تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

( دوره ) نامزدبازی a period during which a couple develop a romantic relationship, especially with a view to marriage.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

غافلگیر شدن، جا خوردن، انتظار نداشتن to surprise someone, esp. in a way that makes the person feel confused or uncertain

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

رابطه جدید این نوع رابطه زمانی آغاز می شود که شما برای حواسپرتی و کم کردن فشار یک رابطه عاشقانه و نزدیک پایان یافته شده، با فرد دیگری رابطه جدیدی آغا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

به طور کلیشه ای در حالت کلی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حرکت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

مبنای مورد نیاز مثلا پزشک می گوید که هرماه یکبار بیاید تا شما را ملاقات کنم، این تاریخ درواقع مبنای مورد نیاز را نشان می دهد مثالهای زیر As - Need ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

تاریخ پایانی، آخرین مهلت The drop - dead date is the last possible date on which something must be completed and, in most circumstances, an extensio ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

دشوار بودن درک، عدم فهمیدن، قابل فهم نبودن too difficult or strange for you to understand

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

معنیش تقریبا اینه �وقتی چیزی سابقه اش اونقدر بده که شما شک دارید تغییر کنه� مشکلاتی که خیلی وقته بودند و فکر می کنید درست نمی شوند عدم اطمنیان از اصل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

ریز ریز کردن، تکه تکه کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

کوپن، حق بیمه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

مثل بیمه تکمیلی هست، وقتی بیمه شونده توی درمان پولی پرداخت می کنه، تقریبا یه مبلغی رو بیمه گذار به بیمه شونده پرداخت می کنه a small fixed amount req ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

دیده نشدن، پشت کاری مخفی شدن و دیده نشدن، غیبت داشتن گاهی وقتا میگیم خیلی وقته ندیدمت. . بعد میگیم کار داشتم To fall behind another object or item a ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

جواب سربالا دادن، یا توی زبان عامیانه خودمون گاهی می گوییم که فلانی جواب داد ( یعنی گستاخی و پررویی کرد ) To respond angrily or rudely at an inappro ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

انجام دادن کار یا پروژه to complete a project, transaction, or task

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

شناگری که به جای عمیق رفته و درجا پا می زند تا سرش را بالای آب نگه دارد swimmer can do while in a vertical position to keep their head above the surf ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

پذیرش رفتار اشتباه، درواقع مهر تأیید به یک چیز غلط زدن approve or sanction ( something ) , especially with reluctance accept ( behaviour that is cons ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

بیان هیجان یا احساسی به صورت خیلی شدید و غلو کردن در آن، جوسازی، غلو کردن، اغراق کردن، to express a feeling in a much stronger way than is necessary ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

شکایت، غرولند ( چیز جزئی ) a complaint, especially a trivial one

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

زیر و بم چیزی را فهمیدن to succeed in discovering something difficult, complicated, or secret

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

به معنی فرصتی برای رسیدن یا انجام چیز جدید If you say that something helps someone to get their foot in the door or their toe in the door, you mean t ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

حبس کردن و عدم ابراز احساس، خفه کردن خود to stop yourself from feeling or showing a particular emotion

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش قدم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

گاهی معنی به عقب برگشتن و بررسی کردن معنی میده؛ اینکه به عقب برگردی و چک کنی کار یا هرچیز دیگری درست انجام شده یا خیر to show that an explanation or ...

پیشنهاد
٦

من تو، شما همه؛ من و تو باهم، بقیه هم با هم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

متحد شدن علیه کسی، عزم رو جزم کردن برای آسیب زدن به کسی، قصد ضربه زدن به کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تغییر ظواهر صورت برای بیان یک احساس یا حتی برای برقراری ارتباط، شکلک درآوردن، ادا درآوردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

مرتکب اشتبه شدن، خطا کردن، خبط کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

پوشیدن لباس مناسب ( متناسب با شغل و حرفه یا وضعیتی که هستید ) to have an appearance or wear clothing that is usual or expected for a particular sit ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

از چشمان طرف همه چیز رو خوندن بیانگر اینکه از چشمان طرف احساسات و افکار او را متوجه می شوید you can understand a person's emotions and sometimes thou ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

آماده شدن برای انجام سریع کاری به روشی جدید، انجام سریع و موفقیت آمیز کاری جدید to immediately work hard and successfully at a new activity

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

پرندگان و زنبورها در واقع اصطلاحی برای توضیح دادن روابط صمیمانه و جنسی به کودکان است مثل همان اصطلاح پدر دانه تو را توی دل مادر کاشت "The birds and t ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

مافوق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

زلزله سنج، زلزله نگار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

کارگاه چوب و نجاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

هرکسی یا هرچیزی که جدید نباشد، کهنه، قدیمی، تاریخ گذشته : something or someone not new or exciting any more

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

یک نوع سبک مدیریت است به این معنا که دائما کارکنان خود را نظاره کنی و اونها رو بپایی.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

کنایه از لطف زیادی، اینکه نباید در حق کسی چیزی را زیاد انجام داد ممکن است برای وی خوب نباشد to not have or use too much of something because you thin ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

آماده جنگ، کسی که شمشیر از پشت کشیده، آماده واکنش نشان دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گله مند، شکایت کنان، اخمو، غرغرو

پیشنهاد
١٠٢

آنقدر وانمود کن تا به واقعیت تبدیل کنی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

کم اهمیت جلوه دادن کاری، ناچیز شمردن - - عمدتا به معنای این است وقتی کسی کاری انجام می دهد یا چیزی می گوید می گوییم مهم نیست. شاید دقیق تر توی این جم ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

درست نبودن، صحیح نبودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

به معنای ترغیب و تشویق دیگران برای انجام دادن کار مورد نظر شما

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

عقب نشینی، پاسخ یا واکنش و رفتار عجولانه و سریع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کنشگر، عامل، مولد ( در مقابل واکنش پذیری قرار دارد )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

مدخل، ورودی درب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تغییر مسیر، تغییر جایگاه،

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

فرار و اجتناب از چیزی یا کسی، کنایه از فرار کردن از مخمصه یا مشکل به جای اینکه به قلب آن بزند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دلالت داشتن