پیشنهادهای علی قنبری (٣٢)
بسیار عالی. 👌👍
سفله به معنای بدسرشت - فرومایه است.
سلوک به معنای روش - رفتار - کردار. مسلک به معنای روش - طریق
چه کنم با که توان گفت که او در کنار من و من مهجورم این بیت مربوط به خدا است.
دارِ مُلک به معنای پایتخت و یا سرزمین است.
ثواب به معنای: پاداش - اجر - کار خوب و پسندیده. صواب به معنای: درست - پسندیده - مصلحت.
اکراه در فارسی به معنای ناخوشایند بودن یا ناخوشایند داشتن امری. اما در عربی به معنای اجبار است. میگن به اکراه و اجبار. 👍
انکار کننده. زشت و ناپسند.
فرخ در زبان عربی به معنای جوجه است. فراخ جمع آن است.
تتمه به معنای باقی مانده هر چیزی است. مثلا تتمه مال، ، یعنی باقی مانده ی پول یا ثروت.
تضرع به معنای:زاری کردن یا التماس کردن است.
دوال به معنای چرم و پوست است. یک دوال، ، به معنای:یک لایه یا یک پاره است.
اطبّا جمعِ طبیب است، ، و به معنای پزشکان یا همان طبیبان است.
راغ به معنای، ، صحرا - دامنه کوه است.
به معنای:نیاز - ضرورت. مثال:دربایست نیست، ، ، یعنی نیازی نیست.
به معنای《 سریع》 میشود.
امضا کردن فرمان - مهر کردن نامه و فرمان نامه توقیعی، ، به معنای، ، نامه ی امضا شده یا مهر شده.
مجروح - خسته.
پنهان - نهان از چشم. متضاد آشکار.
لغت مهم که به ظاهر فکر میکنیم جمع هست. اما در واقع مفرد هست و به معنای:انگشت و سرانگشت است. دقت شود، ، ، انگشتان نیست.
بازگشت به سوی خدا - توبه - پشیمانی
خوار - زبون - اندوهگین
زیان و گزند.
خوار و زبون
شاخه ای از دریا - زمین پست. به معنای خورشید هم هست.
خوب رویی - زیبایی و سفیدی پوست
مشتبه، ، به معنای اشتباه کننده یا دچار اشتباه هست. مشتبه شدن، ، میشه به اشتباه افتادن. در کنکور سراسری ریاضی ۹۹ تست بوده است. شِبه، ، ، به معنای م ...
در زبان فارسی به معنای 《توجه》 است. در زبان عربی به معنای 《روی برگرداندن》 است.
ستایش سپاس
اعتماد کردن اطمینان کردن
بی قید و شرط
ورطه در زبان فارسی به معنای:مهلکه - هلاکت - زمین پست - خطر و دشواری است.