پیشنهاد‌های سید عباس حسینی (٢٥٢)

بازدید
٤٣٧
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

• خشونت جاده ای ( احساس خشم کنترل نشده ی یک راننده که معمولا توسط ترافیک، عمل تحریک آمیز یک راننده ی دیگر یا رانندگی بد دیگران بر انگیخته می شود و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عبارت Go into a rage هم همین معنی رو می ده. • به شکل بسیار شدید و ناگهانی عصبانی شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

• مرتب یا بایگانی کردن کاغذ، پرونده، سند و مدارک ( کاغذی یا دیجیتالی [ اگر سندی را بایگانی کنید، آن را در فایل ( پوشه یا پرونده ) صحیح قرار می دهید. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

• تلاش برای بهبود وضعیت پس از اتفاق بد. • رو به راه کردن اوضاع به هم ریخته • به شرایط عادی برگشتن مثال: After her business went bankrupt, she pick ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

• آینده ی نزدیک • آینده ی پیش رو ( که در شرف وقوع است. ) مثال: Let's discuss the project in the upcoming status meeting. بیایید پروژه را در جلس ...

پیشنهاد
١

این عبارت یا عبارت Make an example out of someone/somebody هر دو به معنی کسی را درس عبرت دیگران کردن هستش. ( تنبیه کردن کسی که مرتکب کار اشتباهی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

• کسی را شدیدا مواخذه و سرزنش کردن • با توپ و تشر، سرکوفت و از روی عصبانیت با کسی صحبت کردن ( به خاطر رفتار اشتباهی که طرف مقابل انجام داده. )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

معادل فارسیش: • جلسه ی مدیریت پروژه • جلسه ی تعیین وضعیت • جلسه ی کاری تعریف: این اصطلاح به جلسه ای اشاره دارد که در آن افراد در مورد مرحله فعلی پرو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

• غیر از این عبارت، عبارت Acting white رو هم داریم. معنی لغوی ای که برای این عبارات می شه ارائه داد: - سفید پوست بازی در آوردن - بسان سفید پوستان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

• غیر از این عبارت عبارت Appear white رو هم داریم. معنی لغوی ای که برای این عبارات می شه ارائه داد: - سفید پوست بازی در آوردن - بسان سفید پوستان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

• بوته زار ( زمین متشکل از پوشش گیاهی بوته ای )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

• ۲ معنی کلی داره : ۱. عادی و پذیرفته شده در هر شرایطی مثال : Ethnic jokes are just par for the course in France. در فرانسه، جوک های قومیتی پذیر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

• تونوس ماهیچه ای ( عبارت است از میزان سفتی و قوام ماهیچه در حالت استراحت؛ عاملیست که به ما کمک می کند وضعیت ظاهری بدن خود را در حالات مختلفِ ایستاد ...

پیشنهاد
٥

• به معنی مستقیم روی زمین افتادن و کنایه از " فاجعه بار " بودن نتیجه ی یک عمل است. • عبارت Go over like a lead balloon رو هم داریم که استعاره از " ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

• برای بیان این عقیده به کار می رود که یک چیز خاص خلاف عرف است. • پسندیده نیست، درست نیست، مناسب نیست، شایسته نیست، عرف نیست، وجهه ی خوبی نداره. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

این عبارت در ۲ حالت کلی زیر استفاده می شود: ۱. بعد از عبارتی آورده می شود که فرد نسبت به درستی آنچه که گفته مطمئن نیست و نمی خواهد مخاطب، آن حرف و ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

• باور اخلاقی ای که بر طبق آن از هر گونه گفتار و عملی که می تواند نسبت به حساسیت های سیاسی ( جنسیت، ملیت، قومیت، نژاد، زبان، گویش، لهجه، فرهنگ و . . ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شرایط بد و بحرانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

• کنش گرایی ( سیاست یا اقدام استفاده از مبارزات انتخاباتی برای ایجاد تغییرات سیاسی یا اجتماعی. ) • عملگرایی ( اعتقاد به تلاش برای تحقق اهداف )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

• به طور کلی کارهای خیر یا خیریه • موارد خیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مناسب ترین معنی ای که برای این عبارت به نظرم رسید همون " حقیقت محض " هستش. تعریف زیر رو هم تو گوگل براش گذاشته بودن شاید به دردتون بخوره. اگه کسی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نوعی کشتی که برای حمل مسافر، وسیله نقلیه و بار در عرض رودخانه و یا دریاچه استفاده می شود و کار پُل را انجام می دهد. اتوبوس دریایی یا تاکسی دریایی ج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تلفظ صحیح خواندن: wah - haak - kah وا ها کاه لینک زیر یه ویدیو ۷ ثانیه ایه که تلفظشو می تونید بشنوید: https://youtu. be/PUeCRooeuH4

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مزاحمت اینترنتی

پیشنهاد
٢

• چیزی را خیلی خواستن • دل به چیزی بستن مثال: She has her heart set on a new bicycle او خیلی دلش یک دوچرخه ی جدید می خواهد. او به یک دوچرخه ی جدید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

واگذار کردن اتفاقات یا نتیجه ی کار به شانس ( دست روی دست گذاشتن و تلاش نکردن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

حالا فقط باید نشست و منتظر نتیجه بود. ( صبر کردن و در انتظار حوادث بودن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

• روز برنامه ریزی شده برای شروع یک کار یا فعالیت • آغاز و شروع مثال: The starting date for the construction work is 23 June تاریخ شروع کار ساخت و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

معنی کلی rush هجوم یا حرکت ناگهانی به سمت چیزی هست که به شکل های مختلف با توجه به شرایط و معنی جمله ترجمه می شه. مثلا در ورزش حمله کردن معنی می ده و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

• پاسخ دهنده حالا این پاسخ دهنده می خواد در جایگاه پاسخ دادن به سوال یا نظر سنجی باشه، در مقام متهم باشه، یا حتی یک واکنش دهنده غیر انسانی باشه که ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

حدس زدن یا انتخاب یک گزینه به طور چشم بسته؛ که بر اساس دانش یا اطلاع نسبت به موضوع نباشد به قول دوستان: شانسی گفتن تیری در تاریکی رها کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

انجام دادن کاری که شدیداً به آن اعتقاد داری؛ حتی اگر خطرناک و افراطی باشد؛ یا اینکه احتمال شکست خوردن یا مورد انتقاد دیگران قرار گرفتن در آن وجود داش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

• مراقبت های سازمانی که در آن خدمات مددکارانه از طریق کادر سازمانی تعلیم دیده متناسب با شرایط و نیازمندی های فرد مددجو از قبیل سن، جنسیت، معلولیت، م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به روند تغییراتی که بر گرایشات و رفتار خانوار ها در طول زمان وارد می شود family trend گفته می شود. مثل تغییراتی از قبیل سن ازدواج افراد روابط کودکا ...

پیشنهاد
١

• مسائل کوچک و جزئی می توانند بزرگ و بزرگتر بشن. مثلا یه اختلاف نظر جزئی منجر به یه اختلاف و دعوای شدید بشه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

• مصرف کننده ی عادی ولی با تجربه • مصرف کننده ای که به طور منظم از محصول یا خدمات شرکتی استفاده می کند و بر حسب تجربه آگاهی و اطلاعات کافی را در مور ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

• بر قراری / حفظ صلح • بر قراری / حفظ آرامش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

حس خاص و منحصر به فرد بودن ( به واسطه ی استفاده از کالایی یا انجام رفتاری )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

احساساتی کردن ( کسی به وسیله اتفاقی یا . . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

عبارتی که نشان می دهد گوینده قصد دارد پیشنهاد یا نظر خود را در مورد چیزی به مخاطب ارائه دهد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

حق ( کسی یا چیزی ) را پرداختن حق ( چیزی یا کسی ) را ادا کردن Pay the right of animals حق حیوانات را ادا کنید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی وابسته ( به چیزی ) Too dependent on

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پناه بردن به حیوانات به لحاظ احساسی ( از افسردگی و تنهایی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

دام و طیور داری های صنعتی که در محیط محدود با استفاده از غذا، هورمون و دارو پرورش و رشد حیوانات خوراکی را به حداکثر می رسانند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تبادل نظر کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع آوری امضاء به منظور استشهاد عمومی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

* ما از این عبارت زمانی استفاده می کنیم تا بگوییم شخصی چیزی گفته است که ما نیز در فکر انجام یا گفتن آن بودیم. * جالبه که اینو گفتی ! * عجب تصادفی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریز نمرات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

* سلیقه ی موسیقی * سبک آهنگ های مورد علاقه ی فرد * Musical moods

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

دسته از موسیقی ها که باعث آرامش و ریلکس کردن ذهن می شود مثل موسیقی های برگرفته از صداهای طبیعت از قبیل امواج، صدای باران، رودخانه، باد و . . .