امیرحسین سیاوشی خیابانی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بدون شوخی: joking apart/aside

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی شوخی: joking apart/aside

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی شوخی: joking apart/aside

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

از شوخی گذشته: joking apart/aside

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرفتن دل: my heart is heavy

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گرفتن دل: my heart is heavy

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دل گرفتن: my heart is heavy

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دل گرفتن: my heart is heavy

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غصه: دل گرفتگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خدا نکنه: !God forbid

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خدا نکند: !God forbid

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خدا نکند: !God forbid

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خدایی نکرده: !God forbid

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خوره فیلم: Movie buff

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عرق گیر: خوی خوره . [ خوَی / خَی ْ / خِی ْ/ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عرق گیر: خوی خوره . [ خوَی / خَی ْ / خِی ْ/ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سخندان: سخن خواره. [ س ُ خ َ خوا / خا رَ / ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ولخرجی: پول خوره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هوشمند: خردیاور. [ خ ِ رَدْ وَ ] ( ص مرکب ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیشی گرفتن: دست پیش کردن . [ دَ ک َ دَ ] ( مص م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حسود: گرسنه دل . [ گ ُ رِ / رُ ن َ / ن ِ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ازرده دلان: گسسته دلان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیودل: عفریت دل . [ ع ِ دِ ] ( ص مرکب ) آن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دیودل: عفریت دل . [ ع ِ دِ ] ( ص مرکب ) آن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ازرده دل: گسسته دل . [ گ ُ س َس ْ ت َ / ت ِ د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پاکدل: صبح دل . [ ص ُ دِ ] ( ص مرکب ) مردم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صاف دل: صبح دل . [ ص ُ دِ ] ( ص مرکب ) مردم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صاف دل: صبح دل . [ ص ُ دِ ] ( ص مرکب ) مردم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

روشن ضمیر: صبح دل . [ ص ُ دِ ] ( ص مرکب ) مردم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کم حوصله: دل تُنُک

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همون همیشگی: The usual

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

همون همیشگی: The usual

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

odds and ends: bits and bobs

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خنزر پنزر: bits and bobs

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خرت و پرت: bits and bobs

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فوق محرمانه: top secret

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فوق محرمانه: top secret

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فوق سری: top secret

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فوق سری: top secret

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگار همین دیروز بود که: It seems only yesterday that

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاب دادن: to give sth a wave

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنباندن: to give sth a wave

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیزی نیست: no matter

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهمیت ندارد: no matter

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جالب اینکه: it ( just ) so happens ( that )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جالب اینجاست که: it ( just ) so happens ( that )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اله بختکی: it just so happens that

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منحط شدن: go to the bad

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طرفدار جمع کردن: gather some followers

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوادار جمع کردن: gather some followers

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از این طرف: this way

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نگران نباش: Not to worry

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غمزدایی: غم انجامی . [ غ َ اَ ] ( حامص مرکب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غم فرسوده: غم کوفته . [ غ َ ت َ / ت ِ ] ( ص مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غم و اندوه: هم و غم . [ هََ م ْ م ُ غ َ م م / غ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

very: wicked wicked comfortable=very com ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هاری: دیوانگی سگ ؛ هاری. ( یادداشت مؤلف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همه شو: the lot

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

همه: the lot= especially British English ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مخاط بینی: bogey

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یه ذره: a little bit

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یه کم: a little bit

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یه کم: a little bit

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یه کمی: a little bit

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یه کمی: a little bit

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unfair: that's not cricket انصاف نیست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به سزا: به انصاف ؛ بحق. بسزا : خسرو عالم عل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به سزا: به انصاف ؛ بحق. بسزا : خسرو عالم عل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بسزا: به انصاف ؛ بحق. بسزا : خسرو عالم عل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شاد کردن: بی غم کردن . [ غ َ ک َ دَ ] ( مص مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زیرا که: زیراکه. [ اَ ک ِ ] ( حرف ربط مرکب ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برای این: ازیرا. [ اَ ] ( حرف ربط ) اَزایرا. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برای این: ازیرا. [ اَ ] ( حرف ربط ) اَزایرا. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مردن: دم گسستن . [ دَ گ ُ س َس ْ ت َ ] ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good morning: happy day of the week = good mornin ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صبح به خیر: happy day of the week = good mornin ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oh my god: Holy cricket ( s ) ! = Oh my God!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oh my god or oh my god or oh my god or omg: Holy cricket ( s ) ! = Oh my God!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oh my god or oh my god or oh my god or omg: Holy cricket ( s ) ! = Oh my God!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به زودی: momentarily

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عنقریب: momentarily

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عنقریب بزودی: momentarily

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عنقریب بزودی: momentarily

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کهنه دوز: کهنه پیرا. [ ک ُ ن َ / ن ِ ] ( نف م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کهنه دوز: کهنه پیرا. [ ک ُ ن َ / ن ِ ] ( نف م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غلام خانه زاد: کهنه نوکر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مستعمل: hand - me - down

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مستعمل: hand - me - down

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ورود ممنوع: out of bounds

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

desire: a thirst for knowledge/education/in ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شکی نیست: no doubt about that

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شکی در ان نیست: no doubt about that

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توجه لطفا: Your attention, please.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sexually attractive: a bit of skirt

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shock: nasty shock/surprise

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

باز هم: once again

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یک بار دیگر: once again

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caput draconis: dragon's head

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dragons head: Caput Draconis

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در دام افکندن: ensnare

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از دیگر سو ی: then again

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

محض اطلاع: for your information,

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قبضه کردن: get hold of

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قبضه کردن: get hold of

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دراختیارگیری: get hold of

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ردش کن بیاد: give it here

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رد کن بیاد: give it here

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بده ببینم: give it here

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بارک الله: nice going!

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تصمیم گیر: decision maker

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suddenly: on the spur of the moment

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یهویی: on the spur of the moment

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تصور می شد: It seems to be presumed that

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تصور می شد: It seems to be presumed that

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تصور بر این بود که: It seems to be presumed that

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تصور بر این بود که: It seems to be presumed that

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرض بر این بود که: It seems to be presumed that

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعداد کثیر: a multitude of somebody/something

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عده کثیر: a multitude of somebody/something=a ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمار کثیر: a multitude of somebody/something=a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شمار کثیر: a multitude of somebody/something=a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرتجعانه: reactionary

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوستیزانه: reactionary

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تک قومیتی: mono - ethnic

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تک قومی: mono - ethnic

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مافیای قدرت: deep state

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مافیای قدرت: deep state

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست های پشت پرده: deep state

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the power behind the throne: deep state

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بچه ٔ ولگرد: street arab

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بچهٔ اواره: street arab

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بچه بی خانمان: street arab

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کودک خیابانی: street arab

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

current: to remain current

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به استناد: be predicated on/upon something

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بر مبنای: be predicated on/upon something

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

depend upon: be predicated on/upon something=if ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

depend on: be predicated on/upon something=if ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مخالف بودن: be the very inverse of

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ضد بودن: be the very inverse of

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ضد بودن: be the very inverse of

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خودمختاری ایالتی: Regional autonomy

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خودمختاری ایالتی: Regional autonomy

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حول و حوش: ( somewhere ) in the region of some ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حدود: ( somewhere ) in the region of some ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوری کردن از: fight shy of ( doing ) something

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

احتراز کردن از: fight shy of ( doing ) something

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کناره جستن: fight shy of ( doing ) something s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فارغ البال بودن: خر در پیش خانه ٔ خود بستن . [ خ َ د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

با جدیت: doggedly

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از ترس: for fear of

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از هراس: for fear of

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب زعفرانی: صرف بیجاده رنگ . [ ص ِ ف ِ دَ / دِ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تمایلات: leanings

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جام نقره: ساغر سیمین . [ غ َ رِ ] ( ترکیب وصف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شراب خوردن: ( کار آب کردن ) کار آب کردن. [ رِ ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شراب خواری: ( کار آب کردن ) کار آب کردن. [ رِ ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیره بخت: دولت برگشته . [ دَ / دُو ل َ ب َ گ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دربار سلطنتی: دولت خانه بارگاه و کوشک و خانه . ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دربار پادشاهان: دولت خانه بارگاه و کوشک و خانه . ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دربار پادشاهی: دولت خانه بارگاه و کوشک و خانه . ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشرافیون: اعیان دولت . [ اَ ن ِ دَ / دُو ل َ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وزرای دولت: اعیان دولت . [ اَ ن ِ دَ / دُو ل َ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وزراء حکومت: اعیان دولت . [ اَ ن ِ دَ / دُو ل َ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وزرای حکومت: اعیان دولت . [ اَ ن ِ دَ / دُو ل َ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شاد: شادمانه دل . [ ن َ / ن ِ دِ ] ( ص م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفلوک: سیه گلیم. [ ی َ ه ْ گ ِ ] ( ص مرکب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رابطه برقرار کردن: forge a relationship/alliance/link ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرپا نگه داشتن: prop up

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غرقه به خون: bloodied up

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غرقه بخون: bloodied up

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استعداد چیزی را داشتن: be/run in somebody’s blood

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خورشید: شاه اختران . [ هَِ اَ ت َ ] ( ترکیب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باد شدید: شاه باد. ( اِمرکب ) باد شدید. باد س ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جریان امور سیاسی: کوران سیاست ؛ جریان امور سیاسی. ( ف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پاکزاده: پاکیزه تخم . [ زَ /زِ ت ُ ] ( ص مرک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بچه بازاری: تخم کاسب لهجه و گویش تهرانی بچه باز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تکثیر شونده: مث تخم ترتیزک لهجه و گویش تهرانی زو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تمام شد: that's it

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فاتحه ی کسی یا چیزی را خواندن: be done for

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be done for: be done for=فاتحه مان خوانده ست

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برو کنار: move over

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دلیل موجهی: for good reason

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوک زدن: سوک زدن لهجه و گویش تهرانی نوک زدن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کشتن دادن: get one killed

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do you still listen to me: with me so far? = Do you still list ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به زور جماع کردن: درسپوختن ؛ بزور فروکردن. ( ناظم الا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جنگ ناازموده: تازه جنگ . [ زَ / زِ ج َ ] ( ص مرکب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وزیر جنگ: وزیر نظام لهجه و گویش تهرانی وزیر ج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنگ تن بتن: ریشاریش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سکس: واقعه. [ م ُ ق َ ع َ / ق ِ ع ِ ] ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وقت جنگ: گاه کوشش . [ هَِ ش ِ ] ( ترکیب اضاف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمان جنگ: گاه کوشش . [ هَِ ش ِ ] ( ترکیب اضاف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان نبرد: گاه کوشش . [ هَِ ش ِ ] ( ترکیب اضاف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیمان شکنان: ناکثین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عهد شکنان: ناکثین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیخود نیست که: no wonder

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعجبی نداره: no wonder

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تعجب نداره که: no wonder

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خونسرد باشید: Everyone will please not panic!

١٠ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی