be compatible with


جور بودن با، خوردن به، سازگار بودن با

جمله های نمونه

1. The new system will be compatible with existing equipment.
[ترجمه گوگل]سیستم جدید با تجهیزات موجود سازگار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]سیستم جدید با تجهیزات موجود سازگار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This software may not be compatible with older operating systems.
[ترجمه گوگل]این نرم افزار ممکن است با سیستم عامل های قدیمی سازگار نباشد
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار ممکن است با سیستم عامل قدیمی تر سازگار نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This can hardly be compatible with the Prime Minister's stated aim of a classless society - quite the opposite in fact.
[ترجمه گوگل]این به سختی می تواند با هدف اعلام شده نخست وزیر از جامعه بی طبقه سازگار باشد - در واقع کاملا برعکس
[ترجمه ترگمان]این مساله به سختی می تواند با هدف اعلام شده نخست وزیر از جامعه classless - کاملا برعکس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The question is which form will be compatible with the general curriculum aims set out in the last chapter.
[ترجمه گوگل]سؤال این است که کدام فرم با اهداف برنامه درسی عمومی که در فصل گذشته ارائه شده است، سازگار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]سوال این است که این فرم با اهداف برنامه آموزشی عمومی که در فصل قبل تنظیم شده، سازگار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This grammatical tag must be compatible with those that the corpus was tagged with.
[ترجمه گوگل]این تگ دستوری باید با برچسب هایی که مجموعه با آنها برچسب گذاری شده است سازگار باشد
[ترجمه ترگمان]این برچسب دستوری باید با آن ها سازگار باشد که پیکره زبانی با آن برچسب زده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These statements need to be compatible with the home finance software so that bills can be paid and checkbooks balanced.
[ترجمه گوگل]این صورت‌ها باید با نرم‌افزار امور مالی خانه سازگار باشد تا بتوان صورت‌حساب‌ها را پرداخت و دسته چک‌ها را متعادل کرد
[ترجمه ترگمان]این بیانیه ها باید با نرم افزار تامین مالی خانگی سازگار باشند به طوری که صورتحساب ها را می توان پرداخت و متعادل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The encouragement of private foreign investment may be compatible with the desire be more self - reliant .
[ترجمه گوگل]تشویق سرمایه گذاری خصوصی خارجی ممکن است با تمایل بیشتر به خود اتکائی سازگار باشد
[ترجمه ترگمان]تشویق سرمایه گذاری خارجی خصوصی ممکن است با تمایل به خود متکی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It can be compatible with epoxy, epoxy - tar, vinyl paint systems.
[ترجمه گوگل]این می تواند با سیستم های رنگ اپوکسی، اپوکسی - تار، وینیل سازگار باشد
[ترجمه ترگمان]آن می تواند با اپوکسی، اپوکسی - قطران، سیستم های رنگ vinyl سازگار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The new operating system should be compatible with existing hardware.
[ترجمه گوگل]سیستم عامل جدید باید با سخت افزار موجود سازگار باشد
[ترجمه ترگمان]سیستم عامل جدید باید با سخت افزار موجود سازگار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All data stored in SQL Server must be compatible with one of these base data types.
[ترجمه گوگل]تمام داده های ذخیره شده در SQL Server باید با یکی از این نوع داده های پایه سازگار باشد
[ترجمه ترگمان]تمامی داده های ذخیره شده در SQL Server باید با یکی از این انواع داده پایه سازگار باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Now, improved bedsheets are being designed to be compatible with that technology.
[ترجمه گوگل]اکنون، ملحفه های بهبود یافته برای سازگاری با آن فناوری طراحی می شوند
[ترجمه ترگمان]اکنون، bedsheets بهبود یافته به گونه ای طراحی شده اند که با آن فن آوری سازگار باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It can be compatible with chlorinated rubber, vinyl, pitch coating systems.
[ترجمه گوگل]این می تواند با لاستیک کلردار، وینیل، سیستم های پوشش دهی سازگار باشد
[ترجمه ترگمان]آن می تواند با لاستیک chlorinated، vinyl، سیستم های پوششی زمین سازگار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It can be compatible with chlorinated rubber, epoxy, epoxy - tar, tar, epoxy ester, phenol, alkyd paint systems.
[ترجمه گوگل]این می تواند با سیستم های رنگ لاستیک کلر، اپوکسی، اپوکسی - تار، تار، اپوکسی استر، فنل، رنگ آلکیدی سازگار باشد
[ترجمه ترگمان]آن می تواند با لاستیک chlorinated، اپوکسی، اپوکسی، اپوکسی، اپوکسی، اپوکسی، فنول، و سیستم های رنگ سازگار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Phil : Would this be compatible with the idea of a constantly forming self?
[ترجمه گوگل]فیل: آیا این با ایده یک خود دائما در حال شکل گیری سازگار است؟
[ترجمه ترگمان]فیل: آیا این می تواند با ایده تشکیل مداوم خود سازگار باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. All equipment chosen and all design procedures must be compatible with each other.
[ترجمه گوگل]تمام تجهیزات انتخاب شده و تمام مراحل طراحی باید با یکدیگر سازگار باشند
[ترجمه ترگمان]تمام تجهیزات انتخاب شده و همه مراحل طراحی باید با یکدیگر سازگار باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

تفاهم داشتن
جور بودن
با یکدیگر کنار آمدن هم معنی میده

بپرس