پیشنهادهای سارافرجپور (٢,٥٦٩)
زیر سوال بردن
کسی را مردد کردن
تاثیر داشتن. نفوذ داشتن
سرکشی کردن
تحت تاثیر قرار دادن
کانون توجه عموم
خیانت کردن از پشت خنجر زدن از پشت ضربه زدن
دعوا درست کردن
آدم دعوایی که همیشه سرجنگ داره
اهل مطالعه کتاب خوان
طبق روال همیشه . خود به خوپ
با خود آوردن
خرید کردن تا پای جون
کسی که مدام از شاخه ای به شاخه دیگه می پره چیزی نصیبش نمیشه.
چشم غره رفتن
چیزی را عملی کردن به اجرا درآوردن
با سرعت صنعتی شدن
اتفاق افتادن. رسیدن
رهانیدن خلاص کردن پاک کردن
از شر چیزی خلاص شدن
دور زدن چیزی. متقاعد کردن کسی . پخش شدن خبر
انتظارات برآورده و محقق نشده
رد کردن نفی کردن
پر از هیجان و بلاتکلیفی دور از انتظار در مورد فیلم یا داستان کتاب یا همچین چیزایی
در جریان آخرین اطلاعات به روز قرار گرفتن
هیجان آور در از بلاتکلیفی و هیجان و تعلیق
صدای کلفت
Level of education
سطح تحصیلات
طبقه درآمدی سطح درآمد
مربوط به آن وابسته به آن
فراهم کننده خدمات بهداشتی
فقدان آن
become fully effective, used, or recognized. به حد اعلای کارایی و مفید بودن خودش می رسه
کادر درمان
پوشاندن پوشش
Pomp and show یعنی با کبکبه و دبدبه با تشریفات و زرق و برق و خودنمایی
بازسازی شده ( ساختمان )
مایه An object of derision مایه تمسخر . An object of embarrassment مایه شرمساری
توزیع کردن معاف کردن . صرفنظر کردن. پیچیدن نسخه .
Get round to doing something به کارهای معوقه رسیدگی کردن.
تمام تلاش خود را کردن به آب و آتش زدن Go the whole nine yards
تمام تلاش خود را کردن
از کمک کسی بهره گرفتن
در مسیر مناسب و پیشرفت حرکت کردن
برفرض که
مایه تمسخر
هر چقدر پول بدی همونقدر آش میخوری
دهنش لقه
ابتکار عمل را در دست گرفتن