پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٣٢)
- بهی رو ؛ خوش رو. خوب رو : طبیب بهی روی با آب و رنگ ز حلم خدا نوشدارو بچنگ. نظامی.
- بهی پیکر ؛ خوب روی و خوب صورت ونیکوشکل و خوش اندام. ( ناظم الاطباء ) : بدو گفت شخصی بهی پیکری گمانم چنانست کاسکندری. نظامی.
- بهی پیکر ؛ خوب روی و خوب صورت ونیکوشکل و خوش اندام. ( ناظم الاطباء ) : بدو گفت شخصی بهی پیکری گمانم چنانست کاسکندری. نظامی.
- بهی پیکر ؛ خوب روی و خوب صورت ونیکوشکل و خوش اندام. ( ناظم الاطباء ) : بدو گفت شخصی بهی پیکری گمانم چنانست کاسکندری. نظامی.
- بهی پیکر ؛ خوب روی و خوب صورت ونیکوشکل و خوش اندام. ( ناظم الاطباء ) : بدو گفت شخصی بهی پیکری گمانم چنانست کاسکندری. نظامی.
- بهی پیکر ؛ خوب روی و خوب صورت ونیکوشکل و خوش اندام. ( ناظم الاطباء ) : بدو گفت شخصی بهی پیکری گمانم چنانست کاسکندری. نظامی.
بهی
بهی
بهی
بهی یافتن
بهی یافتن
عهد مودت
مودت کردن
اطرافیان
اطرافیان
اطرافیان
بزرگ قدر ، فخیم
پیشبرد اهداف
پیشبرد اهداف
فرش عاج کنایه از برف
کنابه از برف
زری
زربفت
پیشکش کردن
پیشکش کردن
حاتم بخشی کردن
حاتم بخشی کردن
حاتم بخشی
حاتم بخشی
حاتم بخشی
حاتم بخشی هشام
حاتم بخشی
با گشاده دستی تمام
حاتم بخشی
با گشاده دستی تمام
با گشاده دستی تمام
با گشاده دستی تمام
با گشاده دستی تمام
با گشاده دستیِ تمام
( گویش تهرانی ) گیس پنبه
( گویش تهرانی ) گیس پنبه
( گویش تهرانی ) گیس پنبه
پنبه شدن
( گویش تهرانی ) پیر
( گویش تهرانی ) از بین بردن نتیجه زحمات
او بر این نظر بود که . . . . . . = او معتقد بود که . . . . . . . . .
مناسبات حسنه
به منزله
به منزله . . . . . . . . . .
به منزله . . . . . . . . .