست و خرابکارنه داعش و القاعده چه دارید که بگویید ؟
2 - درباره تکه پاره کردن فرش بهارستان چه دارید بگویید ؟
... [مشاهده متن کامل]
3 - شما در نوشته پیشین از شخصی به عنوان شاهد یاد نموده اید که ضد ایرانی بودنش ثابت شده است و درباره چهارشنبه سوری چه ها که نگفته است.
4 - یا شما ایرانی نیستید یا ؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
در پاسخ به جناب مدیاتک:
همانطور که پیشتر اشاره کردم چطور یک دهقان زاده می تواند در حدی اطلاع نظامی داشته باشد که بتواند ارتش ساسانی را درهم بکوبد. این چیزی که اخیرا شما گفتید مثل این است که شما بگویید شخصی سربازی اش را در ارتش بوده و پنجاه سال بعد، آمده و با تعدادی آدم که با ابتداییات یک ارتش کلاسیک آشنا نبوده اند، یک ارتش نظام مند یک امپراتوری را نابود کرده. خنده دار نیست؟
... [مشاهده متن کامل]
همانطور که اشاره کردم، پژوهشگران، قضیه سوزاندن کتابخانه ها را افسانه می دانند از جمله خود آقای زرین کوب در کتاب کارنامه اسلام که اتفاقا بعد از دو قرن سکوت نوشته شده است.
بعلاوه همانطور که در پاسخ قبلی ام اشاره کردم و پاسخ شما هم در عمل حرف من را تایید کرد، قدیمی ترین منبعی که به افسانه کتابسوزی در ایران اشاره کرده است، ابن خلدون است متوفی 808 یعنی حدود 750 سال بعد از فتح ایران!! و همانطور که پیشتر اشاره کردم، پژوهشگران گفته اند که قضیه کتابشوزی بیشتر به یک افسانه شبیه است.
بند سومی هم که نوشته اید، عملا بی ربط به بحث ماست.
نمی دانم بر چه اساس رومیان را ترغیب کننده و تجهیز کننده اعراب می دانید ولی حتی اگر این ادعا را هم باور کنیم، عدم مقاومت ارتش ساسانی، عملا ارتباطی به روم ندارد و به ساختار خود ارتش و حکومت و جامعه بر می گردد.
همانطور که پیشتر اشاره کردم چطور یک دهقان زاده می تواند در حدی اطلاع نظامی داشته باشد که بتواند ارتش ساسانی را درهم بکوبد. این چیزی که اخیرا شما گفتید مثل این است که شما بگویید شخصی سربازی اش را در ارتش بوده و پنجاه سال بعد، آمده و با تعدادی آدم که با ابتداییات یک ارتش کلاسیک آشنا نبوده اند، یک ارتش نظام مند یک امپراتوری را نابود کرده. خنده دار نیست؟
... [مشاهده متن کامل]
همانطور که اشاره کردم، پژوهشگران، قضیه سوزاندن کتابخانه ها را افسانه می دانند از جمله خود آقای زرین کوب در کتاب کارنامه اسلام که اتفاقا بعد از دو قرن سکوت نوشته شده است.
بعلاوه همانطور که در پاسخ قبلی ام اشاره کردم و پاسخ شما هم در عمل حرف من را تایید کرد، قدیمی ترین منبعی که به افسانه کتابسوزی در ایران اشاره کرده است، ابن خلدون است متوفی 808 یعنی حدود 750 سال بعد از فتح ایران!! و همانطور که پیشتر اشاره کردم، پژوهشگران گفته اند که قضیه کتابشوزی بیشتر به یک افسانه شبیه است.
بند سومی هم که نوشته اید، عملا بی ربط به بحث ماست.
نمی دانم بر چه اساس رومیان را ترغیب کننده و تجهیز کننده اعراب می دانید ولی حتی اگر این ادعا را هم باور کنیم، عدم مقاومت ارتش ساسانی، عملا ارتباطی به روم ندارد و به ساختار خود ارتش و حکومت و جامعه بر می گردد.
پاسخ به جناب آرمان:
1 - کسی پدرش دهقان است آنهم از نوع توانمند و زمیندار نمی تواند خود را پیشرفت داده فنون نظامی فرا بگیرد پس از کجا در جنگی که به نام روش آموزشی وی به مسلمانان شکل گرفته نام گرفته این راه مبارزه را می دانسته است آیا در مزرعه فرا گرفته ؟ ( جنگ خندق )
... [مشاهده متن کامل]
2 - چند روایت درباره سوزاندن و نابود کردن کتابهای سرزمین ایران:
چون کشور ایران به دست اعراب فتح شد و کتابهای زیادی در آن سرزمین یافتند سعد بن ابی وقاص به عمر بن خطاب نامه ای نوشت تا درباره کتب و چگونگی به غنیمت بردن آنها برای مسلمانان کسب اجازه کند لیکن عمر به وی نوشت که آنها را در آب فرو افکنید چه اگر آنها راهنمایی و راستی باشد، خداوند ما را به رهبری کننده تر از آنها هدایت کرده است. و اگر کتب اهل ضلال و گمراهی است، پس کتاب خدا ما را بس است از این رو آنها را در آب یا آتش افکندند. این است که علوم عقلی ایرانیان از میان رفت ( ابن خلدون، ۱۳۶۲: ج ۲، ص ۱۰۱۰ ) .
مرتضی راوندی در کتاب تاریخ اجتماعی ایران می نویسد:یکی از آثار شوم و زیان بخش حملهٔ اعراب به ایران، محو آثار علمی و ادبی این مرز و بوم بود. آن ها کلیهٔ کتب علمی و ادبی را به عنوان آثار و یادگارهای کفر و زندقه از میان بردند.
دکتر زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت با تحلیلی منطقی به بررسی کتاب سوزی اعراب می پردازد:
شک نیست که در هجوم تازیان، بسیاری از کتاب ها و کتابخانه های ایران دستخوش آسیب فنا گشته است. این دعوی را از تاریخ ها می توان حجّت آورد و قرائن بسیار نیز از خارج آن را تأیید می کند. با این همه بعضی از اهل تحقیق در این باب تردید دارند و این تردید چه لازم است؟! برای عرب که جز قرآن هیچ سخن را قدر نمی دانست کتاب هایی که از آن مجوس بود و البته نزد وی دست کم مایه ضلال بود چه فایده داشت که به حفظ آن ها عنایت کند؟
گنج شایگان یکی از کتابخانه های مهم دوران ساسانیان بوده است که کتاب های علمی و مذهبی بسیاری در آن نگهداری می شد. ولی اثری از این کتابخانه باقی نمانده است!
کتاب های دانشگاه گندی شاپور چه شدند؟
کتاب های کتابخانه سارویه چه شدند؟
این رویه بعد از آن نیز ادامه یافته است :
ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه چنین می نویسد:
وقتی قتیبه ابن مسلم سردار حجاج بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود هرکس را که خط خوارزمی می نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بی دریغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره هلاک نمود و کتاب هاشان همه بسوزانید و تباه کرد. ( صفحه ۳۵، ۳۶، ۴۸ )
3 - آیا همین شیوه در نابود کردن مجسمه بودا و سوزاندن آلات موسیقی توسط طالبان در افغانستان و نیز نابودی موزه های و آثار تاریخی توسط داعش در کشور عراق و سوریه ادامه نیافته است .
4 - رومیان همواره دشمن ایران بوده اند و در آن هنگام اعراب فقیر را به حمله به ایران و به دست آوردن غنیمت ترغیب نموده و کمک نظامی نیز کرده اند .
1 - کسی پدرش دهقان است آنهم از نوع توانمند و زمیندار نمی تواند خود را پیشرفت داده فنون نظامی فرا بگیرد پس از کجا در جنگی که به نام روش آموزشی وی به مسلمانان شکل گرفته نام گرفته این راه مبارزه را می دانسته است آیا در مزرعه فرا گرفته ؟ ( جنگ خندق )
... [مشاهده متن کامل]
2 - چند روایت درباره سوزاندن و نابود کردن کتابهای سرزمین ایران:
چون کشور ایران به دست اعراب فتح شد و کتابهای زیادی در آن سرزمین یافتند سعد بن ابی وقاص به عمر بن خطاب نامه ای نوشت تا درباره کتب و چگونگی به غنیمت بردن آنها برای مسلمانان کسب اجازه کند لیکن عمر به وی نوشت که آنها را در آب فرو افکنید چه اگر آنها راهنمایی و راستی باشد، خداوند ما را به رهبری کننده تر از آنها هدایت کرده است. و اگر کتب اهل ضلال و گمراهی است، پس کتاب خدا ما را بس است از این رو آنها را در آب یا آتش افکندند. این است که علوم عقلی ایرانیان از میان رفت ( ابن خلدون، ۱۳۶۲: ج ۲، ص ۱۰۱۰ ) .
مرتضی راوندی در کتاب تاریخ اجتماعی ایران می نویسد:یکی از آثار شوم و زیان بخش حملهٔ اعراب به ایران، محو آثار علمی و ادبی این مرز و بوم بود. آن ها کلیهٔ کتب علمی و ادبی را به عنوان آثار و یادگارهای کفر و زندقه از میان بردند.
دکتر زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت با تحلیلی منطقی به بررسی کتاب سوزی اعراب می پردازد:
شک نیست که در هجوم تازیان، بسیاری از کتاب ها و کتابخانه های ایران دستخوش آسیب فنا گشته است. این دعوی را از تاریخ ها می توان حجّت آورد و قرائن بسیار نیز از خارج آن را تأیید می کند. با این همه بعضی از اهل تحقیق در این باب تردید دارند و این تردید چه لازم است؟! برای عرب که جز قرآن هیچ سخن را قدر نمی دانست کتاب هایی که از آن مجوس بود و البته نزد وی دست کم مایه ضلال بود چه فایده داشت که به حفظ آن ها عنایت کند؟
گنج شایگان یکی از کتابخانه های مهم دوران ساسانیان بوده است که کتاب های علمی و مذهبی بسیاری در آن نگهداری می شد. ولی اثری از این کتابخانه باقی نمانده است!
کتاب های دانشگاه گندی شاپور چه شدند؟
کتاب های کتابخانه سارویه چه شدند؟
این رویه بعد از آن نیز ادامه یافته است :
ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه چنین می نویسد:
وقتی قتیبه ابن مسلم سردار حجاج بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود هرکس را که خط خوارزمی می نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت از دم تیغ بی دریغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسره هلاک نمود و کتاب هاشان همه بسوزانید و تباه کرد. ( صفحه ۳۵، ۳۶، ۴۸ )
3 - آیا همین شیوه در نابود کردن مجسمه بودا و سوزاندن آلات موسیقی توسط طالبان در افغانستان و نیز نابودی موزه های و آثار تاریخی توسط داعش در کشور عراق و سوریه ادامه نیافته است .
4 - رومیان همواره دشمن ایران بوده اند و در آن هنگام اعراب فقیر را به حمله به ایران و به دست آوردن غنیمت ترغیب نموده و کمک نظامی نیز کرده اند .
در پاسخ به جناب مدیاتک:
1 ) جناب سلمان فارسی، به هیچ عنوان به وطن خود خیانت نکرد.
نگفتید چگونه یک دهقان زاده، از فنون جنگی ایرانیان خبر داشته و به سپاه خلیفه دوم، رمز و راز ارتش ساسانی را لو داده است!!! کسی که سالیان دراز از ایران دور بوده، از کجا از فنون جنگی ارتش ساسانی خبر داشته آن هم یک دهقان زاده نه یک فرمانده جنگی!!
... [مشاهده متن کامل]
در مورد بند 3 ) واژه مسلم در خود احادیث نبوی آمده است که معنای مسلمان می دهد بعلاوه درباره استفاده از اسم سلمان برای سلمان فارسی، حدیث معتبر و متواتر پیامبر مشهور است که فرمودند: سلمان منا اهل البیت.
بند 4 ) اتفاقا محققین، داستان سوزاندن کتاب ها و کتابخانه های ایران بدست مسلمانان را افسانه می دانند و آن را غیر واقعی می دانند؛ مانند:
سیدحسن تقی زاده در کتاب تاریخ علوم در اسلام، گفته است که روایت نابودی کتاب های ایران در حمله ی اعراب، پایه و اساسی ندارد و پیشینه ی روایت، حداکثر به قرن ششم هجری بازمی گردد. مشابه همین نقد را دکتر عبدالحسین زرین کوب در کتاب کارنامه ی اسلام مطرح کرده است.
دکتر ذبیح الله صفا در کتاب تاریخ ادبیات ایران، ضمن اشاره به این که آثار مکتوب دوره ی ساسانی از بین نرفته و به عربی ترجمه شده حتی تأکید دارد که پس از اسلام، زرتشتیان ایران در دفاع از اعتقادات خود و مقابله با اسلام و مسیحیت، کتاب هایی به خط و زبان پهلوی ساسانی نوشته اند.
استاد مرتضی مطهری نیز در کتاب �کتاب سوزی ایران و مصر� این روایت را از نظر شکلی و محتوایی به طور مفصل مورد نقد و ارزیابی قرار داده و آن را بی اعتبار دانسته است.
هم چنین در یکی از تازه ترین موارد، دکتر همایون کاتوزیان، استاد ایرانیِ دانشگاه آکسفورد انگلستان، در گفتگو با رادیو فردا به تشریح وضعیت آثار مکتوب ایران پیش از اسلام و نقد این روایت جعلی پرداخته است.
سه نکته ی مهم از این گفتگو:
یک ) در دوره ی ایران باستان به علت های گوناگون، از جمله نظام طبقاتی دوره ی ساسانی که اکثریت مردم را از حق درس خواندن محروم کرده بود، آثار مکتوب زیادی تولید نشده است.
دو ) برخی آثار مرتبط با ایران باستان از جمله کتاب های �دینکَرد�، �بُندَهِش�، �شهرستان های ایران� و �کارنامه ی اردشیر بابکان� در دوره ی بعد از اسلام نوشته شده است.
سه ) روایتی که اعراب مسلمان را متهم به نابودی کتاب های ایرانیان می کند، یک افسانه است و سند معتبر تاریخی ندارد.
ارتباط بند 5 متن تان به صحبتم را متوجه نشدم!
در رابطه با بند6 ) چگونه یاری رومیان علت اصلی شکست ساسانیان بود؟! ارتشی که مقاومت چندانی در مقابل لشکر روبرویش انجام نمی داد و حکومتی که پشتوانه مردمی نداشت، اصلی ترین دلیل شکست ساسانیان بود. چگونه دلیل شکست ارتش ساسانیان از مسلمانان، رومیان می شوند؟!!!!! این عذر بدتر از گناه است!!!
1 ) جناب سلمان فارسی، به هیچ عنوان به وطن خود خیانت نکرد.
نگفتید چگونه یک دهقان زاده، از فنون جنگی ایرانیان خبر داشته و به سپاه خلیفه دوم، رمز و راز ارتش ساسانی را لو داده است!!! کسی که سالیان دراز از ایران دور بوده، از کجا از فنون جنگی ارتش ساسانی خبر داشته آن هم یک دهقان زاده نه یک فرمانده جنگی!!
... [مشاهده متن کامل]
در مورد بند 3 ) واژه مسلم در خود احادیث نبوی آمده است که معنای مسلمان می دهد بعلاوه درباره استفاده از اسم سلمان برای سلمان فارسی، حدیث معتبر و متواتر پیامبر مشهور است که فرمودند: سلمان منا اهل البیت.
بند 4 ) اتفاقا محققین، داستان سوزاندن کتاب ها و کتابخانه های ایران بدست مسلمانان را افسانه می دانند و آن را غیر واقعی می دانند؛ مانند:
سیدحسن تقی زاده در کتاب تاریخ علوم در اسلام، گفته است که روایت نابودی کتاب های ایران در حمله ی اعراب، پایه و اساسی ندارد و پیشینه ی روایت، حداکثر به قرن ششم هجری بازمی گردد. مشابه همین نقد را دکتر عبدالحسین زرین کوب در کتاب کارنامه ی اسلام مطرح کرده است.
دکتر ذبیح الله صفا در کتاب تاریخ ادبیات ایران، ضمن اشاره به این که آثار مکتوب دوره ی ساسانی از بین نرفته و به عربی ترجمه شده حتی تأکید دارد که پس از اسلام، زرتشتیان ایران در دفاع از اعتقادات خود و مقابله با اسلام و مسیحیت، کتاب هایی به خط و زبان پهلوی ساسانی نوشته اند.
استاد مرتضی مطهری نیز در کتاب �کتاب سوزی ایران و مصر� این روایت را از نظر شکلی و محتوایی به طور مفصل مورد نقد و ارزیابی قرار داده و آن را بی اعتبار دانسته است.
هم چنین در یکی از تازه ترین موارد، دکتر همایون کاتوزیان، استاد ایرانیِ دانشگاه آکسفورد انگلستان، در گفتگو با رادیو فردا به تشریح وضعیت آثار مکتوب ایران پیش از اسلام و نقد این روایت جعلی پرداخته است.
سه نکته ی مهم از این گفتگو:
یک ) در دوره ی ایران باستان به علت های گوناگون، از جمله نظام طبقاتی دوره ی ساسانی که اکثریت مردم را از حق درس خواندن محروم کرده بود، آثار مکتوب زیادی تولید نشده است.
دو ) برخی آثار مرتبط با ایران باستان از جمله کتاب های �دینکَرد�، �بُندَهِش�، �شهرستان های ایران� و �کارنامه ی اردشیر بابکان� در دوره ی بعد از اسلام نوشته شده است.
سه ) روایتی که اعراب مسلمان را متهم به نابودی کتاب های ایرانیان می کند، یک افسانه است و سند معتبر تاریخی ندارد.
ارتباط بند 5 متن تان به صحبتم را متوجه نشدم!
در رابطه با بند6 ) چگونه یاری رومیان علت اصلی شکست ساسانیان بود؟! ارتشی که مقاومت چندانی در مقابل لشکر روبرویش انجام نمی داد و حکومتی که پشتوانه مردمی نداشت، اصلی ترین دلیل شکست ساسانیان بود. چگونه دلیل شکست ارتش ساسانیان از مسلمانان، رومیان می شوند؟!!!!! این عذر بدتر از گناه است!!!
حقیقت #4
نماد اولین شکرگزار انسانی از اسلام بود وهست.
یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ لِلْإیمانِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ17
نماد اولین شکرگزار انسانی از اسلام بود وهست.
یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ لِلْإیمانِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ17
در پاسخ به جناب آرمان :
1 - روزبه بدخشان با هر نگاهی به سرزمین خود ایران خیانت نمود و سیستمهای جنگی ایرانیان را به آنها آموخت .
2 - جنگ خندق با طرح او و کندن زمین به پیروزی مومنین سبب شد و به همین دلیل واژه �کندن� فارسی به خندق عربی معرب گردید .
... [مشاهده متن کامل]
3 - در زمان روزبه چیزی به نام مسلمان وجود نداشت بلکه مومن وجود داشت واژه مسلمان نخستین بار در دوره عبدالملک بن مروان بکار برده شد .
4 - سوزاندن کتابهای کتابخانه های ایران را همه تاریخ نگار ها نوشته اند با این دلیل که اگر برخلاف قران باشد باید نابود شوند و اگر مطابق قران هستند نیازی به آنها نیست .
5 - پیروز نهاوندی یکی از دلاوران ایران زمین می باشد .
6 - مهم ترین دلیل شکست ساسانیان یاری رساندن رومیان به اعراب بود .
1 - روزبه بدخشان با هر نگاهی به سرزمین خود ایران خیانت نمود و سیستمهای جنگی ایرانیان را به آنها آموخت .
2 - جنگ خندق با طرح او و کندن زمین به پیروزی مومنین سبب شد و به همین دلیل واژه �کندن� فارسی به خندق عربی معرب گردید .
... [مشاهده متن کامل]
3 - در زمان روزبه چیزی به نام مسلمان وجود نداشت بلکه مومن وجود داشت واژه مسلمان نخستین بار در دوره عبدالملک بن مروان بکار برده شد .
4 - سوزاندن کتابهای کتابخانه های ایران را همه تاریخ نگار ها نوشته اند با این دلیل که اگر برخلاف قران باشد باید نابود شوند و اگر مطابق قران هستند نیازی به آنها نیست .
5 - پیروز نهاوندی یکی از دلاوران ایران زمین می باشد .
6 - مهم ترین دلیل شکست ساسانیان یاری رساندن رومیان به اعراب بود .
دیدگاه قبلی حذف شد!!
مُتأسّفاً براتان؛ دفاع از حضرت سلمان فارسی وذکر حقائق را . . . گزارش میدی وحذف میشه؛
أما توهین وتهمت به اینحضرت سالهاست در این سایت خود نمائی میشه
بر علاوه توهین به مقدسات وتحریف معانی واژه ها وتاریخ وافسانه سرائی وتبلیغات برای فلم وموزیک وهنر بی اخلاقی وبی دینی. . .
... [مشاهده متن کامل]
ونشر تصاویر برهنه وعضوتناسلی و. . .
وترویج فرهنگ امریکائی والفاظ رکیک وعبارات ومصطلحات فقط در کلیپ های سکسی دیده میشه . . .
اینهمه تخریب فرهنگ وتاریخ ومذهب واخلاق واصل معانی واژه ها و. . .
هدف چیه؟؟؟
برنامتان چیه؟؟؟
به چی میخواهی برسی؟؟؟
پول
شهرت
خیانت
؟؟؟؟
. . .
این هم گزارش بزن حذف بشه!
آفرین به هوش ووجدان تو؟؟؟!!!
مُتأسّفاً براتان؛ دفاع از حضرت سلمان فارسی وذکر حقائق را . . . گزارش میدی وحذف میشه؛
أما توهین وتهمت به اینحضرت سالهاست در این سایت خود نمائی میشه
بر علاوه توهین به مقدسات وتحریف معانی واژه ها وتاریخ وافسانه سرائی وتبلیغات برای فلم وموزیک وهنر بی اخلاقی وبی دینی. . .
... [مشاهده متن کامل]
ونشر تصاویر برهنه وعضوتناسلی و. . .
وترویج فرهنگ امریکائی والفاظ رکیک وعبارات ومصطلحات فقط در کلیپ های سکسی دیده میشه . . .
اینهمه تخریب فرهنگ وتاریخ ومذهب واخلاق واصل معانی واژه ها و. . .
هدف چیه؟؟؟
برنامتان چیه؟؟؟
به چی میخواهی برسی؟؟؟
پول
شهرت
خیانت
؟؟؟؟
. . .
این هم گزارش بزن حذف بشه!
آفرین به هوش ووجدان تو؟؟؟!!!
سلمان فارسی مجموعهٔ تلویزیونی در حال ساخت در ژانر درام تاریخی به کارگردانی و نویسندگی داوود میرباقری و تهیه کنندگی حسین طاهری است که تصویربرداری آن از ۱۰ دی ماه ۱۳۹۸ آغاز شده است. این مجموعه قرار است در ۶۰ قسمت ساخته شود. سلمان فارسی بزرگ ترین پروژه تاریخ نمایش ایران محسوب می شود. این سریال داستان سلمان فارسی را در سه دوران تاریخی بیزانس، ایران ساسانی و حجاز صدر اسلام به تصویر می کشد. به گفتهٔ کارگردان این مجموعه، ساخت این اثر حدود ۵ سال زمان می برد و پس از آن از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. همچنین در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ مستندی با نام «سلمان از آغاز» مربوط به مراحل تولید و پشت صحنه فصل اول این مجموعه پخش شد.
... [مشاهده متن کامل]
نگارش اولیه پروژه سلمان فارسی در سال ۱۳۷۸ به پایان رسید. این مجموعه تاریخی به دوران زندگی، زمانه و مهاجرت سلمان فارسی از تولد تا مرگ می پردازد و تا پایان واقعه غدیر خم ادامه دارد. سلمان فارسی در نوجوانی ایران را ترک می کند و مسیحی می شود، حدود ۷۰ سال در شهرها، کلیساها و دیرهای مختلف بیزانس سیر و سلوک می کند.
فارغ از بازیگران اصلی، تهیه کنندهٔ این مجموعه در مورد باقی بازیگران به رسانه ها اعلام کرده بود که ۲۰ هزار بازیگر از سراسر کشور شناسایی شده اند و ۱٬۵۰۰ شخصیت در سریال حاضر هستند. همچنین تعداد بزرگی از بازیگران جوان تئاتر از سراسر کشور نیز در این سریال به ایفای نقش خواهند پرداخت. گریم و چهره پردازی بازیگران این مجموعه برعهده عبدالله اسکندری است.
علیرضا شجاع نوری
فرهاد اصلانی
داریوش فرهنگ
عنایت شفیعی
سیامک اطلسی
محمود پاک نیت
جعفر دهقان
آرش تاج تهرانی
بهزاد خداویسی
عنایت بخشی
علی دهکردی
احترام برومند
ستاره اسکندری
بهناز جعفری
انوش معظمی
محمدرضا هدایتی
مجید مظفری
محمد فیلی
حسن میرباقری
هشام رستم
محمدتقی افشار
چنگیز جلیلوند
رضا کریمی
محمدجواد جعفرپور
تورج نصر
محمدرضا شریفی نیا
حسام منظور
حسین یاری
الیکا عبدالرزاقی
شکرخدا گودرزی
بهناز توکلی
یوسف صیادی
مهران غفوریان
چنگیز وثوقی
بیوک میرزایی
عبدالرضا اکبری
شهرام عبدلی
محمدرضا حقگو
مهدی صبایی
رحمان باقریان
علی اوسیوند
مهدی فخیم زاده
امیر رضایی
سجاد مهین احدزاده
مأنوس پینتزیس
پاناگیوتیس بوگیوریس
... [مشاهده متن کامل]
نگارش اولیه پروژه سلمان فارسی در سال ۱۳۷۸ به پایان رسید. این مجموعه تاریخی به دوران زندگی، زمانه و مهاجرت سلمان فارسی از تولد تا مرگ می پردازد و تا پایان واقعه غدیر خم ادامه دارد. سلمان فارسی در نوجوانی ایران را ترک می کند و مسیحی می شود، حدود ۷۰ سال در شهرها، کلیساها و دیرهای مختلف بیزانس سیر و سلوک می کند.
فارغ از بازیگران اصلی، تهیه کنندهٔ این مجموعه در مورد باقی بازیگران به رسانه ها اعلام کرده بود که ۲۰ هزار بازیگر از سراسر کشور شناسایی شده اند و ۱٬۵۰۰ شخصیت در سریال حاضر هستند. همچنین تعداد بزرگی از بازیگران جوان تئاتر از سراسر کشور نیز در این سریال به ایفای نقش خواهند پرداخت. گریم و چهره پردازی بازیگران این مجموعه برعهده عبدالله اسکندری است.
علیرضا شجاع نوری
فرهاد اصلانی
داریوش فرهنگ
عنایت شفیعی
سیامک اطلسی
محمود پاک نیت
جعفر دهقان
آرش تاج تهرانی
بهزاد خداویسی
عنایت بخشی
علی دهکردی
احترام برومند
ستاره اسکندری
بهناز جعفری
انوش معظمی
محمدرضا هدایتی
مجید مظفری
محمد فیلی
حسن میرباقری
هشام رستم
محمدتقی افشار
چنگیز جلیلوند
رضا کریمی
محمدجواد جعفرپور
تورج نصر
محمدرضا شریفی نیا
حسام منظور
حسین یاری
الیکا عبدالرزاقی
شکرخدا گودرزی
بهناز توکلی
یوسف صیادی
مهران غفوریان
چنگیز وثوقی
بیوک میرزایی
عبدالرضا اکبری
شهرام عبدلی
محمدرضا حقگو
مهدی صبایی
رحمان باقریان
علی اوسیوند
مهدی فخیم زاده
امیر رضایی
سجاد مهین احدزاده
مأنوس پینتزیس
پاناگیوتیس بوگیوریس
بزرگترین خائن ایران
نام اصلی و پیشین وی بهبود اسپهانی پور بودخشان رام هرمزی بود که پس از اسلام آوردن نام خود را به ابوعبدالله سلمان پارسی مدنی دگرگون ساخت.
بعضی از دوستان می گویند سلمان خائن به ایرانیان بوده و اسرار ایران را به سپاه خلیفه دوم می داده تا بر لشکر ساسانی پیروز شوند!!! این یک دروغ آشکار است. به چند نکته توجه کنید:
1 ) سلمان سالها قبل از ظهور اسلام، ترک وطن کرده و راهی سایر سرزمین ها شده بود تا حقیقت را بیابد و یک دهقان زاده بود، چطور ممکن است چنین کسی که از خواص نبوده و سالیان سال هم در ایران حضور نداشته، اطلاعات مهمی برای افشا کردن داشته باشد؟
... [مشاهده متن کامل]
2 ) لشکر ساسانی چندین برابر لشکر اسلام نفرات و ادوات و تجربه جنگی داشته ولی با مقاومت نه چندان زیاد چند شکست اساسی می خورد و بسیاری از سپاهیان ساسانی خودشان به لشکر اسلام می پیوندند؛ پس بحث مقاومت ملی و ایستادگی نبوده بلکه بحث رویارویی دو تفکر بوده است که باعث شد خود مردم با تفکر جدید همراه شوند
3 ) بحث سوزاندن کتاب ها و کتابخانه ها صرفا یک دروغ است که در منابع تاریخی نیامده است
4 ) گفته شده سعد بن ابی وقاص وقتی در نهاوند لشکر ایرانی را در قلعه ای محصور می کند، با وعده مذاکره به آنها امان می دهد ولی سپس خلف وعده کرده و آنها را می کشد؛ خبر این جنایت به امیرالمومنین علی ( ع ) می رسد. ایشان سلمان را به سوی سپاه اسلام می فرستند تا جلوی چنین کشتار ها را بگیرد و می تواند بدون کشتار، به مردم کمک کند. گفته شده فقط در تیسفون به خاطر صحبت های سلمان 4000 نفر از لشکر ایرانیان به اسلام پیوستند.
5 ) قرن ها طول کشید تا اسلام تمام ایران را پر کند و این خود نشانه ای است بر اسلام آوردن تدریجی مردم با کسب اطلاعات و آشنا شدن با شیوه تفکر اسلامی
6 ) پیش از رحلت رسول الله ( ص ) ، ایرانیان حاضر در یمن مسلمان شده و در راه اسلام شهید هم می دهند که اولین شهید ایرانی در دوران رسول الله ( ص ) شهر بن باذان است که توسط مرتدین عرب بع شهادت می رسد. خبر به رسول الله ( ص ) می رسد و ایشان هم به فیروز، دادویه و جشیش که ایرانی بودند ماموریت می دهند تا مرتدین را شکست دهند و این ها هم موفق شده و فتنه را شکست می دهند و رسول الله ( ص ) هم از این عمل ایشان خشنود شده و در این باره فرمودند: عنسی ( فرمانده شورشیان ) کشته شد و قتل او به دست مبارکی متعلق به یک خانواده مبارک، انجام گرفت�. وقتی از آن حضرت پرسیدند، چه کسی او را کشت؟ فرمود: �فیروز�
7 ) آن چیزی که واقعا باعث گسترش اسلام در ایران شد خود اسلام بود و گفته شده اگر اسلام وارد ایران نمی شد به احتمال زیاد، مسیحیت آیین مردم می شد چون مردم از عملکرد موبدان و حکومت ساسانی ناراضی بودند.
1 ) سلمان سالها قبل از ظهور اسلام، ترک وطن کرده و راهی سایر سرزمین ها شده بود تا حقیقت را بیابد و یک دهقان زاده بود، چطور ممکن است چنین کسی که از خواص نبوده و سالیان سال هم در ایران حضور نداشته، اطلاعات مهمی برای افشا کردن داشته باشد؟
... [مشاهده متن کامل]
2 ) لشکر ساسانی چندین برابر لشکر اسلام نفرات و ادوات و تجربه جنگی داشته ولی با مقاومت نه چندان زیاد چند شکست اساسی می خورد و بسیاری از سپاهیان ساسانی خودشان به لشکر اسلام می پیوندند؛ پس بحث مقاومت ملی و ایستادگی نبوده بلکه بحث رویارویی دو تفکر بوده است که باعث شد خود مردم با تفکر جدید همراه شوند
3 ) بحث سوزاندن کتاب ها و کتابخانه ها صرفا یک دروغ است که در منابع تاریخی نیامده است
4 ) گفته شده سعد بن ابی وقاص وقتی در نهاوند لشکر ایرانی را در قلعه ای محصور می کند، با وعده مذاکره به آنها امان می دهد ولی سپس خلف وعده کرده و آنها را می کشد؛ خبر این جنایت به امیرالمومنین علی ( ع ) می رسد. ایشان سلمان را به سوی سپاه اسلام می فرستند تا جلوی چنین کشتار ها را بگیرد و می تواند بدون کشتار، به مردم کمک کند. گفته شده فقط در تیسفون به خاطر صحبت های سلمان 4000 نفر از لشکر ایرانیان به اسلام پیوستند.
5 ) قرن ها طول کشید تا اسلام تمام ایران را پر کند و این خود نشانه ای است بر اسلام آوردن تدریجی مردم با کسب اطلاعات و آشنا شدن با شیوه تفکر اسلامی
6 ) پیش از رحلت رسول الله ( ص ) ، ایرانیان حاضر در یمن مسلمان شده و در راه اسلام شهید هم می دهند که اولین شهید ایرانی در دوران رسول الله ( ص ) شهر بن باذان است که توسط مرتدین عرب بع شهادت می رسد. خبر به رسول الله ( ص ) می رسد و ایشان هم به فیروز، دادویه و جشیش که ایرانی بودند ماموریت می دهند تا مرتدین را شکست دهند و این ها هم موفق شده و فتنه را شکست می دهند و رسول الله ( ص ) هم از این عمل ایشان خشنود شده و در این باره فرمودند: عنسی ( فرمانده شورشیان ) کشته شد و قتل او به دست مبارکی متعلق به یک خانواده مبارک، انجام گرفت�. وقتی از آن حضرت پرسیدند، چه کسی او را کشت؟ فرمود: �فیروز�
7 ) آن چیزی که واقعا باعث گسترش اسلام در ایران شد خود اسلام بود و گفته شده اگر اسلام وارد ایران نمی شد به احتمال زیاد، مسیحیت آیین مردم می شد چون مردم از عملکرد موبدان و حکومت ساسانی ناراضی بودند.
روزبه خوشنودان نام مستعار سلمان فارسی از خانواده اشراف ساکن جی اصفهان و حالا فکر کنید متولد جی یا گِی اصفهان بوده است!
کل زبانهای جهان توسط خوارج یهود اصفهان طراحی شده اند و تماما متاثر از زبان فارسی هستند!
... [مشاهده متن کامل]
بطور مثال در انگلیسی
مادر=Mother
برادر=Brother
mouse=موش
سیتار گویش فارسی باستان ستار=گیتارguitar
لیمو=lemon
آهای=Hi - hey
و…هزاران واژه دیگر حتی در سایر زبان ها را می توانید تحقیق کنید!
و اما چرا گِی به بهانه عربی جِی!!!؟
و چرا به همجنسبازان مرد�گِی� می گویند و چرا آنوسی ها این مفعولین نظام به لواط یا گِی بسیار علاقمند هستند!؟
تحقیقش با شما
اما روزبه از محله جی اصفهان�یهودیه�راه می افتد و به سرزمین حجازی می رود که ازقرن ها قبل قبایل یهودی از ایران به آنجا مهاجرت کرده بودند و در احادیث جعلی برای انحراف تاریخی اعراب و ایرانیان و ایجاد خصومت �سلمان منّا اهل البیت� می شود!؟
حال اگر این روزبه برای کسب اطلاع و جاسوسی از سوی خوارج یهود اصفهان از حضرت محمد راهی حجاز شده باشد آنگاه معادلات تاریخی چگونه خواهدشد!؟
کل زبانهای جهان توسط خوارج یهود اصفهان طراحی شده اند و تماما متاثر از زبان فارسی هستند!
... [مشاهده متن کامل]
بطور مثال در انگلیسی
مادر=Mother
برادر=Brother
mouse=موش
سیتار گویش فارسی باستان ستار=گیتارguitar
لیمو=lemon
آهای=Hi - hey
و…هزاران واژه دیگر حتی در سایر زبان ها را می توانید تحقیق کنید!
و اما چرا گِی به بهانه عربی جِی!!!؟
و چرا به همجنسبازان مرد�گِی� می گویند و چرا آنوسی ها این مفعولین نظام به لواط یا گِی بسیار علاقمند هستند!؟
تحقیقش با شما
اما روزبه از محله جی اصفهان�یهودیه�راه می افتد و به سرزمین حجازی می رود که ازقرن ها قبل قبایل یهودی از ایران به آنجا مهاجرت کرده بودند و در احادیث جعلی برای انحراف تاریخی اعراب و ایرانیان و ایجاد خصومت �سلمان منّا اهل البیت� می شود!؟
حال اگر این روزبه برای کسب اطلاع و جاسوسی از سوی خوارج یهود اصفهان از حضرت محمد راهی حجاز شده باشد آنگاه معادلات تاریخی چگونه خواهدشد!؟
برخی، سلمان فارسی را خائن به ملت ایران می دانند، زیرا با دادن اطلاعات سرّی به مسلمانان باعث شکست ساسانیان، سوزانده شدن کتاب های فارسی، تبدیل ایرانیان به کنیزها و برده های اعراب و نابودی تمدن اصیل ایرانی شد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)