پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٤٤)
کودک مشرب. [ دَ م َ رَ ] ( ص مرکب ) کودک سرشت. کودک مزاج. ( فرهنگ فارسی معین ) : آن دنی طبعان که مغروران جاه و منصب اند از خرد بیگانگان چند کودک مشرب ...
کودک مشرب. [ دَ م َ رَ ] ( ص مرکب ) کودک سرشت. کودک مزاج. ( فرهنگ فارسی معین ) : آن دنی طبعان که مغروران جاه و منصب اند از خرد بیگانگان چند کودک مشرب ...
هم مرام
هم مرام ، هم مشرب
هم مشرب ، هم رای ، هم مرام
هم مشرب
هم مرام
هم مشرب
هم مشرب
نازک مشرب
نازک مشرب
ملک مشرب فرشته خو . فرشته خصال .
نکو مشرب
گشاده مشرب ( آدم اجتماعی و غیر منزوی )
گشاده مشرب
گشاده مشرب
گشاده مشربی
گشاده مشربی
گشاده مشرب
گشاده مشرب
سبک مشرب ، تنک خرد ( * نه تنگ خرد )
سخیف
سبک مشرب ، تنک خرد ( * نه تنگ خرد )
تنک خرد ( * نه تنگ خرد )
خدا مشرب
خدا مشرب
خدا مشرب
خدا مشرب
لطیف مشرب ؛ خوش طبع و متواضع. ( ناظم الاطباء ) . لطیف طبع.
لطیف مشرب ؛ خوش طبع و متواضع. ( ناظم الاطباء ) . لطیف طبع.
مشرب
مشرب
مشرب
مشرب ( آبشخور )
خوش مشرب ، عالی مشرب
خوش مشرب ، عالی مشرب
مشرب
مشرب
لاجرعه سرکشیدن
برچیده شدن
برچیده
برچیده
برچیده
حاکم شدن
حاکم شدن
اشراف یافتن
تعامل و تعایش
تعایش
تعایش
تعایش