[ویکی فقه] تهذیب، اصطلاحی عرفانی و اخلاقی است.
تهذیب در لغت به معنای پاکیزه کردن، اصلاح کردن، خالص کردن و شتاب کردن است و مُهذَّب کسی است که پیراسته از عیوب اخلاقی و آراسته به اوصاف نیکو باشد.
تهذیب در عرفان، از مقامات سلوک و به معنای تبدیل اخلاق مذموم به محمود یا جدا شدن از نفس اماره و شیطان است؛ ازینرو، عبودیت جز با تهذیب به دست نمی آید.
تهذیب در متون عرفانی
تهذیب در متون عرفانی به استقلال، کم به کار رفته و معمولاً نتیجه مقام مجاهدت یا ریاضت دانسته شده است.
از این اصطلاح گاه به تصفیه و تنقیه نفس تعبیر کرده اند.
در برخی منابع تهذیب در کنار تزکیه به کار رفته و گاه در تعریف تزکیه معنایی نزدیک به تهذیب آورده شده است.
ظاهراً تنها خواجه عبدالله انصاری از اصطلاح تهذیب به استقلال و بتفصیل سخن گفته است.
وی در منازل السایرین تهذیب را بعد از مقام اخلاص و قبل از مقام استقامت آورده و آن را راهی از راههای ریاضت دانسته و گفته است که تهذیب، نیکوییِ (نیکو کردن) ادب و خلق و عمل و علم است.
او آیه «فَلَمّا اَفَلَ قالَ لااُحِبُّ الا'فِلینَ» را دالّ بر مقام تهذیب می داند زیرا ابراهیم علیه السلام با دیدن افول ستارگان و ماه و خورشید، علم پیدا کرد که آن ها نیز باید آفریده ذات دیگری باشند و به این ترتیب با نفی تعلّق خویش به ممکناتی چون کواکب، رو به خدا کرد و به کمال تهذیب رسید.
تهذیب در نفس خوی و دل
در رساله صدمیدان، منسوب به خواجه عبدالله انصاری، تهذیب میدان دهم و پس از میدان ریاضت و قبل از میدان محاسبه ذکر، و در سه چیز دانسته شده است: در نفس، در خوی، در دل.
تهذیب نفس تبدیل شکایت به شکر، بیهوده گویی به هوشیاری و غفلت به بیداری است؛ تهذیب خوی تبدیل دلتنگی به صبر، بخل به بخشش و انتقام به عفو است و تهذیب دل تبدیل اطمینان و اتکای به نفس به ترس از خدا (خوف)، تبدیل ناامیدی از رحمت خدا به امیدواری به خدا و تبدیل پراکندگی خاطر در امور دنیا به آزادی دل است.
مراحل تهذیب به نظر خواجه عبدالله انصاری
...
تهذیب در لغت به معنای پاکیزه کردن، اصلاح کردن، خالص کردن و شتاب کردن است و مُهذَّب کسی است که پیراسته از عیوب اخلاقی و آراسته به اوصاف نیکو باشد.
تهذیب در عرفان، از مقامات سلوک و به معنای تبدیل اخلاق مذموم به محمود یا جدا شدن از نفس اماره و شیطان است؛ ازینرو، عبودیت جز با تهذیب به دست نمی آید.
تهذیب در متون عرفانی
تهذیب در متون عرفانی به استقلال، کم به کار رفته و معمولاً نتیجه مقام مجاهدت یا ریاضت دانسته شده است.
از این اصطلاح گاه به تصفیه و تنقیه نفس تعبیر کرده اند.
در برخی منابع تهذیب در کنار تزکیه به کار رفته و گاه در تعریف تزکیه معنایی نزدیک به تهذیب آورده شده است.
ظاهراً تنها خواجه عبدالله انصاری از اصطلاح تهذیب به استقلال و بتفصیل سخن گفته است.
وی در منازل السایرین تهذیب را بعد از مقام اخلاص و قبل از مقام استقامت آورده و آن را راهی از راههای ریاضت دانسته و گفته است که تهذیب، نیکوییِ (نیکو کردن) ادب و خلق و عمل و علم است.
او آیه «فَلَمّا اَفَلَ قالَ لااُحِبُّ الا'فِلینَ» را دالّ بر مقام تهذیب می داند زیرا ابراهیم علیه السلام با دیدن افول ستارگان و ماه و خورشید، علم پیدا کرد که آن ها نیز باید آفریده ذات دیگری باشند و به این ترتیب با نفی تعلّق خویش به ممکناتی چون کواکب، رو به خدا کرد و به کمال تهذیب رسید.
تهذیب در نفس خوی و دل
در رساله صدمیدان، منسوب به خواجه عبدالله انصاری، تهذیب میدان دهم و پس از میدان ریاضت و قبل از میدان محاسبه ذکر، و در سه چیز دانسته شده است: در نفس، در خوی، در دل.
تهذیب نفس تبدیل شکایت به شکر، بیهوده گویی به هوشیاری و غفلت به بیداری است؛ تهذیب خوی تبدیل دلتنگی به صبر، بخل به بخشش و انتقام به عفو است و تهذیب دل تبدیل اطمینان و اتکای به نفس به ترس از خدا (خوف)، تبدیل ناامیدی از رحمت خدا به امیدواری به خدا و تبدیل پراکندگی خاطر در امور دنیا به آزادی دل است.
مراحل تهذیب به نظر خواجه عبدالله انصاری
...
wikifeqh: تهذیب_عرفانی