دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ فارسی عمید با حرف ش - صفحه 11
شخیلیدن
شد
شداد
شدالرحال
شداید
شدت
شدق
شدگان
شدن
شده
شده بند
شدو
شدکار
شدکیس
شدیار
شدید
شدیدالبطش
شدیداللحن
شر
شر و ور
شرا
شراب
شراب خانه
شراب خوارگی
شراب زده
شراب ساز
شراب سازی
شرابخوار
شرابدار
شرابداری
شرابه
شرابی
شرار
شرارت
شراره
شراست
شراع
شراعی
شرافت
شرافتمند
شرافتمندانه
شران
شراک
شرایط
شرایع
شرایین
شرب
شرب الیهود
شربت
شربت دار
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16