پیشنهاد‌های سید عباس حسینی (٢٥٢)

بازدید
٤٤٢
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• معانی ای که دوستان گفتند درسته. چند تا مثال برای درک بهتر: She's having a hard time living within her budget. او برای زندگی با بودجه خود مشکل دار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دقت کنید Come to do sth دو معنی زیر رو داره: ۱. به منظور انجام کاری آمدن ۲. سرانجام ( منتهی شدن ) ، بالاخره، دست آخر نهایتا، کم کم، تدریجا ( کلا اشار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• تو فارسی هم یه اصطلاح براش داریم: " درست غذا خوردن. "

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرق lime و lemon: هر دو لیمو هستند ولی: * lime کوچکتر، گردتر و ترش تر است. * lemon بزرگ تر، بیضوی و علاوه بر ترشی، تلخ و شیرین تر است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرق lime و lemon: هر دو لیمو هستند ولی: * lime کوچکتر، گردتر و ترش تر است. * lemon بزرگ تر، بیضوی و علاوه بر ترشی، تلخ و شیرین تر است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• با سرچ در عکس های گوگل فهمیدم raisin بیشتر به خانواده کشمش ها اشاره داره و اگر به نوع خاصی از کشمش بخواین اشاره کنین با اضافه کردن رنگش به عنوان صف ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• نوعی پیراشکی چینی ( تکه کوچک شیرینی پر از گوشت یا سبزیجات که در بخار پخته شده و سپس سرخ شده و با سس سرو می شود. )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درست defiance هستش. به املای درست در این دیکشنری مراجعه کنید.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• گندم نیم کوفته محصولیست که از آسیاب کردن دانه ی غلات و تبدیل آن به ذرات بزرگتر از آرد به دست می آید و در آشپزی مورد استفاده قرار می گیرد. Cracked ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سس ماهی ( یک چاشنی مایع است که از ماهی یا کریل - یه نوع میگوی کوچک - تهیه می شود که تا دو سال در نمک پوشانده شده و تخمیر شده است. از آن به عنوان چاش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

• یک نوع کیک برنجی ژاپنی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• درمانگر معنوی ( انرژی درمانگر، یا درمانگر از طریق مدیتیشن )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• کسی که پول را به جا خرج می کند و چیزی را عشقی و از روی وسواس و اعتیاد به خرید نمی خرد. مخالف این عبارت Compulsive shopper هست که به معنی کسیست که ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درستش plow هست. به املای درست در این دیکشنری مراجعه کنید.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املای درست come in هستش.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• سس غلیظ ( تعریفی که تو یکی از سایت های انگلیسی در سرچ گوگل برای این عبارت آمده بود. )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• غذای پرچرب یا غذای چرب و چیلی معنی کنین ولی کلمه ی " مضر" رو بهش اضافه نکنین. همونی که معنی می ده رو بگین چون غذای چرب لزوما مضر نیست. ( مثلا رژ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درستش watch هستش دوستان.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• یک قطعه / تکه / قالب / تخته / شمش از چیزی ( جامد ) مثلا: Bar of soap یک قالب صابون Bar of lead یک شمش سرب Bar of chocolate یک تخته ( کامل ) شک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

E. g: one marriage counsellor makes use of role reversal, inviting husband and wife to pretend to be each other. یکی از مشاوران ازدواج از ( تکنیک / ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• مباحثه یا مناظره ی متوازن تعریف: مباحثه ای که دیدگاه ها و منابع اطلاعاتی متعدد را در نظر می گیرد، بر حقایق و منطق معتبر تکیه می کند و در عین حال قا ...

پیشنهاد
٠

کالج ها و دانشگاه های محلی ( LCU ) موسسات آموزش عالی هستند که توسط واحدهای دولتی اداره می شوند و دوره های دوساله ( فوق دیپلم ) عموما در زمینه های فنی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• خوب برگزار / انجام شدن • سرزنده و لذت بخش بودن E. g. : What a great party! It really went with a swing. چه جشن با شکوهی ( عالی ای ) ! واقعا خوب ( ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

• علاوه بر تایید معانی آمده در دیکشنری، توضیح زیر رو اضافه می کنم: برای انتقاد از کسی به خاطر رفتار معمول آنها استفاده می شود.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

• پیچیده / سخت کردن موضوع ( تلاش بیش از حد برای بیان یک ایده، احساس یا نظر، تکرار آن در مواقعی که لازم نیست. ) Look, there's no need to labor the ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

• تو دور باطل افتادن ( تکرار یک موضوع / کار برای مدت طولانی بدون دستیابی به نتیجه ) the discussion went round and round in circles. بحث از هر طرف ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• تو دور باطل افتادن ( تکرار یک موضوع / کار برای مدت طولانی بدون دستیابی به نتیجه ) the discussion went round and round in circles. بحث از هر طرف ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• کلاسور اداری، زونکن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Round the corner Around the corner ۱. همون نزدیکیا / دورو برا / کنارا، ( تقریبا ) سر نبش ۲. در شرف وقوع، قریب الوقوع there's a chemist around the c ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

• جاده ی پر دست انداز و پر پیچ و خم ( که سفر/حرکت کردن در آن خطرناک است. )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• ( در مورد ماشین ) تعمیرگاه مترادف: repair shop

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درست این کلمه sprint هستش. به املای درست در همین دیکشنری مراجعه کنید.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• گردهمایی بخش فروش یک شرکت ( در مورد سیاست های، رویه های فروش، مشوق ها، یکی از محصولات یا خدمات شرکت و . . . )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• مکانی که مشاغل می توانند دفاتر یا اتاق هایی را برای جلسات، رویدادها و غیره اجاره کنند. • مکانی که شخص برای به امکاناتی از قبیل اینترنت، پرینتر و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• این یکی یا اون یکی • هم این و هم اون ( دیگری ) توضیح: زمانی که می خواهید دو گزینه ممکن را ارائه دهید می توانید از این عبارت استفاده کنید. Eg: ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• ( معنی لغوی ) درمان آرام • ( معنی مفهومی ) روش درمانی ای که تهاجمی نباشد. ( مثل ماساژ، شن گرم، آب درمانی، استفاده از عناصر طبیعی و خلاصه هر روشی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Eg: I didn't want to play gooseberry with you and Bev. نمی خواستم مزاحم ( خلوت یا لاو ترکوندن ) تو و بِو باشم.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

• به نظر من " زحمتی نیست " ، روان ترین معنیه.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• بازی بی خطر ( یعنی بازی ای که ریسک آسیب دیدگی در آن یا نیست یا خیلی ناچیزه. ) توضیح: innocent معانی مختلفی داره، اینجا بی خطر و آرام بودن منظور ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• تعطیلات بی خطر، تعطیلات آرام ( یعنی گذراندن تعطیلات در مکان و به گونه ای که ریسک افتادن اتفاق بد و مخاطره آمیز نباشه یا خیلی ناچیز باشه. ) توضیح ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• معادل با عبارت I'm in یعنی پایه ام.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• معادل spine - tingling هستش.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• pass away مودبانه ی مردن می شه نه past away.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• جالب ( جذاب ) وکنجکاو کننده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

•کتاب یا متنی که اصطلاحا روان و راحت فهم باشه. ترجمه ی درست جمله دوستان: It's easy and enjoyable to read. خواندن آن آسان و لذت بخش است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• دقت کتید املای درست این کلمه بعد از g، باید e داشته باشه.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cardiovascular exercise Aerobic exercise Endurance exercise هر سه عبارت بالا به معنی ورزش های هوازی هستند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

■ معادل عبارت Come back down to earth و هر دو عبارت به یک معنی هستند. • با واقعیت روبرو شدن، به خود آمدن. ( بازگشت به واقعیت پس از یک دوره خیال پ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

■ معادل عبارت Bring down to earth و هر دو عبارت به یک معنی هستند. • با واقعیت روبرو شدن، به خود آمدن. ( بازگشت به واقعیت پس از یک دوره خیال پرداز ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• نظریه میکروب، در پزشکی، این نظریه ی پذیرفته شده است که بیماری های خاص در اثر حمله میکروارگانیسم ها به بدن ایجاد می شود.