پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٤١٧)

بازدید
٥,٨٤١
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فروزینه. [ ف ُ ن َ/ ن ِ ] ( اِ مرکب ) آتش پرک و آتش زنه و چخماق را گویند. || خار و خاشاکی را نیز گفته اند که بدان آتش افروزند. ( برهان ) . فروزه. رجو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فروزینه. [ ف ُ ن َ/ ن ِ ] ( اِ مرکب ) آتش پرک و آتش زنه و چخماق را گویند. || خار و خاشاکی را نیز گفته اند که بدان آتش افروزند. ( برهان ) . فروزه. رجو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حافط ثغر/ثغور

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

current affairs

پیشنهاد
٠

current affairs

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

current affairs

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

current affairs

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

current affairs

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sales She found a job in sales.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sales She found a job in sales.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sales She found a job in sales.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sales She found a job in sales.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sales

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

job applicant

پیشنهاد
٠

signposted

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مجتمع ورزشی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sports centre

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

coach ticket

پیشنهاد
٠

coach ticket

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

coach ticket

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

coach = British English a bus with comfortable seats used for long journeys SYN bus American English

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

go through/over something with a fine - tooth comb

پیشنهاد
٠

go through/over something with a fine - tooth comb

پیشنهاد
٠

go through/over something with a fine - tooth comb

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the ski slopes

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هندو = سیاه از هر چیز : در شب خط ساخته سحر حلال بابلی غمزه و هندوی خال. نظامی. اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هندو = سیاه از هر چیز : در شب خط ساخته سحر حلال بابلی غمزه و هندوی خال. نظامی. اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خال هندو = خال سیاه اگر آن تُرک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هِندویَش بخشم سمرقند و بخارا را

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

airfare

پیشنهاد
٠

airfare

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tell somebody/something apart

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tell somebody/something apart

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tell somebody/something apart

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشت کین ؛ رزمگاه. ناوردگاه. آوردگاه. میدان جنگ. دشت نبرد. حربگاه. دارالحرب. معرکه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : نباید که ایمن شوی از کمین سپه باشد آسوده ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشت کین ؛ رزمگاه. ناوردگاه. آوردگاه. میدان جنگ. دشت نبرد. حربگاه. دارالحرب. معرکه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : نباید که ایمن شوی از کمین سپه باشد آسوده ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشت کین ؛ رزمگاه. ناوردگاه. آوردگاه. میدان جنگ. دشت نبرد. حربگاه. دارالحرب. معرکه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : نباید که ایمن شوی از کمین سپه باشد آسوده ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دشت کین ؛ رزمگاه. ناوردگاه. آوردگاه. میدان جنگ. دشت نبرد. حربگاه. دارالحرب. معرکه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : نباید که ایمن شوی از کمین سپه باشد آسوده ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشت عرب ؛ عربستان. بادیه : نامدار و مفتخرشد بقعه یمگان به من چون به فضل مصطفی شد مفتخر دشت عرب. ناصرخسرو. - دشت قحطان ؛ سرزمین طایفه قحطانیان و تو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشت کین ؛ رزمگاه. ناوردگاه. آوردگاه. میدان جنگ. دشت نبرد. حربگاه. دارالحرب. معرکه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : نباید که ایمن شوی از کمین سپه باشد آسوده ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشت کین ؛ رزمگاه. ناوردگاه. آوردگاه. میدان جنگ. دشت نبرد. حربگاه. دارالحرب. معرکه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : نباید که ایمن شوی از کمین سپه باشد آسوده ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشت سُوَران ؛ سکنه بیابان. بیابان نشینان. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشت سواران نیزه گذار ؛ عربستان : از این پس بیاید یکی نامدار ز دشت سواران نیزه گذار. فردوسی. ز دشت سواران نیزه گذار سپاهی بیامد فزون از شمار. فردوس ...

پیشنهاد
٠

دشت سُوَران ؛ سکنه بیابان. بیابان نشینان. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دشت سواران نیزه گذار ؛ عربستان : از این پس بیاید یکی نامدار ز دشت سواران نیزه گذار. فردوسی. ز دشت سواران نیزه گذار سپاهی بیامد فزون از شمار. فردوس ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشت دلیران ؛ سرزمین پهلوانان ، و در بیت ذیل از فردوسی ظاهراً مراد ایران زمین است : بزانوش گفتا که ایران تراست نصیبین و دشت دلیران تراست.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشت دلیران ؛ سرزمین پهلوانان ، و در بیت ذیل از فردوسی ظاهراً مراد ایران زمین است : بزانوش گفتا که ایران تراست نصیبین و دشت دلیران تراست.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دشت دلیران ؛ سرزمین پهلوانان ، و در بیت ذیل از فردوسی ظاهراً مراد ایران زمین است : بزانوش گفتا که ایران تراست نصیبین و دشت دلیران تراست.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشت آوردگاه ؛ میدان جنگ : ز بس کشته بر دشت آوردگاه بسی ره ندیدند برخاک راه. فردوسی. - دشت جنگ ؛ میدان جنگ. هیجا. آوردگاه : برآشفت [ افراسیاب ] با ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشت آوردگاه ؛ میدان جنگ : ز بس کشته بر دشت آوردگاه بسی ره ندیدند برخاک راه. فردوسی. - دشت جنگ ؛ میدان جنگ. هیجا. آوردگاه : برآشفت [ افراسیاب ] با ...