پیشنهادهای محمد علی امینی (٢٨٠)
* رُتِبیک:❖ چندتایی مرتب 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* رُتِبْئیک:❖ چندتایی مرتب 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* سَقَلاء:❖ مستقل کننده ( پودمان؛ ماژول ) * سَقَلْماء:❖ مستقل شده ( پودمان؛ ماژول ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* رُتِبیک:❖ چندتایی مرتب * رُتِبْئیک:❖ چندتایی مرتب 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* اَسِسْماء:❖ پیاده سازی شونده * اَسِسِش:❖ روند پیاده سازی 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* کَمانِّویسِه:❖ پرانتز 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* لَفْتَن:❖ مورد بسته بندی شدن قرار دادن * حَصِرْدَن:❖ مورد محصورشدن قرار دادن 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
مَگَراء:❖ استثناء 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* کِرِزْماء:❖ کپی شده * کِرِزْدَن:❖ مورد نسخه برداری شدن قرار دادن
* کِرِزْدَن:❖ مورد نسخه برداری شدن قرار دادن 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* کِرِزْماء:❖ کپی شده 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* تُلِوْلان:❖ محیط به خاطر سپاری موقت ( حافظه نهان ) * تُلِواء:❖ به خاطر سپاری کننده 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* تُلِوْلان:❖ محیط به خاطر سپاری موقت ( حافظه نهان ) * تُلِواء:❖ به خاطر سپاری کننده 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* تَرْجُمِسال:❖ وسیله سازنده ترجمه * تَرْجُمِسانال:❖ مترجم ( کامپایلر؛ سیستم سازنده ترجمه ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* ( رایانش ) بُکْماء:❖ بسته بندی شده 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* ( رایانش ) نِویسایْن:❖ نحو ( نویس آیین ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* تَرْجُمَنْدِه:❖ ترجمه کننده * تَرْجُمال:❖ وسیله ترجمه کردن 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* سِیْرانال:❖ مسیریاب ( سیستم سیر دهنده ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* نِمویار:❖ صفحه نمایش؛ مانیتور 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* نِمویار:❖ صفحه نمایش؛ مانیتور 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* ( رایانش ) نُوبَتیک:❖ لیست * نُوبَتْئیک:❖ یک مجموعه شیء پشت سر هم ( لیست ) * فِهْرِسْت:❖ یک برگه شامل چند قلم یادداشت 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* ( رایانش ) نُوبَتیک:❖ لیست * فِهْرِسْت:❖ یک برگه شامل چند قلم یادداشت * نُوبَتْئیک:❖ یک مجموعه شیء پشت سر هم ( لیست ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* ( رایانش ) کارْلان:❖ فضای کاری 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* سِیْرانال:❖ مسیریاب ( سیستم سیر دهنده ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* سِیْرانال:❖ مسیریاب ( سیستم سیر دهنده ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* رایانال:❖ رایانه؛ کامپیوتر * رایال:❖ محاسبه گر ( ماشین حساب ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* تُدِک:❖ حافظه مستقیم ( رم ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* رابَک:❖ رابط برنامه کاربردی 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* دَسْتْماء:❖ آنچه دسته بندی شود * دَسْتاء:❖ آنچه دسته بندی را معین می کند ( معرف دسته ) * جَمِعْماء:❖ آنچه در مجموعه قرار بگیرد ( عضو بدون تکرار ) ...
خِصاء:❖ خصوصیت ( ویژگی های مقداری چیزی ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* نِمویال:❖ نمایشگر ( اسکرین ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
پَساوُسِعَنْدِه:❖ توسعه دهنده سمت سرور ( بک اند ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* لَغِزْماء:❖ باگ؛ لغزش 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* لَغِزْماء:❖ باگ؛ لغزش ( آنچه حاصل لغزش است ) 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* فَرْمال:❖ هر یک از دکمه های فشاری روی کنترل ها * جُدال:❖ هر یک از دکمه های دارای دو وضعیت قطع - وصل چِفْتال:❖ دکمه لباس 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
* لَفْتَن [برآمده از لفافه و ـتن]: مورد بسته بندی شدن قرار دادن * حَصِرْدَن [برآمده از حصر و ـدن]: مورد محصورشدن قرار دادن 🫵 اطلاعات بیشتر 👇👇👇
مَگَراء [استثناءگر] * If the file does not exist, the program raises an exception. اگر فایل هه ( مذکور ) نَوُجومائد ( وجود نداشته باشد ) ، برنامه هه ...
( رایانه ) تَلْگِفْتَن [تل و گِفتن ( گیفتن ) ]: مورد بارگیری شدن قرار دادن؛ مثال: * فایل هایی که برایت فرستادم را دانلود کن. 🔮فایل ها هی که بَرایَت ...
تَلْگِفْتَن [تل و گِفْتَن ( گفیدن ) ]: مورد بارگیری شدن قرار دادن؛ مثال: * فایل هایی که برایت فرستادم را دانلود کن. 🔮 فایل ها هی که بَرایَت فرستادم ...
تَلْسِنْدَن [تل و سِنْدَن ( فرستادن شمالی ) ]: مورد بارگذاری شدن قرار دادن؛ مثال: * فایل ها را در سایت بارگذاری کن. 🔮فایل ها را در سایت هه بِتَلْسِن ...
( رایانه ) تَلْسِنْدَن [تل و سِنْدَن ( فرستادن شمالی ) ]: مورد بارگذاری شدن قرار دادن؛ مثال: * فایل ها را در سایت بارگذاری کن. 🔮فایل ها را در سایت ه ...
مانِزْدِن [مان ( ماندگار ) ـ، ـز ( ایجاد ) ، و ـدن ( مصدرنما ) ]: بکاپ گرفتن
مانِزْدَن: مورد پشتیبان گیری قرار دادن؛ مثلا: * Don't forget to back up your files regularly. 🔮 مانِزْدَن بابرنامه از فایل ها اَت را نَشُفَرامو ( فر ...
مانِزْدَن: مورد پشتیبان گیری قرار دادن؛ مثلا: * باید هر روز از اطلاعات مهمت بکاپ بگیری. 🔮 باید هر روز اطلاع های مهم اَت را بِمانِزی. 🫵 اطلاعات بی ...
دورْفَمال [دور، ـفمـ ( دهان ) ، و ـال]: وسیله صحبت با دور؛ مثلا: * 🗝️ دوستم تلفن را جواب داد. 🔮 دوست اَم دورفَمال را جَوابْد ( جواب داد ) .
# سِتُرال وب [سِتُردن و ـال]:وسیله کندن قسمت های مطلوب وب؛ # سِتُرار وب [سِتُردن و ـال]: سیستم کندن قسمت های مطلوب وب؛ مثال: * 🏺A web scraper is a t ...
حَفِظْدَن [حفظ و ـدن]: مورد حفاظت قرار دادن؛ مثلا: * 🗝️مردم باید محیط زیستشان را حفظ کنند. 🔮مردم باید زیلان ( محیط زیست ) اِشان را بِحَفِظَنْد. خ ...
( رایانش ) فَرْماء [فرمان و ـاء]: دستورالعمل؛ مثلا: * 🗝️پردازنده های ساده دستورالعمل ها را یکی یکی اجرا می کنند. 🔮پَرْدازالْ های ( پردازنده های ) پ ...
( برنامه نویسی ) عَمَلاء [عملـ و ـاء]: خصیصه رفتاری یه کلاس؛ مثلا: * 🗝️در پایتون، با متد append می توانی یک شیء را به یک لیست اضافه کنی. 🔮در پایتون ...
دورْفَمال [دور، ـفمـ ( دهان ) ، و ـال]: وسیله صحبت با دور؛ مثلا: * 🗝️دوستم تلفن را جواب داد. 🔮دوست اَم دورفَمال را جَوابْد ( جواب داد ) .