پیشنهادهای احمدرضا (٢٨)
حرکت روی یک چیز pan around a plot = حرکت روی یک نمودار
عوامل
عامل
word frequency table جدول فراوانی کلمات
درمانده
ظرفیت دادن، توانا کردن
آرام گرفتن
فروکش کرده آرام گرفته فروکش کردن فعله و معنی این کلمه نیست. این کلمه صفت مفعولیه. abate به معنای فروکش کردن، آرام گرفتن میشه
قوی
متفاوت
واقعا یه چیزیه برا خودش خیلی خوبه واقعا چیز خوبیه
قرار دادن، گذاشتن دروغ گفتن دراز کشیدن
ضغیف
به معنای انعطاف پذیر هم هست که اقای سعید گفتن انعطاف ناپذیر. لطفا اصلاح کنید
حرف اضافه replete همیشه with هست. replete in غلطه.
نام یک لوگو از شرکت سونی است و تلفیق دو کلمه دیجیتال و انالوگ است.
معنی وقت تلف کردن هم میده مثلا why are you fuckin off, get back to your job چرا داری وقتو تلف میکنی برگرد سر کارت
ادم احمق و نچسب و عمدتا در بریتانیا استفاده میشه
به شخصی که خیلی گوشه نشین باشه هم گفته میشه you are the most gorgeous troglodyte I've ever seen تو بهترین انسان گوشه نشینی هستی که تابه حال دیدم.
بیرون دادن ( منتشر کردن ) چیزی
preemptive در کامپیوتر یعنی خالی کردن مثلا در سی پی یو اگر زمانبندی preemptive باشد یعنی ما این اجازه را داریم که سی پی یو را از یک برنامه ای که سی پ ...
بسته به متن میتونه به معنی شعبه هم باشه ids has offices in 16 major cities around the world ای دی اس ۱۶ شعبه در شهرهای بزرگ در سراسر دنیا دارد
انتقام گرفتن، تلافی کردن، انتقاد کردن
بخار شدن the windows steam up یعنی جمع شدن بخار روی پنجره ها یا پنجره ها بخار میشوند
ساییدگی های روی فرش
فرسودگی های فرش از بین رفتگی های روی فرش که در گذر زمان اتفاق میفته و فرش اون زیبایی اولیه رو نداره
فرسودگی ها از بین رفتگی ها مثلا a carpet wears یعنی اون فرسودگی های فرش که در گذر زمان بوجود میاد و فرش اون زیبایی اولیه رو نداره
بالا بردن متضادش میشه carry down