مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی

بازدید
٢,٤٥٧
امتیاز کل
٤٢٢,٣٧٠
کل مدال ها
١٢,٧٦٢
طلا
٤٩
نقره
٤,١٠٢
برنز
٨,٦١١
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ممنوع: بازداشته. [ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
محدود: بازداشته. [ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زمین: فرش خاک . [ ف َ ش ِ ] ( ترکیب اضافی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جانداران: رسته ٔ خاک . [ رُ ت َ / ت ِ ی ِ ] ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قبر: خاک فراموشان . [ ک ِ ف َ ] ( ترکیب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خودشکن: خاک نهاد. [ ن ِ / ن َ ] ( ص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فروتن: خاک نهاد. [ ن ِ / ن َ ] ( ص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
متواضع: خاک نهاد. [ ن ِ / ن َ ] ( ص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اطاعت کردن: جبین بر خاک مالیدن . [ ج َ ب َ دَ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فرمان بردن: جبین بر خاک مالیدن . [ ج َ ب َ دَ ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سجده کردن: جبین بر خاک نهادن . [ ج َ ب َ ن ِ / ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بدبخت شدن: خاک نشین شدن . [ ن ِ ش ُ دَ ] ( مص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قناعت کردن: خاک دیوار لیسیدن/خوردن . [ ک ِ دی د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بدبخت کردن: خاک نشین کردن . [ ن ِ ک َ دَ ] ( مص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به روز سیاه نشاندن: خاک نشین کردن . [ ن ِ ک َ دَ ] ( مص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
به روز سیاه نشاندن: خاک نشین کردن . [ ن ِ ک َ دَ ] ( مص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گیلاس خالی: dead glass ( =one that someone has ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گیلاس خالی: dead glass ( =one that someone has ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بطری خالی: dead bottle ( =one that someone has ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بطری خالی: dead bottle ( =one that someone has ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in the near future: erelong
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
وقیح: beyond the pale
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
لباس شنا: swiming costume
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بدجوری: horribly
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
موثر بودن: do the trick
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کارگر بودن: do the trick
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نتیجه بخش بودن: do the trick
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خزپوش: fur - clad
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خز پوشیده: fur - clad
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باله دار: flippered
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خواستن: برآن هستن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
افزایش جمعیت: baby boom
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ضمنا: inter alia
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مورد اتهام واقع شدن: face charges ( =have been charged w ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مورد اتهام واقع شدن: face charges ( =have been charged w ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زمین بازی: recreation ground
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pidgin: نیمچه زبان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از پس هم: متعاقب هم ؛ ازپس هم. ( ناظم الاطباء ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از پس هم: متعاقب هم ؛ ازپس هم. ( ناظم الاطباء ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نیم سوز: partly burnt
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نیم سوخته: partly burnt
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نیم سوخت: partly burnt
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
منزوی: تنهانشین. [ ت َ ها ن ِ ] ( نف مرکب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به سود خود قضاوت کردن: معنی اصطلاح - > تنها به قاضی رفتن ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
چوچوله: بلوچ . [ ب ُ ] ( اِ ) علامتی که بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خانم بازی: چوچوله بهم زنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فاحشه باز: چوچوله بهم زن. [ ل َ /ل ِ ب ِ هََ ز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فاحشه باز: چوچوله بهم زن. [ ل َ /ل ِ ب ِ هََ ز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زن گنده: horse - godmother
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زن گنده: horse - godmother
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vomit: jerk the cat
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به قول: . . . . . . . . . . . . in the word ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
به قول: . . . . . . . . . . . . in the word ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lg: Similiar to 'LB', LG stands for 'Li ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lg: Similiar to 'LB', LG stands for 'Li ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اسرار مگو: a skeleton in the closet a skeleto ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
راز مگو: a skeleton in the cupboard British ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از ان موقع: Since then
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از ان باز: Since then
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صبحگاهان: In the morning time
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
صبحگاه: In the morning time
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سپیده دمان: خنجر صبح. [ خ َ ج َ رِ ص ُ ] ( ترکی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard liquor: آب شنگولی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فحاشی: verbal abuse
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
باکره: unravished
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
حورا: دوشیزگان جنت ؛ کنایه از حوران بهشتی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بدرود گفتن: bis someone goodbye/adieu
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بدرود کردن: bis someone goodbye/adieu
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بدرود کردن: bis someone goodbye/adieu
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
الوداع گفتن: bis someone goodbye/adieu
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
الوداع گفتن: bis someone goodbye/adieu
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وداع کردن: bis someone goodbye/adieu
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وداع گفتن: bis someone goodbye/adieu
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unwearied: بی خستگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unwearied: بی خستگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هرروزه: آفتاب به آفتاب ؛ هر روز: آفتاب به آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
هرروزه: آفتاب به آفتاب ؛ هر روز: آفتاب به آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
غیر قابل باور: beggar description/belief
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
غیر قابل توصیف: beggar description/belief
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
very good: sterling
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مایه مباهات: somebody’s pride and joy
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از روی حسادت: from envy
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از روی حسادت: from envy
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از حسادت: from envy
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trust somebody with something: to let someone have something or ha ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trust one with something: to let someone have something or ha ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اینم از این: there you go
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قند عسل: pumpkin
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شیشه بر: جام بُر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دایما: day after day
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کیشته: shoo
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خفه شو: dry up
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be silent: dry up
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یکوقتی: at some point
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یک زمانی: at some point
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زکی: blimey
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
very big: thumping
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لای چیزی را درز گرفتن: put a stop to something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تمام این مدت: all along
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در تمام طول این مدت: all along
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
همهٔ این مدت: all along
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
همهٔ این مدت: all along
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از همان اول: all along
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از اغاز: all along
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پا گذاشتن: set foot in ( some place )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قدم گذاشتن: set foot in ( some place )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قدم نهادن در: set foot in ( some place )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ناگهان باز شدن: burst open
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ناگهان باز شدن: burst open
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پر واضح: abundantly clear
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پر واضح: abundantly clear
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clear: abundantly clear very easy to unde ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دانشمندی: دانشوری. [ ن ِ وَ ] ( حامص مرکب ) ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عالمی: دانشوری. [ ن ِ وَ ] ( حامص مرکب ) ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کج بینانه: احولانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کژ بینانه: احولانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وزیران دانا: مشیران سلطنت ؛ وزیران دانا و آگاه. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شالوده: سنگ بنا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در ازای: در قبال . . . .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیاله دار: cupbearer
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
با توجه به اینکه: In keeping with
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پیرو: In keeping with
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poetry: Poesy
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
درخور توجه: noteworthy
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در خور توجه و بسیار چشمگیر: noteworthy
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
در خور توجه و بسیار چشمگیر: noteworthy
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کورسوی امید: a glimmer of hope
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
moon blanched: moon - blanched: whitened by the li ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
darkling: شب گرفته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شب گرفته: darkling
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سالخوردگان: the aged
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in where: wherein
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرجرئت: تمام زهره:کامل جرأت. ( مرزبان نام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پر جرائ ت: تمام زهره:کامل جرأت. ( مرزبان نام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پر جرات: تمام زهره:کامل جرأت. ( مرزبان نام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خایه دار: تمام زهره:کامل جرأت. ( مرزبان نام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خایه دار: تمام زهره:کامل جرأت. ( مرزبان نام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زراندوز: gold - heaper
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زراندوز: gold - heaper
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زراندوخته: gold - heaper
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ارزش نداشتن: به لعنت خدا نیرزیدن ؛ به هیچ نیرزید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
glassy smooth: ( as ) smooth as glass
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نخاله های جامعه: the dregs of society
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مرثیه: death - lament
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
illimited: illimited=free from limitation or r ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
illimited: illimited=free from limitation or r ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بعید و قریب: afar or nigh
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زیرا: ( از آنکه ) از آنکه. [ اَ ک ِ ] ( ح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
چون: ( از آنکه ) از آنکه. [ اَ ک ِ ] ( ح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
رسوا کردن: بیضه در کلاه شکستن:رسوا کردن، عیب ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حضرت محمد صلی الله علیه و اله: همای بیضه ٔ دین . [ هَُ ی ِ ب َ / ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
حضرت محمد صلی الله علیه و اله: همای بیضه ٔ دین . [ هَُ ی ِ ب َ / ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عالی مقام: عالی مکان . [ م َ ] ( ص مرکب ) آنکه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گریختن: هزیمت رفتن . [ هََ م َ رَ ت َ ] ( م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تجاوز کردن: ورا رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تجاوز: ورا رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tariff: tariff ( 1500 - 1600 ) Italian tari ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دمده: outmoded
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
منسوخ: outmoded
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از مد افتاده: outmoded
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
راسخ: unwavering
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پرداختن به: set about
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیش گرفتن: set about
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پیش گرفتن: set about
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شروع کردن به: set about
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شروع کردن به: set about
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
رابطه نامشروع: carrying - on
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
رابطه نامشروع جنسی: carrying - on
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
liaison: carrying - on
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رابطه جنسی نامشروع: carrying - on
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
رابطه جنسی نامشروع: carrying - on
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روابط نامشروع: carryings - on
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
روابط نامشروع: carryings - on
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bestiality: وطی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از خود گذشتگی: self renunciation
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ترک نفس: self renunciation
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ترک نفس: self renunciation
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مسک نفس: self renunciation
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مسک نفس: self renunciation
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
self abnegation: self renunciation
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self abnegation: self renunciation
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ناجور: ill - matched
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بی قواره: ill - matched
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نامتناسب: ill - matched
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بی تناسب: ill - matched
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نابجا: ill - matched
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ناموزون: ill - matched
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پیدایش: the advent of something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ظهور: the advent of something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عزاداری کردن: ماتم ساختن. [ ت َ ت َ ] ( مص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سوگواری کردن: ماتم ساختن. [ ت َ ت َ ] ( مص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سوگواری کردن: ماتم ساختن. [ ت َ ت َ ] ( مص مرکب ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عزاداران: ماتم زدگان : سوگواران . ( مرزبان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عزاداران: ماتم زدگان : سوگواران . ( مرزبان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سوگواران: ماتم زدگان : سوگواران . ( مرزبان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سوگواران: ماتم زدگان : سوگواران . ( مرزبان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عزادار: ماتمی. [ ت َ ] ( ص نسبی ) عزادار. س ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سوگوار: ماتمی. [ ت َ ] ( ص نسبی ) عزادار. س ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متفرق شدن: از هم افتادن ؛ متفرق شدن. از هم دور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
متفرق شدن: از هم افتادن ؛ متفرق شدن. از هم دور ...
١٠ ماه پیش