پیشنهادهای M (٢٤)
دوستان توجه کنید اگر با حروف کوچیک اومده باشه ( ad ) => مخفف کلمه advertisment هست و معنی آگهی و تبلیغات میده ولی اگه با حروف کوچیک و با . بعد حروف ...
و تلفظ هم اینجوریه که ad => اَد خونده میشه ولی . A. D همین طوری اِی دی خونده میشه
پرسشنامه
یعنی بهشتی که نزدیکترین افراد به خدا در اون قرار دارن ( قرار خواهند گرفت انشالله ) و واقعا خوش به حال اونی که جایگاهش قراره اونجا باشه
وقت بخیر دوستان من این کلمه صفتی هست که به افراد یا وسایل مقدس داده میشه که به انگلیسی میشه : Connected with God or god ( دقت کنید که فرق بین God ...
خب این که معلومه اگه چن تا کاج یه جا رشد کنن ، کاجستان تشکیل میشه 🙂😉
رستوران بیرون بر A shop or restaurants where you can buy a meal and take it somewhere else, often home to eat و این کلمه اسم ( noun ) هست
جور بودن با یکدیگر کنار آمدن هم معنی میده
The way cars work یعنی روشی که اتومبیل ها کار میکنن همون مکانیک خودرو امیدوارم مفید بوده باشه
معنی خیلی غمگین رو میده Very sad , depressed امیدوارم مفید باشه
معنی " اونقدرام خوب بودن تو کاری " میده مثلا : I'm not much of a detective , am I ? یعنی : من اونقدرام کاراگاه نیستم ( یعنی انقدرام شبیه کاراگاها ...
درست کار نکردن و اینکه یدونه از جمله ها دوباره تکرار شده بود 😐🙄 و جناب figure بهتره " قاریشتریب " معنی کنیم 🤗😉
چه کسانی در این گفتگو صحبت می کنند ؟ رالف و گری ( صحبت می کنند )
معنی " تشخیص دادن " رو میده و به عنوان مترادف میتونیم spot رو هم نام ببریم
این کلمه رو امکان داره به صورت زیر هم جست و جو کنن Let go of sb/sth معنیش میشه رها کردن به انگلیسی: release sb/sth
سلام دوستان من این کلمه به صورت pre - washed هم نوشته میشه که معنی فارسی و اصطلاحی میشه سنگ شور و برای شلوار جین به کار میره Patched - up هم میشه و ...
خانواده ای که توسط یک والد ( پدر یا مادر ) اداره می شود ، خانواده تک سرپرست
این کلمه مربوط به قرار گرفتن یک وسیله هست که درست قرار گرفته یا نه The position in which an object is placed or held , especially in relation to the ...
Make a feelimg weaker ضعیف کردن ( درد )
فهمیدن به طور کامل کاملا متوجه شدن سر در آوردن از چیزی Understand something clearly, without error
همنوع Other people in general
Kill somebody , especially after an official decision کسی را کشتن ، مخصوصا بعد از موقعیت های رسمی این کلمه در جاهایی به کار میره که مثلا برای یک نف ...
علاقه نشان دادن به چیزی
بار بزرگی بر دوش داشتن