[ویکی فقه] تقوا و آسانی (قرآن). تقواپیشگی زمینه ساز آسانی امور دنیوی و آسانی حسابرسی در قیامت و مایه آسایش انسان است.
تقواپیشگی، زمینه ساز آسان شدن امور دنیوی می شود:... ومن یتق الله یجعل له مخرجـا• ... ومن یتق الله یجعل له من امره یسرا.... هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند. ... و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان می سازد! فاما من اعطی واتقی• فسنیسره للیسری.اما آن کس که (در راه خدا) انفاق کند و پرهیزگاری پیش گیرد. ما او را در مسیر آسانی قرار می دهیم! و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب... می فرماید: و من یتق الله، و هر کس از محرمات الهی به خاطر خدا و ترس از او بپرهیزد، و حدود او را نشکند، و حرمت شرایعش را هتک ننموده، به آن عمل کند، یجعل له مخرجا، خدای تعالی برایش راه نجاتی از تنگنای مشکلات زندگی فراهم می کند، چون شریعت او فطری است، و خدای تعالی بشر را به وسیله آن شرایع به چیزی دعوت می کند که فطرت خود او اقتضای آن را دارد، و حاجت فطرتش را بر می آورد، و سعادت دنیایی و آخرتیش را تامین می کند، و از همسر و مال و هر چیز دیگری که مایه خوشی زندگی او و پاکی حیاتش باشد، از راهی که خود او احتمالش را هم ندهد و توقعش را نداشته باشد روزی می فرماید، پس مؤمن این ترس را به خود راه ندهد که اگر از خدا بترسد و حدود او را محترم بشمارد و به این جهت از آن محرمات کام نگیرد، خوشی زندگیش تامین نشود، و به تنگی معیشت دچار گردد، نه، اینطور نیست، برای اینکه رزق از ناحیه خدای تعالی ضمانت شده و خدا قادر است که از عهده ضمانت خود بر آید.
آسانی حساب در قیامت
تقواپیشگی، مایه آسانی حساب رسی در قیامت است:وما علی الذین یتقون من حسابهم من شیء...و (اگر) افراد با تقوا (برای ارشاد و اندرز با آنها بنشینند)، چیزی از حساب (و گناه) آنها بر ایشان نیست ... . احتمال داده شده که ضمیر جمع در «من حسابهم» به متقین برگردد و مقصود، حسابرسی آسان و بدون پیامد مکروه باشد. در این آیه می گوید: اگر افراد با تقوا برای نهی از منکر در جلسات آنها شرکت کنند و به امید پرهیزکاری و بازگشت آنها از گناه، آنان را متذکر سازند مانعی ندارد و گناهان آنها را بر چنین اشخاصی نخواهند نوشت، زیرا در هر حال قصد آنها خدمت و انجام وظیفه بوده است (و ما علی الذین یتقون من حسابهم من شی ء و لکن ذکری لعلهم یتقون) برای این آیه تفسیر دیگری نیز ذکر شده ولی آنچه گفتیم با ظاهر آیه و همچنین با شأن نزول آن سازگارتر است.ضمنا باید توجه داشت تنها کسانی می توانند از این استثناء استفاده کنند که طبق تعبیر آیه دارای مقام تقوا و پرهیزگاری باشند و نه تنها تحت تاثیر آنها واقع نشوند بلکه بتوانند آنها را تحت تاثیر خود قرار دهند.اینکه بعضی از دانشمندان اهل تسنن این آیه را دلیلی بر عدم جواز تقیه بر رهبران دینی گرفته اند زیرا آیه صریحا می گوید: در برابر دشمنان تقیه نکن و حتی اگر در مجلس آنها باشی از مجلس آنها برخیز.این ایراد نیز روشن است، زیرا شیعه هرگز نمی گوید در همه جا باید تقیه کرد بلکه تقیه در پاره ای از موارد قطعا حرام است، و وجوب آن منحصر به مواردی است که تقیه و ترک اظهار حق منافعی داشته باشد که از اظهار آن بیشتر باشد، و یا موجب دفع ضرر و خطر کلی گردد.
تقواپیشگی، زمینه ساز آسان شدن امور دنیوی می شود:... ومن یتق الله یجعل له مخرجـا• ... ومن یتق الله یجعل له من امره یسرا.... هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند. ... و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان می سازد! فاما من اعطی واتقی• فسنیسره للیسری.اما آن کس که (در راه خدا) انفاق کند و پرهیزگاری پیش گیرد. ما او را در مسیر آسانی قرار می دهیم! و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب... می فرماید: و من یتق الله، و هر کس از محرمات الهی به خاطر خدا و ترس از او بپرهیزد، و حدود او را نشکند، و حرمت شرایعش را هتک ننموده، به آن عمل کند، یجعل له مخرجا، خدای تعالی برایش راه نجاتی از تنگنای مشکلات زندگی فراهم می کند، چون شریعت او فطری است، و خدای تعالی بشر را به وسیله آن شرایع به چیزی دعوت می کند که فطرت خود او اقتضای آن را دارد، و حاجت فطرتش را بر می آورد، و سعادت دنیایی و آخرتیش را تامین می کند، و از همسر و مال و هر چیز دیگری که مایه خوشی زندگی او و پاکی حیاتش باشد، از راهی که خود او احتمالش را هم ندهد و توقعش را نداشته باشد روزی می فرماید، پس مؤمن این ترس را به خود راه ندهد که اگر از خدا بترسد و حدود او را محترم بشمارد و به این جهت از آن محرمات کام نگیرد، خوشی زندگیش تامین نشود، و به تنگی معیشت دچار گردد، نه، اینطور نیست، برای اینکه رزق از ناحیه خدای تعالی ضمانت شده و خدا قادر است که از عهده ضمانت خود بر آید.
آسانی حساب در قیامت
تقواپیشگی، مایه آسانی حساب رسی در قیامت است:وما علی الذین یتقون من حسابهم من شیء...و (اگر) افراد با تقوا (برای ارشاد و اندرز با آنها بنشینند)، چیزی از حساب (و گناه) آنها بر ایشان نیست ... . احتمال داده شده که ضمیر جمع در «من حسابهم» به متقین برگردد و مقصود، حسابرسی آسان و بدون پیامد مکروه باشد. در این آیه می گوید: اگر افراد با تقوا برای نهی از منکر در جلسات آنها شرکت کنند و به امید پرهیزکاری و بازگشت آنها از گناه، آنان را متذکر سازند مانعی ندارد و گناهان آنها را بر چنین اشخاصی نخواهند نوشت، زیرا در هر حال قصد آنها خدمت و انجام وظیفه بوده است (و ما علی الذین یتقون من حسابهم من شی ء و لکن ذکری لعلهم یتقون) برای این آیه تفسیر دیگری نیز ذکر شده ولی آنچه گفتیم با ظاهر آیه و همچنین با شأن نزول آن سازگارتر است.ضمنا باید توجه داشت تنها کسانی می توانند از این استثناء استفاده کنند که طبق تعبیر آیه دارای مقام تقوا و پرهیزگاری باشند و نه تنها تحت تاثیر آنها واقع نشوند بلکه بتوانند آنها را تحت تاثیر خود قرار دهند.اینکه بعضی از دانشمندان اهل تسنن این آیه را دلیلی بر عدم جواز تقیه بر رهبران دینی گرفته اند زیرا آیه صریحا می گوید: در برابر دشمنان تقیه نکن و حتی اگر در مجلس آنها باشی از مجلس آنها برخیز.این ایراد نیز روشن است، زیرا شیعه هرگز نمی گوید در همه جا باید تقیه کرد بلکه تقیه در پاره ای از موارد قطعا حرام است، و وجوب آن منحصر به مواردی است که تقیه و ترک اظهار حق منافعی داشته باشد که از اظهار آن بیشتر باشد، و یا موجب دفع ضرر و خطر کلی گردد.
wikifeqh: تقوا_و_آسانی_(قرآن)