[ویکی فقه] ابن جُنَیْدِ اِسْکافی ، ابوعلی محمد بن احمد کاتب اسکافی ، فقیه و متکلم امامی سده ۴ق /۱۰م ، او از خاندان بنی جنید بود، که در اسکاف از نواحی نهروان ، بین بغداد و واسط، ریاست داشتند. فقها از ابن جنید و ابن ابی عقیل به عنوان القدیمین (دو فقیه دوران قدیم) یاد می کنند. آرا ابن جنید همیشه در فقه مطرح است.
درباره تاریخ ولادت او در منابع گزارشی دیده نمی شود، اما از آن جا که قدیم ترین استاد شناخته شده او حمید بن زیاد در ۳۱۰ق /۹۲۲م وفات یافته ، وی می بایست مدتی پیش از ۳۰۰ ق متولد شده باشد.
وفات
درباره وفات وی در منابع به نقل از مأخذی نامعلوم گفته شده که او در ۳۸۱ق /۹۹۱م در ری درگذشته است ، ولی با توجه به این که ابن ندیم در الفهرست که آن را در ۳۷۷ق /۹۸۷م به پایان رسانده ، از ابن جنید با عبارت «قریب العهد» یاد کرده است ، وی باید مدتی پیش از ۳۷۷ق وفات یافته باشد.او همان سال وفات شیخ صدوق درگذشت و کلمه شفا ماده تاریخ وفات اوست.
زندگی نامه
اطلاعات موجود در مورد زندگی ابن جنید بسیار ناچیز است . گفته اند که او در ۳۴۰ق /۹۵۱م به نیشابور رفته و در همان سال در محلی نامعلوم با محمد ابن حسین علوی دیدار کرده است . از قراین مختلف چون بررسی مشایخ و راویان وی ، و نیز گفته های مفید می توان نتیجه گرفت که ابن جنید پیش از سفر به نیشابور و پس از آن بیشتر در عراق ، به خصوص بغداد، اقامت داشته است . نجاشی بدون ذکر منبع ، خبر داده که مقداری مال و یک شمشیر متعلق به امام غایب (ع ) نزد ابن جنید بوده است .برخی از این گزارش چنین نتیجه گرفته اند که او وکیل امام (ع ) بوده است . مفید ضمن این که از یک حنفی مخالف ابن جنید نقل کرده که وی مدعی مکاتبه با امام بوده ، به شدت ادعای هرگونه رابطه مستقیم وی با امام (ع ) را رد کرده است . ابن جنید گرچه به کلام و حدیث نیز اهتمام داشت ، ولی جنبه بارز شخصیت علمی وی در فقه استدلالی اوست .
اوضاع سیاسی و اجتماعی
...
درباره تاریخ ولادت او در منابع گزارشی دیده نمی شود، اما از آن جا که قدیم ترین استاد شناخته شده او حمید بن زیاد در ۳۱۰ق /۹۲۲م وفات یافته ، وی می بایست مدتی پیش از ۳۰۰ ق متولد شده باشد.
وفات
درباره وفات وی در منابع به نقل از مأخذی نامعلوم گفته شده که او در ۳۸۱ق /۹۹۱م در ری درگذشته است ، ولی با توجه به این که ابن ندیم در الفهرست که آن را در ۳۷۷ق /۹۸۷م به پایان رسانده ، از ابن جنید با عبارت «قریب العهد» یاد کرده است ، وی باید مدتی پیش از ۳۷۷ق وفات یافته باشد.او همان سال وفات شیخ صدوق درگذشت و کلمه شفا ماده تاریخ وفات اوست.
زندگی نامه
اطلاعات موجود در مورد زندگی ابن جنید بسیار ناچیز است . گفته اند که او در ۳۴۰ق /۹۵۱م به نیشابور رفته و در همان سال در محلی نامعلوم با محمد ابن حسین علوی دیدار کرده است . از قراین مختلف چون بررسی مشایخ و راویان وی ، و نیز گفته های مفید می توان نتیجه گرفت که ابن جنید پیش از سفر به نیشابور و پس از آن بیشتر در عراق ، به خصوص بغداد، اقامت داشته است . نجاشی بدون ذکر منبع ، خبر داده که مقداری مال و یک شمشیر متعلق به امام غایب (ع ) نزد ابن جنید بوده است .برخی از این گزارش چنین نتیجه گرفته اند که او وکیل امام (ع ) بوده است . مفید ضمن این که از یک حنفی مخالف ابن جنید نقل کرده که وی مدعی مکاتبه با امام بوده ، به شدت ادعای هرگونه رابطه مستقیم وی با امام (ع ) را رد کرده است . ابن جنید گرچه به کلام و حدیث نیز اهتمام داشت ، ولی جنبه بارز شخصیت علمی وی در فقه استدلالی اوست .
اوضاع سیاسی و اجتماعی
...
wikifeqh: ابی_محمد_بن_احمد_بن_جنید_الاسکافی
[ویکی شیعه] ابوعلی محمد بن احمد بن جنید کاتب اسکافی معروف به ابن جُنَید اسکافی از فقها و متکلمان امامیه قرن چهارم هجری قمری در اسکاف (نزدیکی بغداد) به دنیا آمد. او از استادان شیخ مفید است. ابن جنید و ابن ابی عقیل عمانی را «القَدیمَین» (دو فقیه دوران قدیم) می نامند.
او علاوه بر فقه و کلام، در ادبیات، لغت، فهرست و شیوه نگارش نیز مهارت داشته و کتاب نوشته است. او را به خاطر محل تولدش اسکافی، به خاطر این که نوه جنید است ابن جنید و به دلیل مهارتش در کتابت، کاتب لقب داده اند. بارزترین جنبه علمی ابن جنید در فقه استدلالی اوست. اسکافی، مبنای اقوال فقهی امامان را نه بر پایه نقل که بر اساس رأی می پنداشته است. عمل او بر پایه قیاس، فتوای به احوط در موارد تعارض و فتوا بر اساس ادله ظنی از مشخصات گرایش فقهی اوست که البته به فقه اهل تسنن نزدیک است.
درباره تاریخ ولادت ابن جنید مطلبی گزارش نشده است و احتمال داده اند حدود سال ۲۹۰ق باشد. نسب او به خاندان بنی جُنَید می رسد که از بزرگان اسکاف (منطقه ای در بغداد در کنار نهروان) بودند و در آن منطقه صدارت و ریاست داشتند.
او علاوه بر فقه و کلام، در ادبیات، لغت، فهرست و شیوه نگارش نیز مهارت داشته و کتاب نوشته است. او را به خاطر محل تولدش اسکافی، به خاطر این که نوه جنید است ابن جنید و به دلیل مهارتش در کتابت، کاتب لقب داده اند. بارزترین جنبه علمی ابن جنید در فقه استدلالی اوست. اسکافی، مبنای اقوال فقهی امامان را نه بر پایه نقل که بر اساس رأی می پنداشته است. عمل او بر پایه قیاس، فتوای به احوط در موارد تعارض و فتوا بر اساس ادله ظنی از مشخصات گرایش فقهی اوست که البته به فقه اهل تسنن نزدیک است.
درباره تاریخ ولادت ابن جنید مطلبی گزارش نشده است و احتمال داده اند حدود سال ۲۹۰ق باشد. نسب او به خاندان بنی جُنَید می رسد که از بزرگان اسکاف (منطقه ای در بغداد در کنار نهروان) بودند و در آن منطقه صدارت و ریاست داشتند.
wikishia: ابن_جنید_اسکافی
[ویکی اهل البیت] ابوعلی محمد بن احمد کاتب اسکافی معروف به اِبْن ِ جُنَیدِ اِسْکافی، فقیه و متکلم امامی سده ۴ هجری در اسکاف در یک خانواده علمی و روحانی گام به عرصه زندگی گذاشت.
ابوعلی محمد بن احمد بن الجنید اسکافی در اسکاف (که محلی بین بصره و نهروان است) در یک خانواده علمی و روحانی گام به عرصه زندگی گذاشت او در روزگاری بسر می برد که مناطق اسلامی تازه از ترکتازی خلفای بنی العباس نجات پیدا می کرد و به تعبیر مسعودی در مروج الذهب کار آل ابی طالب یا کشتار و زندان یا جنگ و گریز بود.
ابن جنید اسکافی از اساتید شیخ مفید گویند که در سال 381 هـ.ق درگذشته است و گفته اند تالیفات و آثارش به پنجاه جلد می رسد فقها از ابن جنید و ابن ابی عقیل به عنوان القدیمین (دو فقیه دوران قدیم) یاد می کنند آرا ابن جنید همیشه در فقه مطرح است.
از زمان رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله تا حدود 300 هـ.ق شیعیان وضع ناگوار و موقعیت خطرناک و نامطلوبی داشتند چه آنان همیشه در اقلیت بودند و در دولت بنی امیه و بنی عباس سعی فراوان می شد که از نفوذ امامان جلوگیری به عمل آید و رابطه آنان با شیعیان به کلی قطع گردد به همین جهت از اقصای آفریقا و اسپانیای آن روز تا مصر و روم شرقی و سرحد چین همه زیر نگین خلفای عباسی و اموی بود و شیعه در محدودیت و فشار کامل بسر می برد و از هر گونه ابراز عقیده و اعلام وجود ممنوع بود ولی از اواسط قرن چهارم هجری از دوران ابن جنید اسکافی شیعیان به میزان قابل توجهی در کشورهای خاورمیانه از آن محدودیت ها رهایی پیدا کردند زیرا از یک طرف خلفای فاطمی که شیعه اسماعیلی بودند در مصر دولت نیرومندی را تشکیل دادند و از ابهت و شکوه دربار بغداد کاستند و از سوی دیگر سیف الدوله حمدانی و امرا آنان که در شام حکومت می کردند نسبت به شیعه ابراز تمایل بسیاری می نمودند از جانب دیگر در مشرق و جنوب شرقی و شمال ایران نیز سلاطین گوریان صفاریان طاهریان و کمی قبل از آن ها علویان مازندران حکومت داشتند که همه شیعه بودند آنان پرچم استقلال بلند کرده و بر ضد خلفای عباسی قیام کردند از همه مهمتر ظهور دولت مقتدر آل بویه بود که از شیعیان مخلص بودند و حکومت آنان تا شام و مصر گسترش داشت و در احترام و تجلیل شیعیان کوشا بودند.
این علل و عوامل زمینه را فراهم ساخت تا شیعیان از گوشه و کنار سربرآورده و با همت شایان توجه به تشکیل جمعیت ها و تاسیس حوزه های علمی و نشر معارف و حقایق اهل بیت علیهم السلام بپردازند که تشیع ابن ابی عقیل در آن روزگار و ارتباط ابن جنید با دانشمندان اهل سنت و مسافرت کلینی و صدوق دو پیشوای بزرگ حدیث به بغداد و اقامت آنان در آن شهر (مرکز اهل سنت) نشانه هایی از این فضای مناسب سیاسی می باشد.
با تفحصی در اسناد ثبت شده در الفهرست طوسی و نجاشی آشکار می شود که ابن جنید در روایت آثار سلف امامیه اهتمام ویژه ای داشته است . متأسفانه به جهت تعمدی که در ترک روایات ابن جنید بوده ، تعداد اندکی از این روایات در فهارس ثبت شده است .
نجاشی درباره او گوید: محمد بن احمد بن الجنید ابوعلی الکاتب الاسکافی آبروی اصحاب ما ثقه جلیل القدر دارای تالیفات فراوان و متعدد از برخی از مشایخ خود شنیدم که در پیش او مال و شمشیری از حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه شریف بود که به هنگام مرگ به کنیزش وصیت نمود و پیش او ضایع گردید. او پس از شمارش تالیفات متنوع و متعدد ابن جنید اظهار می دارد: از مشایخ موثق خود شنیدم که او قائل به قیاس بود و همگی خبر داده اند که آنان اجازه روایت کتاب ها و مصنفات او را داشته اند.
مؤلف کتاب تاسیس الشیعه که او را در عداد فقها برجسته شیعه نام می برد و در حق او توصیف و تجلیل شایانی دارد می گوید: یکی دیگر از بزرگان فقهای ما ابن جنید محمد بن احمد بن الجنید ابوعلی مشهور به کاتب اسکافی است او دارای کتاب های متعددی در فروع و اصول فقه می باشد فقه را تنظیم و ابوابی بر آن مترتب ساخت ابواب را جدا از هم قرار داد و نهایت تلاش خود را در این راه صرف نمود اگر مساله ای روشن بود در آن مورد فقطبه ذکر فتوی اکتفا ورزید و اگر مساله تا حدودی مشکل و غامض بود به عامل اصلی آن نیز اشاره کرده و دلیل آن را نیز ذکر می نمود و اگر مساله دارای اقوالی از سوی فقهابود آن ها را نیز نقل می کرد از کتاب های او می توان: تهذیب الشیعه لاحکام الشریعه و کتاب الاحمدی للفقه المحمدی و کتاب النصره لاحکام العتره و را نام برد. نجاشی درباره او گفته است که او در حدود 200 مساله در 2500 ورق دارد او معاصرابن بابویه والد شیخ صدوق و معاصر حسین بن روح نوبختی سفیر سوم امام عصر عجل الله تعالی فرجه شریف بوده و از ابن العزافر شلمغانی در روزگار او در دین روایت کرده است و از او نیز ابومحمد هارون بن موسی التلعکبری و هم طبقه او روایت نموده اند.
ابوعلی محمد بن احمد بن الجنید اسکافی در اسکاف (که محلی بین بصره و نهروان است) در یک خانواده علمی و روحانی گام به عرصه زندگی گذاشت او در روزگاری بسر می برد که مناطق اسلامی تازه از ترکتازی خلفای بنی العباس نجات پیدا می کرد و به تعبیر مسعودی در مروج الذهب کار آل ابی طالب یا کشتار و زندان یا جنگ و گریز بود.
ابن جنید اسکافی از اساتید شیخ مفید گویند که در سال 381 هـ.ق درگذشته است و گفته اند تالیفات و آثارش به پنجاه جلد می رسد فقها از ابن جنید و ابن ابی عقیل به عنوان القدیمین (دو فقیه دوران قدیم) یاد می کنند آرا ابن جنید همیشه در فقه مطرح است.
از زمان رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله تا حدود 300 هـ.ق شیعیان وضع ناگوار و موقعیت خطرناک و نامطلوبی داشتند چه آنان همیشه در اقلیت بودند و در دولت بنی امیه و بنی عباس سعی فراوان می شد که از نفوذ امامان جلوگیری به عمل آید و رابطه آنان با شیعیان به کلی قطع گردد به همین جهت از اقصای آفریقا و اسپانیای آن روز تا مصر و روم شرقی و سرحد چین همه زیر نگین خلفای عباسی و اموی بود و شیعه در محدودیت و فشار کامل بسر می برد و از هر گونه ابراز عقیده و اعلام وجود ممنوع بود ولی از اواسط قرن چهارم هجری از دوران ابن جنید اسکافی شیعیان به میزان قابل توجهی در کشورهای خاورمیانه از آن محدودیت ها رهایی پیدا کردند زیرا از یک طرف خلفای فاطمی که شیعه اسماعیلی بودند در مصر دولت نیرومندی را تشکیل دادند و از ابهت و شکوه دربار بغداد کاستند و از سوی دیگر سیف الدوله حمدانی و امرا آنان که در شام حکومت می کردند نسبت به شیعه ابراز تمایل بسیاری می نمودند از جانب دیگر در مشرق و جنوب شرقی و شمال ایران نیز سلاطین گوریان صفاریان طاهریان و کمی قبل از آن ها علویان مازندران حکومت داشتند که همه شیعه بودند آنان پرچم استقلال بلند کرده و بر ضد خلفای عباسی قیام کردند از همه مهمتر ظهور دولت مقتدر آل بویه بود که از شیعیان مخلص بودند و حکومت آنان تا شام و مصر گسترش داشت و در احترام و تجلیل شیعیان کوشا بودند.
این علل و عوامل زمینه را فراهم ساخت تا شیعیان از گوشه و کنار سربرآورده و با همت شایان توجه به تشکیل جمعیت ها و تاسیس حوزه های علمی و نشر معارف و حقایق اهل بیت علیهم السلام بپردازند که تشیع ابن ابی عقیل در آن روزگار و ارتباط ابن جنید با دانشمندان اهل سنت و مسافرت کلینی و صدوق دو پیشوای بزرگ حدیث به بغداد و اقامت آنان در آن شهر (مرکز اهل سنت) نشانه هایی از این فضای مناسب سیاسی می باشد.
با تفحصی در اسناد ثبت شده در الفهرست طوسی و نجاشی آشکار می شود که ابن جنید در روایت آثار سلف امامیه اهتمام ویژه ای داشته است . متأسفانه به جهت تعمدی که در ترک روایات ابن جنید بوده ، تعداد اندکی از این روایات در فهارس ثبت شده است .
نجاشی درباره او گوید: محمد بن احمد بن الجنید ابوعلی الکاتب الاسکافی آبروی اصحاب ما ثقه جلیل القدر دارای تالیفات فراوان و متعدد از برخی از مشایخ خود شنیدم که در پیش او مال و شمشیری از حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه شریف بود که به هنگام مرگ به کنیزش وصیت نمود و پیش او ضایع گردید. او پس از شمارش تالیفات متنوع و متعدد ابن جنید اظهار می دارد: از مشایخ موثق خود شنیدم که او قائل به قیاس بود و همگی خبر داده اند که آنان اجازه روایت کتاب ها و مصنفات او را داشته اند.
مؤلف کتاب تاسیس الشیعه که او را در عداد فقها برجسته شیعه نام می برد و در حق او توصیف و تجلیل شایانی دارد می گوید: یکی دیگر از بزرگان فقهای ما ابن جنید محمد بن احمد بن الجنید ابوعلی مشهور به کاتب اسکافی است او دارای کتاب های متعددی در فروع و اصول فقه می باشد فقه را تنظیم و ابوابی بر آن مترتب ساخت ابواب را جدا از هم قرار داد و نهایت تلاش خود را در این راه صرف نمود اگر مساله ای روشن بود در آن مورد فقطبه ذکر فتوی اکتفا ورزید و اگر مساله تا حدودی مشکل و غامض بود به عامل اصلی آن نیز اشاره کرده و دلیل آن را نیز ذکر می نمود و اگر مساله دارای اقوالی از سوی فقهابود آن ها را نیز نقل می کرد از کتاب های او می توان: تهذیب الشیعه لاحکام الشریعه و کتاب الاحمدی للفقه المحمدی و کتاب النصره لاحکام العتره و را نام برد. نجاشی درباره او گفته است که او در حدود 200 مساله در 2500 ورق دارد او معاصرابن بابویه والد شیخ صدوق و معاصر حسین بن روح نوبختی سفیر سوم امام عصر عجل الله تعالی فرجه شریف بوده و از ابن العزافر شلمغانی در روزگار او در دین روایت کرده است و از او نیز ابومحمد هارون بن موسی التلعکبری و هم طبقه او روایت نموده اند.
wikiahlb: ابن_جنید_اسکافی
[ویکی نور] ابن جُنَیْدِ اسکافی، ابوعلی محمد بن احمد کاتب اسکافی، فقیه و متکلم امامی سده 4ق، است. او از خاندان بنی جنید بود که در اسکاف از نواحی نهروان، بین بغداد و واسط، ریاست داشتند. درباره تاریخ ولادت او در منابع گزارشی دیده نمی شود، اما از آنجا که قدیم ترین استاد شناخته شده او حمید بن زیاد، در 310ق، وفات یافته، وی می بایست مدتی پیش از 300ق، متولد شده باشد.
درباره وفات وی در منابع به نقل از مأخذی نامعلوم گفته شده که او در 381ق، در ری درگذشته است، ولی با توجه به اینکه ابن ندیم در الفهرست که آن را در 377ق به پایان رسانده، از ابن جنید با عبارت «قریب العهد» یاد کرده است، وی باید مدتی پیش از 377ق، وفات یافته باشد.
اطلاعات موجود در مورد زندگی ابن جنید بسیار ناچیز است. گفته اند که او در 340ق به نیشابور رفته و در همان سال در محلی نامعلوم با محمد بن حسین علوی دیدار کرده است. از قراین مختلف چون بررسی مشایخ و راویان وی و نیز گفته های مفید می توان نتیجه گرفت که ابن جنید پیش از سفر به نیشابور و پس از آن بیشتر در عراق، به خصوص بغداد، اقامت داشته است.
نجاشی بدون ذکر منبع، خبر داده که مقداری مال و یک شمشیر متعلق به امام غایب(ع) نزد ابن جنید بوده است. برخی، از این گزارش چنین نتیجه گرفته اند که او وکیل امام(ع) بوده است. شیخ مفید ضمن اینکه از یک حنفی مخالف ابن جنید نقل کرده که وی مدعی مکاتبه با امام بوده، به شدت ادعای هرگونه رابطه مستقیم وی با امام(ع) را رد کرده است.
ابن جنید گرچه به کلام و حدیث نیز اهتمام داشت، ولی جنبه بارز شخصیت علمی وی در فقه استدلالی اوست.
ابن جنید یکی از برجسته ترین عالمان امامی زمان خود به شمار می رفته است. اینکه او فقه را از چه کسانی آموخته، دانسته نیست، تنها سبک او در کتاب «الإفهام لأصول الأحکام» نشان می دهد که با آثار محمد بن جریر طبری (د 310ق) پایه گذار مکتب جریری مأنوس بوده است. شاید عدم استقبال از فقه ابن جنید در بغداد موجب شد تا او آهنگ مشرق کند. وی در مسیر خود از بغداد به نیشابور، طبعاً از ری، مقر حکومت رکن الدوله دیلمی گذر کرد، ولی شاید سبب عدم اقامت او در آنجا نفوذ شدید فقیهان اخباری قم بوده باشد. طبق آنچه مقدسی معاصر ابن جنید از مذهب مردم نیشابور گزارش کرده، در آنجا اکثریت با حنفیان بوده، ولی مذهب شیعه نیز رواج داشته است. ابن جنید در آنجا مذاکراتی با حنفیان داشته است. نفوذ تعالیم او در خراسان به حدی بود که حتی پس از بازگشت به بغداد مردم آنجا ارتباط خود را با او حفظ کرده و به طور مستمر به او کمک مالی می کردند. وی در بغداد از جانب معز الدوله دیلمی و امیر او سبکتکین حاجب مورد توجه قرار گرفت و در بسیاری مسائل فقهی مورد رجوع آنان بود. آوازه ابن جنید از بغداد و نیشابور فراتر رفت، چنان که از نقاط مختلف از جمله مصر با او مکاتبه می کردند و نجاشی حجم پرسش و پاسخ های او را 2500 برگ دانسته است.
درباره وفات وی در منابع به نقل از مأخذی نامعلوم گفته شده که او در 381ق، در ری درگذشته است، ولی با توجه به اینکه ابن ندیم در الفهرست که آن را در 377ق به پایان رسانده، از ابن جنید با عبارت «قریب العهد» یاد کرده است، وی باید مدتی پیش از 377ق، وفات یافته باشد.
اطلاعات موجود در مورد زندگی ابن جنید بسیار ناچیز است. گفته اند که او در 340ق به نیشابور رفته و در همان سال در محلی نامعلوم با محمد بن حسین علوی دیدار کرده است. از قراین مختلف چون بررسی مشایخ و راویان وی و نیز گفته های مفید می توان نتیجه گرفت که ابن جنید پیش از سفر به نیشابور و پس از آن بیشتر در عراق، به خصوص بغداد، اقامت داشته است.
نجاشی بدون ذکر منبع، خبر داده که مقداری مال و یک شمشیر متعلق به امام غایب(ع) نزد ابن جنید بوده است. برخی، از این گزارش چنین نتیجه گرفته اند که او وکیل امام(ع) بوده است. شیخ مفید ضمن اینکه از یک حنفی مخالف ابن جنید نقل کرده که وی مدعی مکاتبه با امام بوده، به شدت ادعای هرگونه رابطه مستقیم وی با امام(ع) را رد کرده است.
ابن جنید گرچه به کلام و حدیث نیز اهتمام داشت، ولی جنبه بارز شخصیت علمی وی در فقه استدلالی اوست.
ابن جنید یکی از برجسته ترین عالمان امامی زمان خود به شمار می رفته است. اینکه او فقه را از چه کسانی آموخته، دانسته نیست، تنها سبک او در کتاب «الإفهام لأصول الأحکام» نشان می دهد که با آثار محمد بن جریر طبری (د 310ق) پایه گذار مکتب جریری مأنوس بوده است. شاید عدم استقبال از فقه ابن جنید در بغداد موجب شد تا او آهنگ مشرق کند. وی در مسیر خود از بغداد به نیشابور، طبعاً از ری، مقر حکومت رکن الدوله دیلمی گذر کرد، ولی شاید سبب عدم اقامت او در آنجا نفوذ شدید فقیهان اخباری قم بوده باشد. طبق آنچه مقدسی معاصر ابن جنید از مذهب مردم نیشابور گزارش کرده، در آنجا اکثریت با حنفیان بوده، ولی مذهب شیعه نیز رواج داشته است. ابن جنید در آنجا مذاکراتی با حنفیان داشته است. نفوذ تعالیم او در خراسان به حدی بود که حتی پس از بازگشت به بغداد مردم آنجا ارتباط خود را با او حفظ کرده و به طور مستمر به او کمک مالی می کردند. وی در بغداد از جانب معز الدوله دیلمی و امیر او سبکتکین حاجب مورد توجه قرار گرفت و در بسیاری مسائل فقهی مورد رجوع آنان بود. آوازه ابن جنید از بغداد و نیشابور فراتر رفت، چنان که از نقاط مختلف از جمله مصر با او مکاتبه می کردند و نجاشی حجم پرسش و پاسخ های او را 2500 برگ دانسته است.
wikinoor: ابن_جنید_اسکافی