امیرحسین سیاوشی خیابانی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیوارچه: تیغه دیواری که از خشت خام یا آجر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیوار نازک: تیغه دیواری که از خشت خام یا آجر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر اوردن عمر: پیمانه پر کردن. [ پ َ / پ ِ ن َ / ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرمای شدید: داغ تن سوز ، گرمای تن سوز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تابستان داغ: تابستان تن سوز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هن زدن: هِن زدن = با شکم نفس کشیدن ( گویش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرتشی: پولکی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بس است: کفایته

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رفقاء: بر و بچه ها

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رفقا: بر و بچه ها

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عایله: بر و بچه. [ ب َ رُ ب َچ ْ چ َ / چ ِ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عایله: بر و بچه. [ ب َ رُ ب َچ ْ چ َ / چ ِ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عائله: بر و بچه. [ ب َ رُ ب َچ ْ چ َ / چ ِ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مادام موسیو: زن و شوهر پیر و تنها ( گویش تهرانی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مردن: جان از کون دررفتن . [ اَ دَ رَ ت َ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غش و قلب: کوک و کلک. [ کو ک ُ ک َ ل َ ] ( اِ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حیله بستن: کوک و کلک کردن ؛ با تعب و مهارت اسب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حیله زدن: کوک و کلک کردن ؛ با تعب و مهارت اسب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حیله کردن: کوک و کلک کردن ؛ با تعب و مهارت اسب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شگرد فن: کوک ِ کار ؛ شیوه ٔ آن. لم آن. سر آن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خم و چم: کوک ِ کار ؛ شیوه ٔ آن. لم آن. سر آن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قلق کار: کوک ِ کار ؛ شیوه ٔ آن. لم آن. سر آن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دقیق شدن در: توی کوک کسی یا چیزی رفتن ؛ او را ان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تحت نظر گرفتن: توی کوک کسی یا چیزی رفتن ؛ او را ان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهیا بودن: کوک بودن چیزی ؛ مهیا و آماده بودن آ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مهیا: کوک بودن چیزی ؛ مهیا و آماده بودن آ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخیه زدن: کوک زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) دو پ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درز گرفتن: کوک زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) دو پ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sew up: کوک زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) دو پ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخیه کردن: کوک زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) دو پ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بهم دوختن: کوک زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) دو پ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بهم وصل کردن: کوک زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) دو پ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بهم بافتن: کوک زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) دو پ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بهم تابیدن و بافتن: کوک زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) دو پ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهم بافته شده: کوک زده ( شده )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کوک زدن: پَرک زدن = کوک زدن ( گویش تهرانی )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیت لطف: زغارو. [ زَ رَ / رو ] ( اِ ) خانه ٔ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فاحشه خانه: زغارو. [ زَ رَ / رو ] ( اِ ) خانه ٔ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روسپی خانه: زغارو. [ زَ رَ / رو ] ( اِ ) خانه ٔ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گیس گرو گذاشتن: وساطت زنانه ( گویش تهرانی )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دلال محبت: پاکش ( لهجه و گویش تهرانی ) نوعی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قواده: پاکش ( لهجه و گویش تهرانی ) نوعی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دلالی محبت: معنی اصطلاح - > پااندازی دلالی محبت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیوثی: دلالی محبت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جاکشی: دلالی محبت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرمساقی: دلالی محبت پاکشی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ننه پیروک: ننه پیروک / پیره زن = پیرزن ( گوی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیره زن: ننه پیروک / پیره زن = پیرزن ( گوی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیر زن: ننه پیروک / پیره زن = پیرزن ( گوی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عشوه انگیز: نازدار بلا = زن عشوه ای ( گویش تهرا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش ادا: ملوس

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از روی ناز: نازنازان

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ملوسک: نازنازی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوش جنم: خوش جنم = خوش ترکیب ( گویش تهرانی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناشز: Man who refuses to fulfil his marit ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نشونده: زن صیغه ای ( گویش تهرانی )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پسرانه: پسرینه. [ پ ِ س َ ن َ / ن ِ ] ( ص ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اردنگ: شلخت. [ ش َ ل َ ] ( اِ ) لگدی که با ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زهکونی: شلخت. [ ش َ ل َ ] ( اِ ) لگدی که با ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیپا: زهکونی. [ زِ ] ( اِ مرکب ) آن است ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گیس سفید: ننه عاقله ( گویش تهرانی ) = گیس سفی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ننه عاقله: ننه عاقله ( گویش تهرانی ) = گیس سفی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میان سال: عاقله ، عاقله زن در تداول عامه عاق ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میانه سال: عاقله ، عاقله زن در تداول عامه عاق ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جاکش: خانم بیار. [ ن ُ ] ( ص مرکب ) جاکش. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قواد: خانم بیار. [ ن ُ ] ( ص مرکب ) جاکش. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سینهٔ سفید: سینهٔ بلوری ( دارای سینه سفید ) ( گ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کنار دیوار: سینه کش دیوار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انتظار دادن: - دل کسی را آب کردن ؛ او را در مطلو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دل کسی را اب کردن: - دل کسی را آب کردن ؛ او را در مطلو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیراب کردن: سیرآب کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فصاحت متن: ذلاقت قلم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوش قلمی: ذلاقت قلم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قلم رفتن: قلم رفتن ؛ مقدر شدن. ( ارمغان آصفی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقدیر رفتن: قلم رفتن ؛ مقدر شدن. ( ارمغان آصفی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یک قلمه: یک قلم. [ ی َ / ی ِ ق َ ل َ ] ( ص م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بکلی: یک قلم. [ ی َ / ی ِ ق َ ل َ ] ( ص م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطلقا: یک قلم. [ ی َ / ی ِ ق َ ل َ ] ( ص م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش تقریری: ذلاقت قلم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ذلاقت قلم: ذلاقت قلم ( چیره دستی در نوشتن )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مردن: قصه اش کوتاه شد ( گویش تهرانی ) م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نس پیشونی: مرد ی که بین زنها طرفدار دارد ( گوی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیره مرد: پیری لهجه و گویش تهرانی پیر مرد ( ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیرمرد: پیری لهجه و گویش تهرانی پیر مرد ( ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخم شراب: تخم شراب= ( لهجه و گویش تهرانی ) بچ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سخت ازموده: پیر دیر سخت آزموده در امری سخت با ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دنیا: پیر خوش سیما ؛ مجازاً دنیا و روزگار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از قدیم: از دیری بدین سو. از مدتی طویل پیش ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چند سال پیش: از دیرسال ؛ از مدتی قبل. از سالها پ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از سال ها پیش: از دیرسال ؛ از مدتی قبل. از سالها پ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از مدتی قبل: از دیرسال ؛ از مدتی قبل. از سالها پ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تا مدتی: تا دیری ؛ تا مدتی دراز. زمانی طولان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زود: نه دیر ؛ زود. به سرعت. نه با فاصله ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زود باشد: نه دیر باشد ؛ زود باشد. قریباً. در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زود باشد: نه دیر باشد ؛ زود باشد. قریباً. در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نزدیک است: نه دیر باشد ؛ زود باشد. قریباً. در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کوتاه مدت: نه دیر و دراز ؛ کوتاه. اندک مدت : م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیر انزال: دیرآب. ( ص مرکب ) که زود انزال نکند ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دیر انزال: دیرآب. ( ص مرکب ) که زود انزال نکند ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دنیا: دیر سپنجی ؛ کنایه از دنیا است زیرا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیرانزالی: دیر آبی دیرآب. ( ص مرکب ) که زود ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دیرانزالی: دیر آبی دیرآب. ( ص مرکب ) که زود ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تاخیر: دیرآمد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیرپایان: دیرانجام. [ اَ ] ( ص مرکب ) که دیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دیرپایان: دیرانجام. [ اَ ] ( ص مرکب ) که دیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیر بدیر: دیرادیر. ( ق مرکب ) دیردیر. دیربدیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هر از گاهی: دیرادیر. ( ق مرکب ) دیردیر. دیربدیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به ندرت: دیرادیر. ( ق مرکب ) دیردیر. دیربدیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گاه گاه: دیرادیر. ( ق مرکب ) دیردیر. دیربدیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ندرتا: دیرادیر. ( ق مرکب ) دیردیر. دیربدیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پر عمر: دیربقا. [ ب َ ] ( ص مرکب ) پرعمر. ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پایا: دیربقا. [ ب َ ] ( ص مرکب ) پرعمر. ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابد مدت: دیربقا. [ ب َ ] ( ص مرکب ) پرعمر. ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابد مدت: دیربقا. [ ب َ ] ( ص مرکب ) پرعمر. ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زیبا: ترگل ور گل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بچه کوچک: موش موشی لهجه و گویش تهرانی بچه کوچ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تجاوز کردن به: بی سیرت کردن. [ رَ ک َ دَ ] ( مص مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fucker: مرزنده. [ م ُ زَ دَ /دِ ] ( نف ) جم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهوانی: شهوی. [ ش َ وا ] ( ع ص ) مؤنث شَهْ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

group sex: خرانبار= جماع کردن چند شخص با یکن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیت اللطف: دلال/دلاله خانه. [ دَل ْ لا ن َ / ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لولی خانه: دلال/دلاله خانه. [ دَل ْ لا ن َ / ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کونی: کلوک. [ ک َ ] ( اِ ) کودک بود امرد. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کونی: کلوک. [ ک َ ] ( اِ ) کودک بود امرد. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زود انزال: سریع الانزال

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زود انزال: سست کمر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اخته: کنده خایه ؛ آنکه خایه ٔ او را برآور ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مخنث: کنده ( ص ) پسر امرد قوی جثه. ( بر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تجارت برده: slave trade

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undertaking: تعهد ، تکلیف ، کار ، وظیفه ( برگرفت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

already: اینک

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خبردادن از: . . . . . . . . Give a foretaste of

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نشان از چیزی داشتن: . . . . . . . . Give a foretaste of

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حکایت داشتن: . . . . . . . . Give a foretaste of

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خبر دادن: . . . . . . . . Give a foretaste of

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشارت داشتن: . . . . . . . . Give a foretaste of

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشاره داشتن بر: . . . . . . . . Give a foretaste of

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نشان داشتن: . . . . . . . . Give a foretaste of

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نشانه بودن: . . . . . . . . Give a foretaste of

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واضح شدن: become vivid

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جان گرفتن: become vivid

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خانم خانه: خاتون خانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعتماد کردن: put ( some ) trust in sb or sth

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیش از این: سابق بر این

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قبلا: سابق بر این

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

محل بحث: مبحث مانحن فیه. [ ن َ ن ُ ] ( ع ص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مبحث: محل بحث= مبحث

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مورد بحث: محل بحث

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طرح شده: محل بحث

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی مثلی: being without example

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

منحصر بفرد: being without example

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the heavenly bodies: celestial observations اجرام آسمان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celestial observations: the heavenly bodies اجرام آسمانی / ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعطاء کردن: confer a title/degree/honour etc on ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعطاء: confer a title/degree/honour etc on ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارزانی دادن: confer a title/degree/honour etc on ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عطاء: confer a title/degree/honour etc on ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرحمت داشتن: مرحمت کردن confer a title/degree/h ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهداء کردن: confer a title/degree/honour etc on ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بینی: نُس دماغ ( لهجه و گویش تهرانی ) د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ضرور: نیازین

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ضروری: نیازین

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الزامی: نیازین

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی خایه: خصی بصی. [ خ َ صی یُن ْ ب ِ صی یُن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خایه کشیده: خصی بصی. [ خ َ صی یُن ْ ب ِ صی یُن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خایه کنده: خصی بصی. [ خ َ صی یُن ْ ب ِ صی یُن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ظروف شیشه: شیشه آلات. [ شی ش َ / ش ِ ] ( اِ مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سردرگم شدن: کلافه شدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

both of us: جفتمون

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به هم ریختن: ولو/ولاو کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدام انداختن: تور کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لب نون: لب نون ( لهجه و گویش تهرانی ) کنا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در تنگنا: لب هِرِه ( لهجه و گویش تهرانی ) د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در مضیقه: لب هِرِه ( لهجه و گویش تهرانی ) د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لب ورچیدن: لب برچیدن. [ ل َ ب َ دَ ] ( مص مرکب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغوا کردن: ( گویش تهرانی ) بلند کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نیمه شب: نصف شب ( ی ) لهجه و گویش تهرانی نی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توالت سرپایی: لولئین خانه لهجه و گویش تهرانی آبری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرکارگر: خلیفه لهجه و گویش تهرانی سرکارگر ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تور خوردن: گیر آوردن ، به چنگ آوردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گیر اوردن: به تور خوردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی قاعده: هردمبیل هر دم بیل دلقک تهران در عص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الله بختی: هردمبیل هر دم بیل دلقک تهران در عص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی حساب و کتاب: هردمبیل هر دم بیل دلقک تهران در عص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

haphazard: هردمبیل هر دم بیل دلقک تهران در عص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روشنی چراغ: سوی چراغ ( لهجه و گویش تهرانی )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چراغداری: فانوس کشی فانوس کش لهجه و گویش تهر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چراغچی: فانوس کش لهجه و گویش تهرانی کسی که ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ورق پاره: کاغذ پاره لهجه و گویش تهرانی سند بی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقب و جلو: پس و پیش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بطری کتابی: flask

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غلغل: مقلقله. [ م ُ ق َ ق َ ل َ ] ( ع اِ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kaleidoscope: عینک هزارنما. [ ع َ / ع ِ ن َ ک ِ ه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زیبابین: عینک هزارنما. [ ع َ / ع ِ ن َ ک ِ ه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ظرف شرابخواری: قاقزة = [ ق ُزْ زَ ] ( ع اِ ) شیشه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرندوشین: پرندوشینه. [ پ َ رَ ن َ / ن ِ] ( ص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توبه از شراب: سنگ بر قرابه زدن = [ س َ ب َ ق َرْ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترک شراب: سنگ بر قرابه زدن = [ س َ ب َ ق َرْ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنگ بر قرابه زدن: سنگ در ساغر زدن . [ س َ دَ غ َ زَ د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنگ در ساغر زدن: سنگ بر قرابه زدن . [ س َ ب َ ق َرْ ...

٨ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی