[ویکی فقه] خبر به دو معنای مقابل
انشاء و
حدیث آمده است. از عنوان یاد شده در فقه، در بابهایی نظیر
اجتهاد و تقلید،
طهارت و
صلات و در اصول فقه، بحث تعادل و تراجیح، سخن گفته اند.
خبر به معنای نخست در برابر انشاء به کار می رود و عبارت است از کلامی که بیانگر
ثبوت چیزی برای چیزی یا
سلب چیزی از چیزی دیگر باشد. از این رو، در خبر- برخلاف انشاء- احتمال صدق و کذب می رود؛ بدین
معنا که در صورت مطابق بودن خبر با واقع، متصف به صدق و در صورت عدم مطابقت، متصف به کذب می شود.
تفاوتهای خبر با انشاء
برخی، بین خبر و انشاء چهار تفاوت ذکر کرده اند:
۱. انشاء نسبت به
مدلول (معنا) خود
سببیت دارد؛ اما خبر سبب مدلول خود نیست؛ بلکه حکایت کنندۀ آن است.
۲. در انشاء، مدلول
تابع انشاء است، لیکن در خبر، قضیه به عکس، و خبر تابع مدلولش می باشد؛ بدین معنا که خبر تابع ثبوت مدلول خود هنگام
وقوع یا عدم وقوع آن در گذشته،
حال و یا
آینده است.
۳. در انشاء صدق و کذب راه ندارد، اما در خبر راه دارد.
۴. در خبر،
وضع اوّلی لفظ کفایت می کند، بر خلاف انشاء که گاه لفظ از
وضع اوّلی به
وضع ثانوی نقل پیدا می کند، مانند
صیغه های عقود و
ایقاعات که بر حسب وضع اوّلی برای خبر وضع شده اند، همچون «بِعْتُ» (فروختم)، «اشتَرَیتُ» (خریدم) و «زَوَّجتُ» (تزویج کردم)؛ لیکن در مقام انشاء از وضع اوّلی به وضع ثانوی (انشاء) نقل یافته اند. البته انشاء گاه به وضع اوّلی تحقق می یابد، مانند
امر و نهی.
انواع خبر از حیث اعتبار
حجیّت خبر و ترتیب آثار بر آن بستگی به میزان
وثوق و
اعتبار خبر دهنده دارد که در ذیل به انواع آن می پردازیم.
← خبر دو عادل
خبر دو
عادل که از آن به
بینّه تعبیر می شود، در همۀ
موضوعات و موارد، اعم از
دعاوی و
مخاصماتِ مطرح در دادگاه نزد
قاضی و غیر دعاوی، همچون طهارت،
نجاست و اجتهاد،
حجّت است؛ مگر موضوعاتی که به
دلیلی خاص استثنا شده اند، مانند
زنا که با
شهادت چهار مرد عادل ثابت می شود. بر گستردگی حجّیت خبر دو عادل- جز موارد خاص- ادعای
اجماع شده است.
← خبر یک عادل یا ثقه
بنابر قول مشهور،
احکام کلی شرعی با اخبار یک فرد عادل، بلکه به قول برخی، یک فرد
ثقه و مورد اطمینان، هرچند غیر عادل، ثابت می شود؛ لیکن دعاوی و مخاصمات، اعم از مالی و غیر مالی و نیز حدود، با آن ثابت نمی شود. در اثبات سایر موضوعات، همچون طهارت، نجاست و اجتهاد با خبر یک فرد، اختلاف است. مشهور قائل به عدم
حجیّت آن در این گونه موضوعات اند؛ مگر موضوعاتی که به دلیلی خاص استثنا شده باشند. لیکن گروهی قائل به حجیت آن در همۀ موضوعات- جز موارد استثنا شده همچون دعاوی- هستند.
← خبر
صاحب ید (ذوالید)
مراد از ید،
استیلا و تحت تصرف داشتن است؛ خواه متعلّق استیلا
عین باشد، مانند زمین،
خانه و لباس، یا منفعت، از قبیل
خانۀ اجاره ای، و یا حق، همچون
مدارس و مساجد.
در اینکه
حجیّت خبر صاحب ید فراگیر است و همۀ آنچه را که استیلا بر آن امکان پذیر است در بر می گیرد، یا عام نیست و حجیت آن تنها در مواردی است که سیرۀ فعلی مستمر تا زمان
معصوم علیه السّلام بر قبول گفتۀ
ذی الید در آن موارد، وجود دارد، مانند طهارت و نجاست، اختلاف است. بنابر قول دوم، اخبار ذی الید از کُرّ بودن آب پذیرفته نیست؛ زیرا به دلیل عدم ابتلای همگان به آن، سیرۀ مستمری بر پذیرفتن قول ذی الید در این مورد وجود ندارد.
تعارض دو خبر
تعارض بین دو خبر در هر سه مورد یاد شده (بین دو بیّنه، بین دو خبر عادل یا ثقه و بین دو خبر صاحب ید) ممکن است.
تعارض بین دو بیّنه، صورتهای گوناگون دارد که بر هر کدام احکامی خاص مترتب است و در عنوان
بیّنه بدان اشاره رفته است.
← تعارض دو خبر از دو عادل یا ثقه
تعارض دو خبر از دو عادل یا ثقه یا در نقل احکام کلی شرعی (روایات) است و یا در موضوعات.
←← تعارض در نقل احکام کلی شرعی
این صورت، دارای شقوق و احکام متفاوتی است که در اصول فقه، بحث
تعادل و تراجیح به آن پرداخته اند.
←← تعارض در موضوعات
این صورت، بنابر قول به
حجّیت خبر عادل یا ثقه در موضوعات، مانند طهارت، نجاست و اجتهاد، موجب سقوط هر دو خبر و رجوع به اصول عملی و
قواعد فقهی متناسب می شود، مانند اینکه عادلی به
تطهیر متنجس و عادلی دیگر به عدم تطهیر آن خبر دهد. در این صورت، هر دو خبر ساقط و به
استصحاب نجاست رجوع و
حکم به بقای نجاست می شود.
البته برخی گفته اند: سقوط هر دو خبر در صورتی است که هر دو مستند به
علم باشند؛ اما اگر یکی مستند به علم و دیگری مستند به
اصل عدم باشد- مانند اینکه یکی از روی علم خبر از تطهیر متنجس بدهد و دیگری با استناد به استصحاب بقای نجاست خبر از عدم تطهیر بدهد- خبری که از روی علم
داده شده مقدم بر خبر دیگر است.
← تعارض خبر دو صاحب ید
حکم تعارض خبر دو صاحب ید- مانند
لباس مشترک میان دو نفر- حکم صورت پیشین است.
← تعارض بینه با خبر صاحب ید
در صورت تعارض بیّنه با خبرِ صاحب ید، بیّنه مقدم است. برخی، تقدیم بینه بر خبر صاحب ید را به موردی اختصاص داده اند که بیّنه مستند به علم باشد نه اصل.
[ویکی شیعه] خبر، اصطلاحی در علوم حدیث که در موارد فراوانی مترادف اصطلاح حدیث است، ولی برخی خبر را دارای معنایی عام تر دانسته و به هر
گزارش تاریخی می گویند؛ چه کلامی از معصومان باشد و چه نقل تاریخ یا کلام غیرمعصوم.
خبر، در زبان عربی از باب فَعَلَ یفْعُلُ است و هم معنا و مترادف با «نبأ» و «علم» به کار رفته و در زبان فارسی به معنای «دانستن» است. گاه برای اثبات هم معنایی نبأ و خبر، به آیه «نَبّأنی العلیمُ الخبیر» استناد شده، اما راغب اصفهانی بر آن است که نبأ، در
واقع خبر دادن از امور عظیم است.
در علوم ادبی و اسلامی، واژه خبر به معنای تاریخ و اطلاعات تاریخی، و حتی گردآوری اسطوره های تاریخی به کار می رود. خبر در علم نحو (ادبیات عرب) در مقابل «مبتدا»، و در کلام و
فقه و اصول، در برابر «انشاء» است.
[ویکی الکتاب] معنی
خَبَرٍ: علم (وعلم به معنی تشخیص و تمیز دادن) -خبر
معنی
نَبَّأَتْ: خبر داد - با خبر کرد
معنی
نُنَبِّئُکُمْ: شما را خبر بدهیم - شما را خبر می دهیم
معنی
نَبَّأَنَا: ما را خبر دار کرد - ما را با خبر کرد
معنی
نَبَّأَنِیَ: من را خبر دار کرد - من را با خبر کرد
معنی
نَبَّأَهَا: آن زن را خبر دار کرد - آن زن را با خبر کرد
معنی
أَرَأَیْتُم: به من خبر دهید
معنی
أَنبَأَکَ: به تو خبر داد
معنی
لَمْ یُنَبَّأْ: خبر داده نشد و نمی شود
معنی
نُنَبِّئُهُم: آنان را خبر می دهیم
معنی
نَبِّئْ: خبر بده
معنی
نَّبَإِیْ: خبر- سرگذشت
تکرار در قرآن: ۵۲(بار)
[ویکی فقه] خبر (ابهام زدایی). واژه خبر ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • خبر (علوم حدیث)، خبر به معنای گزارش از واقعه ها و حادثه ها و در برخی موارد مترادف حدیث• خبر (فقه و اصول)، به کار رفته در دو معنای مقابل انشاء و حدیث و دارای کاربردها مختلف در ابواب فقهی و بحث های اصول فقه
...
[ویکی فقه] خبر (اصول). خبر، الفاظ حکایت کننده از سنّت معصوم علیه السّلام یا نفس سنّت محکیّ است.
خبر، مقابل انشا بوده و در لغت به معنای قولی است که احتمال صدق و کذب آن وجود دارد و در اصطلاح اصولیون، به آن دسته از کلام غیر معصوم گفته می شود که از قول، فعل یا تقریر معصوم علیه السّلام حکایت می کند. به بیان دیگر، نقل و حکایت کردن سنت معصوم علیه السّلام را روایت، حدیث و یا خبر می گویند.
اعتقاد سنی در مورد خبر
اهل سنت اعتقاد دارند خبر یا حدیث، به سخنانی می گویند که به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم نسبت داده می شود؛ در مقابل قرآن که کلام خدا است.
اطلاق خبر بر کلام معصوم و غیر معصوم
گاهی خبر یا حدیث، هم به سخنان معصوم علیه السّلام (محکی) و هم به سخنان غیر معصوم که از سنت معصوم علیه السّلام حکایت دارد (حاکی) اطلاق می شود.
نکته اول
...
[ویکی اهل البیت] خبر (علم الحدیث). پس از قرآن کریم یکی از
منابع مهم دین مبین اسلام، سنت است که تبیین و تفسیر آیات قرآن را عهده دار است. تعابیر «حدیث»، «روایت»، «سنت»، «خبر» و «اثر» هرکدام نشانگر اقوال و آثار برجای مانده از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است.
خبر در لغت به کلامی می گویند که حکایتگر واقعه ای خارجی بوده و در ذات خود محتمل صدق و کذب باشد. اما در اصطلاح میان محدثان سه دیدگاه وجود دارد:
1. عموم محدثان خبر را مرادف حدیث دانسته اند.
2. برخی خبر را اعم از حدیث دانسته اند به این معنا که خبر گفتار هر انسانی را در بر می گیرد، اما حدیث تنها منحصر به گفتاری است که از پیامبر(ص)، اهل بیت(ع) و صحابه صادر شده است.
3. برخی نیز رابطه حدیث و خبر را متباین می دانند و می گویند: خبر به گزارش های تاریخی اعم از امت های پیشین یا امت اسلامی اطلاق می شود، اما حدیث مختص گفتاری است که از معصومان(ع)، صحابه، و تابعان نقل شده باشد.
اما آنچه صحیح به نظر می رسد همان دیدگاه نخست است؛ زیرا در اصطلاح محدثان و کارکرد رایج روایات، حدیث به جای خبر و به
عکس استفاده می شود. افزون بر این، کلمه حدیث در علم اصول و خصوصاً اصطلاحاتی نظیر خبر واحد و خبر متواتر مترادف با همان حدیث به کار رفته است. نیز در قرون اخیر به کسانی که نسبت به اخبار و
روایات معصومین تقیّد نشان می دهند، «اخباری» گفته شده است.
تبیان زنجان
. المعجم الوسیط، ج 1، ص 215.
. آشنایی با علوم حدیث، علی نصیری، ص 27 و 28.
. بنگرید به: اصول فقه، محمدرضا مظفر، ج 2، ص 2.
. تلخیص مقباس الهدایه، علی اکبر غفاری، ص 12؛ به نقل از: تاریخ عمومی حدیث، همان.
[ویکی فقه] خبر (علوم حدیث). گزارش از واقعه ها و حادثه ها را خبر گویند. خبر، عبارت است از گزارش هر آنچه بشود آن را گزارش کرد.
خلیل بن احمد فراهیدی می گوید: خبر، گزارش است؛ که به اخبار جمع بسته می شود.زبیدی نوشته است: عالمان لغت و اصطلاح گفته اند خبر در لغت و اصطلاح، چیزی است که از دیگران نقل می شود و ادیبان بر آن افزوده اند که خبر، آن است که ذاتاً احتمال صدق و کذب دارد. امّا توان گفت که تعریف زبیدی چندان دقیق نیست، و چنان نیست که «خبر»، ویژه گزارش از غیر باشد. بلکه عرفاً و لغةً، به آنچه گزارشگر از خود گزارش می دهد نیز خبر اطلاق می شود؛ چون «اخبار» به معنای «اعلام» است، و ازاین روی «عالم» را «خبیر» گفته اند. پس هر کس دیگری را از چیزی بیاگاهاند، او را خبر داده است، چه از خود و چه از دیگری(گاهی «خبر» را در مقابل «انشاء» استعمال می کنند. شهید ثانی (رضوان الله علیه) نیز در آغاز بحث، خبر را بدان معنی به تفصیل آورده است. باید بگوییم که این معنا، یکسر از موضوع بحث خارج است و ما بدان نمی پردازیم. )
فرق خبر و حدیث
اکنون بنگریم خبر به معنای «گزارش» با حدیث چه ارتباطی دارد. پیش تر از شهید ثانی نقل کردیم که آن دو را مترادف دانسته بود. کسان دیگری از محدثان نیز بر این ترادف تصریح کرده اند.ابن حجر می گوید: نزد عالمان فن حدیث، خبر و حدیث مترادف هستند.برخی از پژوهشیان معاصر نیز بدین معنی تصریح کرده اند: خبر در اصطلاح محدثان با حدیث یکسان است؛ گو اینکه در موارد بسیاری در علوم دیگر، از خبر، معنی مقابل با انشاء مراد می شود. توصیف محدثان به «اخباری» نیز به معنای اوّل است یعنی کسانی که باخبر و حدیث درآمیخته اند و آن را چونان شغلی برخود در زندگی برگزیده اند. اکنون اندکی در آنچه آوردیم دقت کنیم. حقیقت آن است که خبر و حدیث، به لحاظ لغوی و استعمال عمومی، تفاوت بنیادی باهم ندارند. ابوالبقاء ایوبّ بن موسی حسینی می نویسد: حدیث، اسم است از «تحدیث» که به معنای «اِخبار» بوده است، سپس به گزارش قول، فعل و تقریر منسوب به پیامبر (صلی الله علیه وآله) اطلاق شد. چنانکه پیش تر آوردیم، این معنا در ادب جاهلی کاملاً شناخته بود؛ آنان به «روزهای مشهور»، «الاحادیث» اطلاق می کردند، و گزارشگران حوادث و وقایع تاریخی را «اخباریون» می گفتند. علّامه شیخ عبدالنّبی کاظمی می نویسد: پیشینیان اهل حدیث ـ شیعی و سنی ـ بر اهل تاریخ و همه کسانی که چونان آنان اخبار را جمع می کردند، بدون توجه به چگونگی گزارش ها، اخباری می گفتند. آنچه این مطلب را استوار می دارد این است که ابتدا آنچه به نگارش در می آمده است بیشتر سیره پیامبر بوده است. نگاه تاریخی به سیر «تدوین» در تاریخ اسلام این نکته را به روشنی می نمایاند که رشته های نگارش ها کم کم اندکی از هم جدا شد و محدثان، بعدها عنوان مستقل پیدا کردند؛ ازاین رو این دو بدین سان تعریف شدند که:حدیث آن چیزی است که از معصوم ـ پیامبر و امام ـ نقل شود و خبر آن است که، از غیر آنان گزارش شود.و یا گفتند: حدیث، آن است که از معصوم نقل شود و خبر، اعم از آن است، بنابراین هر خبری را حدیث می گویند و نه به عکس. که روشن است این تعریف ها را محدثان در قرن های واپسین، بیشتر برای توضیح این جریان ها و چگونگی شکل گیری این عناوین و تعریف ها به کار برده اند. بااین همه، روشن است که محدثان بر «حدیث» و «احادیث»، فراوان «خبر» و «اخبار» اطلاق می کردند و بر عناوین آثار مدوّن خود که مشتمل بر احادیث بوده است این واژه را می نهادند. نمونه هایی چون «شرح الاخبار» قاضی نعمان (م ۳۷۶)، «الاستبصار فیما اختلف من الاخبار» محمد بن الحسن طوسی (شیخ الطائفه)، «جامع الاخبار» محمد بن محمد سبزواری (م قرن ۷)، «ملاذ الاخیار فی شرح تهذیب الاخبار» علّامه مجلسی و... نشانگر این حقیقت است.این را نیز بیفزاییم که اکنون قرن هاست که «اخباری» در مقابل «اصولی» نمایانگر دو جریان شناخت در فرهنگ اسلامی و چگونگی نگاه به منابع فکر اسلامی است. روشن است که گستردگی استعمال این دو واژه بر این دو جریان، پس از قرن یازدهم است؛ امّا برخی عالمان، با اسناد به بعضی نصوص نقل شده از سده های پیشین، احتمال داده اند که پیشینه این دو اصطلاح، دست کم تا زمان علّامه حلّی (رحمة الله علیه) می رسد. این مطلب را از عبارت ذیل استظهار کرده اند: امّا الامامیة فالاخباریون منهم لم یعولوا فی اصول الدین و فروعه الّا علی اخبار الاحاد المرویّة عن الائمة (علیه السلام)، والاصولیون منهم کابی جعفر الطوسی و غیره.
[ویکی فقه] خبر (فقه و اصول). خبر به دو معنای مقابل انشاء و حدیث آمده است. از عنوان یاد شده در فقه، در بابهایی نظیر اجتهاد و تقلید، طهارت و صلات و در اصول فقه، بحث تعادل و تراجیح، سخن گفته اند.
خبر به معنای نخست در برابر انشاء به کار می رود و عبارت است از کلامی که بیانگر ثبوت چیزی برای چیزی یا سلب چیزی از چیزی دیگر باشد. از این رو، در خبر- برخلاف انشاء- احتمال صدق و کذب می رود؛ بدین معنا که در صورت مطابق بودن خبر با واقع، متصف به صدق و در صورت عدم مطابقت، متصف به کذب می شود.
تفاوتهای خبر با انشاء
برخی، بین خبر و انشاء چهار تفاوت ذکر کرده اند:
۱. انشاء نسبت به مدلول (معنا) خود سببیت دارد؛ اما خبر سبب مدلول خود نیست؛ بلکه حکایت کنندۀ آن است.
۲. در انشاء، مدلول تابع انشاء است، لیکن در خبر، قضیه به عکس، و خبر تابع مدلولش می باشد؛ بدین معنا که خبر تابع ثبوت مدلول خود هنگام وقوع یا عدم وقوع آن در گذشته، حال و یا آینده است.
۳. در انشاء صدق و کذب راه ندارد، اما در خبر راه دارد.
۴. در خبر، وضع اوّلی لفظ کفایت می کند، بر خلاف انشاء که گاه لفظ از وضع اوّلی به وضع ثانوی نقل پیدا می کند، مانند صیغه های عقود و ایقاعات که بر حسب وضع اوّلی برای خبر وضع شده اند، همچون «بِعْتُ» (فروختم)، «اشتَرَیتُ» (خریدم) و «زَوَّجتُ» (تزویج کردم)؛ لیکن در مقام انشاء از وضع اوّلی به وضع ثانوی (انشاء) نقل یافته اند. البته انشاء گاه به وضع اوّلی تحقق می یابد، مانند امر و نهی.
انواع خبر از حیث اعتبار
حجیّت خبر و ترتیب آثار بر آن بستگی به میزان وثوق و اعتبار خبر دهنده دارد که در ذیل به انواع آن می پردازیم.
← خبر دو عادل
...