مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی

بازدید
١,٨٩٧
امتیاز کل
٤١٨,٧٣٥
کل مدال ها
١٢,٦٧٨
طلا
٤٨
نقره
٤,٠٧٩
برنز
٨,٥٥١
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کشاورزی: کشت و درود ؛ زراعت و کشاورزی : تا ز ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محصود: دروده. [ دُ دَ / دِ ] ( ن مف ) درود ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
درو شده: دروده. [ دُ دَ / دِ ] ( ن مف ) درود ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دور گشتن: بدرودشدن ؛ جدا شدن. دور شدن. خداحاف ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جدا گشتن: بدرودشدن ؛ جدا شدن. دور شدن. خداحاف ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
how are you doing: در چه حالی ؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زیاده خواه: اهل طمع. [ اَ ل ِ طَ م َ ] ( ترکیب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عرق خجلت: الماس خجالت. [ اَ س ِ خ َ ل َ ] ( ت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عرق شرم: الماس خجالت. [ اَ س ِ خ َ ل َ ] ( ت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تصحیح کردن: تصحیح دادن. [ ت َدَ ] ( مص مرکب ) د ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قصاص خواستن: خون جستن . [ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب ) ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دل پریشان: دل پریش
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دل پریش: دل پریشان. [ دِ پ َ ] ( ص مرکب ) پر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گوشهٔ خانه: بیغوله ی مسکن:گوشه ی خانه. ( مرزب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کنج خانه: بیغوله ی مسکن:گوشه ی خانه. ( مرزب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خود را به جنون زدن: تجنن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خود را به دیوانگی زدن: تجنن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به سلامتی کسی باده نوشیدن: your ( good ) health
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به سلامتی کسی نوشیدن: your ( good ) health
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نوساز: متضادش =کهن ساز. [ ک ُهََ / هَُ ] ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تازه به ثروت رسیده: متضادش = کهن کیسه . [ ک ُ هََ / ه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تازه به دوران رسیده ها: متضادش = کهن کیسه . [ ک ُ هََ / ه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کهنه پوش: ( صفت ) [قدیمی] kohanjāme ۱. جامۀ ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سالخوردگی: کهن گشتگی . [ ک ُ هََ / هَُ گ َ ت َ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
غلام خانه زاد: کهن پیوند. [ ک ُ هَم ْ / هُم ْ پ َی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
موثر گردیدن: کارگر شدن. [ گ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
موثر گشتن: کارگر شدن. [ گ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیش و کم: زیادت و نقصان . [ دَ ت ُ ن ُ ] ( تر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تزئینات زائد: النگ و دولنگ
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ساعت بساعت: ساعت ساعت. [ ع َ ع َ ] ( ق مرکب ) س ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دمبدم: ساعت ساعت. [ ع َ ع َ ] ( ق مرکب ) س ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جدا ماندن: جدا افتادن. [ ج ُ اُ دَ ] ( مص مرکب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دور ماندن: جدا افتادن. [ ج ُ اُ دَ ] ( مص مرکب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shakily: لرزلرزان . [ ل َ ل َ ] ( نف مرکب ، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tremblingly: لرزلرزان . [ ل َ ل َ ] ( نف مرکب ، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shiveringly: لرزلرزان . [ ل َ ل َ ] ( نف مرکب ، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
quakingly: لرزلرزان . [ ل َ ل َ ] ( نف مرکب ، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پناهنده: پناهیده. [ پ َ دَ / دِ ] ( ن مف ) پ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شتابیده: شتافته /اشتافته. [ اِ ت َ / ت ِ ] ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قابل بودن: سزیدن. [ س َ دَ ] ( مص ) لایق شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خشت بر دریا زدن: آب به غربال پیمودن ؛ کاری بی حاصل و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خشت براب زدن: آب به غربال پیمودن ؛ کاری بی حاصل و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پاسخ دادن: پیمودن جواب ؛ پاسخ دادن : بر سخن لب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رزم کردن: رزم پیمودن ؛رزم کردن : مرا نیز هنگا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جواب گفتن: پیمودن جواب ؛ پاسخ دادن : بر سخن لب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رزم اوردن: رزم پیمودن ؛رزم کردن : مرا نیز هنگا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رنج بردن یا رنج کشیدن: رنج پیمودن ؛ رنج بردن : مرا چون مخز ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تحمل رنج: رنج پیمودن ؛ رنج بردن : مرا چون مخز ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گذراندن سن: پیمودن سالی یا روزی و یا شبی ؛ عمر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گذراندن و سپری کردن: پیمودن سالی یا روزی و یا شبی ؛ عمر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گذراندن وقت: پیمودن سالی یا روزی و یا شبی ؛ عمر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سپری کردن وقت: پیمودن سالی یا روزی و یا شبی ؛ عمر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شب را به سر بردن: پیمودن شب ؛ به روز آوردن شب : برفت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب به غربال پیمودن یا اب در هاون کوبیدن یا سودن: مهتاب بگز پیمودن ؛ کار بی حاصل کردن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گمراه گردیدن: ازراه افتادن ؛ گمراه گشتن. ( یادداش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گمراه گشتن: ازراه افتادن ؛ گمراه گشتن. ( یادداش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ترک وطن: از وطن افتادن ؛ بغربت رفتن. از وطن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جلای وطن کردن: از وطن افتادن ؛ بغربت رفتن. از وطن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تب بریدن: افتادن تب ؛ قطع شدن تب و بریدن آن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نقض شدن: بازافتادن ؛ نقض شدن. نسخ. شکستن. به ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نقض گردیدن: بازافتادن ؛ نقض شدن. نسخ. شکستن. به ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مسکن گزیدن: وطن کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
راه دادن: کوچه دادن. [ چ َ / چ ِ دَ ] ( مص مر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
راه باز کردن: کوچه دادن. [ چ َ / چ ِ دَ ] ( مص مر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
راه باریک و گربه رو: کوچه راه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ مرکب ) ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باریکه: کوچه راه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ مرکب ) ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کم در امد: آب باریکه لهجه و گویش تهرانی درآمد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لازم شدن یا لازم امدن: افتادن= لازم شدن. وجود پیدا کردن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منجر شدن به: افتادن= منجر شدن. منتهی گشتن. ( یاد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منتهی شدن: افتادن= منجر شدن. منتهی گشتن. ( یاد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انجامیدن: افتادن= منجر شدن. منتهی گشتن. ( یاد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بچشم امدن: افتادن= بچشم آمدن. بنظر آمدن. ( از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جلوه کردن: افتادن= بچشم آمدن. بنظر آمدن. ( از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دیده شدن: افتادن= بچشم آمدن. بنظر آمدن. ( از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بنظر امدن: صورت افتادن ؛ به تصور آمدن. گمان رف ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
الهام شدن: در دل کسی افتادن ؛ به دل او خطور کر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به درد سر افتادن: به تعب افتادن ؛ در رنج واقع شدن. ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درمانده شدن و افسردگی: به تعب افتادن ؛ در رنج واقع شدن. ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مصیبت دیدن: به تعب افتادن ؛ در رنج واقع شدن. ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غربت کشیدن: به غربت افتادن ؛ در غربت واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غربت دیدن: به غربت افتادن ؛ در غربت واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تنزل پیدا کردن: تنزل افتادن ؛ واقع شدن تنزل. تنزل پ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تنزل کردن: تنزل افتادن ؛ واقع شدن تنزل. تنزل پ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وقوع جنگ: حرب افتادن ؛ جنگ شدن. حرب واقع شدن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیچیده شدن: درپیچان شدن ؛ پیچیده و تابیده شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بغرنج شدن: درپیچان شدن کار ؛ دشوار شدن آن. مشک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تعصی: درپیچان شدن کار ؛ دشوار شدن آن. مشک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مشکل شدن: درپیچان شدن کار ؛ دشوار شدن آن. مشک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غامض شدن: درپیچان شدن کار ؛ دشوار شدن آن. مشک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چاره جویی کردن: در حیلت افتادن ؛ در حیلت واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چاره جستن: در حیلت افتادن ؛ در حیلت واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چاره اندیشیدن: در حیلت افتادن ؛ در حیلت واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شک کردن: در شبهت افتادن ؛ در شبهه واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بشک افتادن: در شبهت افتادن ؛ در شبهه واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شک بردن: در شبهت افتادن ؛ در شبهه واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شکار شدن: در کمند افتادن ؛ در کمند واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شکار گردیدن: در کمند افتادن ؛ در کمند واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شکار گشتن: در کمند افتادن ؛ در کمند واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
واقع شدن در وسط: در میان افتادن ؛ واقع شدن در میان. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لج افتادن: سر لج افتادن ؛ لج پیدا کردن. در لج ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لج کردن یا لج رفتن: سر لج افتادن ؛ لج پیدا کردن. در لج ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لج بازی کردن: سر لج افتادن ؛ لج پیدا کردن. در لج ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لج کردن: سر لج افتادن ؛ لج پیدا کردن. در لج ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عقد بستگی: عقد افتادن ؛ واقع شدن عقد. عقد بسته ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عقد بستن: عقد افتادن ؛ واقع شدن عقد. عقد بسته ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیش امدن: کار افتادن ؛ پیش آمد کردن. کار رخ د ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وقوع: کار افتادن ؛ پیش آمد کردن. کار رخ د ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش امدن: مطبوع افتادن ؛ مورد پسند واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خوش امدن: مطبوع افتادن ؛ مورد پسند واقع شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیزار شدن: از دل افتادن ؛ بیزار شدن است. ( از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیزار گشتن: از دل افتادن ؛ بیزار شدن است. ( از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متنفر شدن: بیزار گرفتن ( اصطلاح )
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متنفر گردیدن گشتن: بیزار گرفتن ( اصطلاح )
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بدبخت کردن: از دولت انداختن کسی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به حساب نیامدن: از شمار افتادن ؛ بحساب نیامدن. ( یا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی ارزش شدن: از نظر افتادن ؛ بی مقدار شدن. بی ار ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یکسان سازی: برابر افتادن ؛ یکسان شدن. هموزن شدن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یکسان شدن: برابر افتادن ؛ یکسان شدن. هموزن شدن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نگران شدن: به تلواسه افتادن ؛ نگران شدن. مضطرب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دلواپس شدن: به تلواسه افتادن ؛ نگران شدن. مضطرب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
موثر واقع شدن: به جایگاه افتادن ؛ مؤثر شدن. بااثر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تاثیر کردن: به جایگاه افتادن ؛ مؤثر شدن. بااثر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کارساز بودن: به جایگاه افتادن ؛ مؤثر شدن. بااثر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مشرف به موت: محتضر. [ م ُ ت َ ض َ ] ( ع ص ) نعت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حیرت زده شدن: به حیرت افتادن ؛ حیرت زده شدن. متحی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متحیر گردیدن گشتن: به حیرت افتادن ؛ حیرت زده شدن. متحی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فاش شدن: به در افتادن ؛ آشکار شدن. روشن شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رونق یافتن: به رونق افتادن ؛ رونق یافتن. بارونق ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رونق پیدا کردن: به رونق افتادن ؛ رونق یافتن. بارونق ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رونق گرفتن: به رونق افتادن ؛ رونق یافتن. بارونق ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غار و غور: به غار و غور افتادن شکم ؛ صدا کردن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سرگردان بودن: به کوچگه افتادن ؛ متحیر شدن. درماند ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیهوش گشتن: بی خبر افتادن ؛ بیهوش شدن. غافل گرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیهوش گردیدن: بی خبر افتادن ؛ بیهوش شدن. غافل گرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دیگرگونی: تغییر افتادن ؛ دگرگون شدن. تغییر رو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دگرگون گشتن: تغییر افتادن ؛ دگرگون شدن. تغییر رو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تغییر یافتن: تغییر افتادن ؛ دگرگون شدن. تغییر رو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دشمن شدن: چپ افتادن با کسی ؛ مخالف شدن با او. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دشمن شدن: چپ افتادن با کسی ؛ مخالف شدن با او. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خصومت افتادن: چپ افتادن با کسی ؛ مخالف شدن با او. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مخالف شدن: چپ افتادن با کسی ؛ مخالف شدن با او. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درنگ شدن: درنگ افتادن ؛ درنگ شدن. تأخیر شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تاخیر: درنگ افتادن ؛ درنگ شدن. تأخیر شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تعلل: درنگ افتادن ؛ درنگ شدن. تأخیر شدن. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یکی شدن: درهم افتادن ؛ یکی شدن. متحد شدن. دو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یکی شدن با: درهم افتادن ؛ یکی شدن. متحد شدن. دو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رفاقت کردن: دوستی پیوستن: رفاقت کردن. ( مرزبا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیوسته شدن: دُمادُم افتادن ؛ پیوسته شدن. متوالی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیوسته گشتن: دُمادُم افتادن ؛ پیوسته شدن. متوالی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیوسته گردیدن: دُمادُم افتادن ؛ پیوسته شدن. متوالی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشت سر هم اتفاق افتادن امری: دُمادُم افتادن ؛ پیوسته شدن. متوالی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پی درپی شدن: دُمادُم افتادن ؛ پیوسته شدن. متوالی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پی درپی رخ دادن: دُمادُم افتادن ؛ پیوسته شدن. متوالی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پی یکدیگر امدن: دمادم آمدن کسی ( سپاهی ، گروهی ) ؛ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تتابع: دمادم آمدن کسی ( سپاهی ، گروهی ) ؛ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیاپی شدن و پی در پی امدن: دمادم آمدن کسی ( سپاهی ، گروهی ) ؛ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روانه گردیدن: دمادم چیزی روان گشتن ؛ با فاصله کم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به دنبال هم: دمادم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پی درپی وبتواتر چیزی را رساندن: دمادم فرستادن ؛ پی درپی فرستادن. به ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دنبال هم فرستادن: دمادم فرستادن ؛ پی درپی فرستادن. به ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پی در پی کردن: دمادم کردن ؛ پی در پی هم کردن. به ه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بهم پیوستن: دمادم کردن ؛ پی در پی هم کردن. به ه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به هم پیوستن: دمادم کردن ؛ پی در پی هم کردن. به ه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متصل کردن: دمادم کردن ؛ پی در پی هم کردن. به ه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیوست کردن: دمادم کردن ؛ پی در پی هم کردن. به ه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به دنبال رفتن: دمادم کسی رفتن ؛ درست در پی رفتن. ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باهوش شدن: زیرک افتادن ؛ باهوش بودن. باهوش گرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ملتفت شدن: سر افتادن ؛ ملتفت شدن. متوجه شدن. د ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بعقل امدن: عقل بسر کسی افتادن ؛ بعقل آمدن. باع ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سر عقل امدن: عقل بسر کسی افتادن ؛ بعقل آمدن. باع ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فالج شدن: فالج افتادن ؛ فالج شدن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فلج شدن: فالج افتادن ؛ فالج شدن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فلج گردیدن: فالج افتادن ؛ فالج شدن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چروک خوردن: کیس افتادن درجامه ؛ چروک شدن لباس. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چروک شدن: چروک خوردن. [ چ ُ خوَرْ / خُرْ دَ ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دشمن گشتن: کین افتادن ؛ دشمنی روی دادن. نامهرب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نبردگاه: خصومتگه. [ خ ُ م َ گ َه ْ ] ( اِ مر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رزمگه: خصومتگه. [ خ ُ م َ گ َه ْ ] ( اِ مر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نامهربانی: کین افتادن ؛ دشمنی روی دادن. نامهرب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نامهربان شدن: کین افتادن ؛ دشمنی روی دادن. نامهرب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نامهربان گشتن: کین افتادن ؛ دشمنی روی دادن. نامهرب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نامهربان گردیدن: کین افتادن ؛ دشمنی روی دادن. نامهرب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گود شدن: گود افتادن ، چنانکه چشمان بیماری از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فرو رفتن: گود افتادن ، چنانکه چشمان بیماری از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مقبول افتادن: مسموع افتادن ؛ قبول شدن. پذیرفته گر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ملاحظه شدن: ملحوظ افتادن ؛ ملاحظه شدن. دیده شدن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هم صحبتی: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هم صحبتی همصحبتی: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هم نشین شدن: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هم نشینی همنشینی: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نشست و برخاست کردن: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مراوده داشتن: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مراوده کردن: نشست وخاست افتادن ؛ هم صحبت شدن. مل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نقل شدن: نقل افتادن ؛ نقل شدن : از او نقل اف ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
منتقل شدن: نقل افتادن. [ ن َ اُ دَ ] ( مص مرکب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دمر افتادن: به رو درافتادن ؛ دمرشدن. ( یادداشت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dysania: Dysania is a chronic feeling that y ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمر شدن: به رو درافتادن ؛ دمرشدن. ( یادداشت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خودازاری: در خویشتن افتادن ؛ بخود حمله کردن و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انتشار یافتن: خبر افتادن ؛ خبر شایع شدن. منتشر شد ...
٨ ماه پیش