حنفیه

/hanafiyye/

لغت نامه دهخدا

( حنفیة ) حنفیة. [ ح َ ن َ فی ی َ ] ( ع اِ ) دین داری و درست اعتقادی. ( ناظم الاطباء ). || مذهب حق و عقیده صحیح. ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) ج ِ حنیفی. ( اقرب الموارد ). رجوع به حنیفی شود. || ( اِخ ) اصحاب ابوحنیفة. حنفیة یا اصحاب الرأی. ایمان بمذهب آنان اقرار است بزبان و تصدیق بدل و کاستی و فزونی در ایمان روا ندارند و قیاس و اجتهاد و استحسان روا بینند. ( بیان الادیان ). و رجوع به خاندان نوبختی ص 70، 73، 77 شود.

حنفیة. [ ح َ ن َ فی ی َ ] ( ع ص ) سیوف حنفیة؛ شمشیرهای منسوب به ابوبحرصخر احنف بن قیس. ( منتهی الارب ). رجوع به حنفی شود.

حنفیة. [ ح َ ن َ فی ی َ ] ( اِخ ) خوله دختر جعفر، مادر محمدبن حنفیه زوجه علی بن ابیطالب ( ع ) و مادر محمدبن علی بن ابیطالب ( ع ). ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

فرقه منسوب به ابو حنیفه و یکی از فرقه های مهم اهل سنت است .

دانشنامه آزاد فارسی

حَنَفیه
(یا: حنفی) از مذاهب معروف چهارگانۀ اهل سنت، و پیروان ابوحنیفه. ابوحنیفه قائل به رأی و اجتهاد شد و از اهل حدیث دوری جست. وی قیاس یا استحسان یا رأی را، پس از کتاب، سنت و اجماع، به عنوان اصل چهارم فقهی پذیرفت و در فقه شیوه ای ابداع کرد که به فقه حنفی مشهور است. اساس فقه حنفی، هفت اصلِ کتاب، سنت، قول صحابه، قیاس (جلی و خفی)، استحسان، اجماع و عرف است. مذهب حنفی به دست دو تن از یاران ابوحنیفه، محمد بن حسن شیبانی و ابویوسف قاضی، رواج فراوان یافت، اگرچه پیدایش مذاهب شافعیه و مالکیه تا حدودی مانع انتشار این مذهب شد. دربارۀ حنفیه، فقه و مشاهیر علمای آن کتب بسیار تألیف شده است. شمار پیروان مذهب حنفی از دیگر مذاهب اسلامی بیشتر است. حنفیان در میان مسلمانان کشورهای هند، پاکستان، بنگلادش، آسیای میانه، چین، افغانستان و ترکیه در اکثریت اند و گروهی از مردم عراق، مصر، سوریه، لبنان و ایران (در مناطقی از خراسان و بلوچستان و ترکمن صحرا) نیز حنفی مذهب اند.

پیشنهاد کاربران

بپرس