شرایین

/SarAyin/

لغت نامه دهخدا

شرایین. [ ش َ ] ( ع اِ ) ج ِ شریان. به دو «یاء» است ولی بعضی ها «یاء» اول را به همزه تبدیل کنند و شرائین گویند و آن برخلاف زبان عربی است و همچنین است استعمال معائیر در معاییر و معائب در معایب و مشائخ در مشایخ. ( نشریه دانشکده ادبیات تبریز سال اول شماره 6-7 ). رجوع به شریان شود.

فرهنگ فارسی

رگهای جهنده، سرخ رگها، رگهائی که خون راازقلب به، تمام قسمتهای بدن میرسانند، جمع شریان
( اسم ) جمع شریان رگهایی که خون را از قلب به طرف اعضا و انساج برند رگهای جهنده سرخ رگها . توضیح این کلمه به دو یائ است ولی بعضی یائ اول را به همزه تبدیل کنند و شرائین گویند و آن بر خلاف قاعده عربی است .

فرهنگ معین

(شَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ شریان .

فرهنگ عمید

= شریان

پیشنهاد کاربران

بپرس