پیشنهاد‌های سید عباس حسینی (٣٦٧)

بازدید
١,٠٤٥
تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• غارتگری باستان شناسی ( حذف غیر قانونی یا دزدیدن آثار باستانی از یک محوطه باستانی است. )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• غارتگر آثار باستانی • غارتگر بناهای باستانی ( کسی که برای یافتن دفینه و عتیقه جات اقدام به حفاری غیر قانونی بناهای تاریخی کرده که منجر به آسیب رسی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. حق الهی ( حق و مشروعیتی که ظاهرا به پادشاه و ملکه داده می شود تا بر کشوری حکومت کند. ) ۲. ( عامیانه ) حق مسلم ( حق انجام کاری یا داشتن چیزی بد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• ( اسم خاص - با تلفظ فارسی ) هَتَش پِسوت توضیح: اسم اولین زنی که به مقام فرعونیت رسید و حکومت کرد. تلفظ انگلیسی: هَت شِپ سِت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• ماآت توضیح: در اساطیر مصر الهه ی حقیقت و عدالت، تعادل، نظم و هماهنگی و اخلاق بود که این مفاهیم را به تصویر می کشید.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• گذشته ی کلمه ی oversee می شه. به این کلمه در این دیکشنری مراجعه کنید. • oversight هم حالت اسمیِ oversee می شه که یعنی نظارت، بررسی، سرپرستی. مع ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• همچنان که زمان می گذرد، . . . • با گذشت زمان، . . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• سلسله ی اول مترادف: Dynasty I توضیح: سلسله ی اول مصر باستان یعنی اولین سلسله ی پادشاهان مصری را پوشش می دهد که بر مصر یکپارچه حکومت کردند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• سلسله ی اول مترادف: Dynasty I توضیح: سلسله ی اول مصر باستان یعنی اولین سلسله ی پادشاهان مصری را پوشش می دهد که بر مصر یکپارچه حکومت کردند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف far less به معنی: بسیار کمتر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

May / might / could well • معنی عبارات بالا: احتمالا، محتمل ( برای گفتن اینکه دلیل خوبی برای واکنش، سوال، احساس یا به طور کلی اتفاقی وجود دارد. ) ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

May / might / could well • معنی عبارات بالا: احتمالا، محتمل ( برای گفتن اینکه دلیل خوبی برای واکنش، سوال، احساس یا به طور کلی اتفاقی وجود دارد. ) ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• در هر صورت، در هر حال • موضوع هر چه که هست / بود / باشه توضیح : برای نشان دادن اینکه جمله ی شما به طور یکسان در مورد دو یا چند گزینه ای که ذکر کرد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Be subject to debate • جای بحث داشتن ( نامعلوم و نامشخص بودن موضوعی که جای سوال داشته باشد. ) However, again, whether this was the case or not is ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Her intentions are open to question. نیت ( قصد ) او جای سوال دارد. The author's exact meaning is open to question. معنای ( منظور ) دقیق نویسنده ج ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• صدا و سیما The broadcasting service appointed him news director. صدا و سیما او را به عنوان مدیر خبر منصوب کرد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

May / might / could well • معنی عبارات بالا: احتمالا، محتمل ( برای گفتن اینکه دلیل خوبی برای واکنش، سوال، احساس یا به طور کلی اتفاقی وجود دارد. ) ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• در متونی که به گروگان گیری اشاره ندارد یعنی : ○ به حصار خود در آوردن ○ در گرو ( وثیقه ) خود در آوردن یا نگه داشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• کارگر یا کارمند چند مهارتی توضیح: نوعی پرسنل عملیاتی که دارای مهارت های لازم برای پوشش بیش از یک شغل است. مترادف: Multi skilled worker

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• کارگر یا کارمند چند مهارتی توضیح: نوعی پرسنل عملیاتی که دارای مهارت های لازم برای پوشش بیش از یک شغل است. مترادف: Multi skilled employee

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

• در مورد شخص: خود انگیخته و خود جوش، خود شروع کننده خود رو توضیح: فردی که به اندازه ی کافی با انگیزه یا جاه طلب است و نیازی به محرک بیرونی برای ا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. چاره، راه حل، دستاویز، توسل ( برای حل مشکل ) ۲. متوسل شدن ( برای حل مشکل ) ۳. حق قانونی وصول از ( مراجعه به ) ضامن ( در صورتی که بدهکار اصلی پرد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

• حقوق تعطیلات یا مرخصی توضیح: هر نوع پرداختی است که کارفرما در طول تعطیلات یا مرخصی ( کامل یا ساعتی ) به کارمندان ارائه می دهد؛ یا ممکن است به شکل ...

پیشنهاد
٠

• کسی یا چیزی را مسئول چیزی دانستن • چیزی را به پای کسی یا چیزی گذاشتن تعریف به انگلیسی: To make or hold s. o/ sth/ a group of people , responsible ...

پیشنهاد
٠

• کسی یا چیزی را مسئول چیزی دانستن • چیزی را به پای کسی یا چیزی گذاشتن تعریف به انگلیسی: To make or hold s. o/ sth/ a group of people , responsible ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• رویکرد غیر مداخله گرانه ( عدم دخالت مستقیم یا شخصی در چیزی یا روندی ) مترادف: Hands - off approach

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• رویکرد غیر مداخله گرانه ( عدم دخالت مستقیم یا شخصی در چیزی یا روندی ) مترادف: Hands - off policy

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

• در نتیجه، نتیجتا • به دنبال آن The study shows how television and, by extension, the media, alter political relationships. این مطالعه نشان می دهد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درستش Collapsed هستش.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

۱. اخطار، هشدار یا اطلاع با زمان کم برای آماده سازی ۲. معادل های فارسی: • دقیقه ی نود، دقیقه ی نودی، در دقیقه ی نود • لحظه یا دم آخری، در لحظه یا دم ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• اگر منظور دسته یا گروه باشد، املای درستش flock است. به کلمه با املای درست در این دیکشنری مراجعه کنید.

پیشنهاد
٠

• به دقت فکر کردن و در نظر گرفتن جوانب چیزی هنگام تصمیم گیری It may be fairly cheap to buy, but you've got to take into consideration the money you'l ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

• به دقت فکر کردن و در نظر گرفتن جوانب چیزی هنگام تصمیم گیری It may be fairly cheap to buy, but you've got to take into consideration the money you' ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• به طور کلی به معنای مشارکت کردن در چیزی ( بحث، پروژه، امر اقتصادی و غیره ) هستش. معادل های فارسیش: • مشارکت کردن • پیشنهاد، ارائه یا فراهم کردن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت bring something to the table به طور کلی به معنای مشارکت کردن در چیزی ( بحث، پروژه، امر اقتصادی و غیره ) هستش. معادل های فارسیش: • مشارکت کرد ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

So much so, that the global financial crash was entirely inevitable. به حدی که سقوط مالی جهانی کاملاً اجتناب ناپذیر بود. I was fascinated by the ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

So much so, that the global financial crash was entirely inevitable. به حدی که سقوط مالی جهانی کاملاً اجتناب ناپذیر بود. I was fascinated by the ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• مجسمه ی صوتی • مجسمه سازی صوتی • مجسمه سازی صوتی کردن توضیح: مجسمه سازی صوتی به سبکی از مجسمه و مجسمه سازی گفته می شود که در آن مجسمه یا هر نوع شی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• چند حسی ( وابسته یا مربوط به حواس چندگانه ) Multisensory approaches are far more effective in learning than using only one. روش های چندحسی در یا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معانی پیشنهادی دوستان مناسبه، فقط مرتب می کنم که از پراکندگی در بیاد و یه توضیح اضافه می کنم. •هنر اینستالیشن • هنر چیدمان یا چیدمان هنری • هنر نصب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

• هنر چیدمان • چیدمان هنری • هنر اینستالیشن • هنر نصب یا نصبیات با هر معنی که بیشتر حال می کنی می تونی استفاده کنی. از art installation هم می شه ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• هنر آشپزی توضیح: این اصطلاح به تهیه، پخت، در ظرف گذاری، ارائه و سرو غذا اشاره دارد و در مورد غذاهای اصلی، پیش غذاها و مخلفات آنها کاربرد دارد، نه د ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• مجسمه حرکتی یا پویا که به آن Mobile هم می گویند. ( مجسمه ای که با نوسان نور در آن یا وارد شدن نیروی محرکه به آن از طریق لمس، باد، موتور و . . . ح ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• یک سبک هنری که در فضای باز انجام می شود و با تراشیدن خود زمین به شکل مورد نظر یا ساخت یک سازه در فضای باز یک منطقه با استفاده از عناصر طبیعی آنجا م ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• یک سبک هنری که در فضای باز انجام می شود و با تراشیدن خود زمین به شکل مورد نظر یا ساخت یک سازه در فضای باز یک منطقه با استفاده از عناصر طبیعی آنجا م ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرق Dirt و Soil ? هر دو به طور مشترک به معنی خاک هستند. تفاوت ها: • Dirt : خاکی که مناسب کاشت گیاه است و چه بسا که با کود تقویت هم شده باشه که اصط ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرق Dirt و Soil ? هر دو به طور مشترک به معنی خاک هستند. تفاوت ها: • Dirt : خاکی که مناسب کاشت گیاه است و چه بسا که با کود تقویت هم شده باشه که اصط ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

• برگ علف توضیح : یکی از معانی blade " برگ دشنه مانند " هستش؛ برگی که بلند و باریکه مثل برگ علف، برگ گندم و . . . معادل دیگه ی این عبارت blade of g ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

• برگ علف توضیح : یکی از معانی blade " برگ دشنه مانند " هستش؛ برگی که بلند و باریکه مثل برگ علف، برگ گندم و . . . معادل دیگه ی این عبارت grass blad ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• یک موضوع آشنا/تجربه شده/روزمره/متداول