پیشنهادهای محسن م. علمی (٥٢)
Pure team تیم یکدست
توالت صحرایی
Steiner aid جعبه کمک های اولیه کوله ای
اقدامات تکمیلی
سروسامان دادن دوباره، بازساماندهی
War - ravaged جنگ زده
Adopt a hardline موضعی سخت گرفتن، سرسختانه موضع گرفتن
وابسته به هم، به هم وابسته
Implementing necessary changes outweights the cost of these upgrades اعمال تغییرات لازم برهزینه این ارتقامی چربد ( می ارزد )
هرگونه وسیله نقلیه زمینی، دریایی وهوایی بدون سرنشین
اسلحه ساز، مجهزبه سلاح، مسلح شده، تبدیل به اسلحه شده
the collective network of connected devices and the technology that facilitates communication between devices and the cloud, as well as between the d ...
حاصل ازهمکاری
به تدریج فزاینده
ناوچه ( مردجنگی ) پرتغالی معمولا این موجود دریایی به دلیل شباهت ظاهری و ژله ای بودن، با عروس دریایی اشتباه گرفته می شود. اما جنگجوی پرتغالی، عروس دری ...
کمک های اولیه اورژانسی
درصخره نوردی به معنای دستگیره های مصنوعی است که برای استفاده صخره نوردروی صخره کارگذاشته می شود
Rerouted figure یعنی شکل کج ومعوج ( کج وکوله )
بازکردن کوله پشتی وغیره De - rig rucksacks
بست فوری
رعایت کردن به عنوان مثال: He maintains the flow of traffic
مگسک، تیغه مگسک
حلقه چفت، تکه فلزی برای محکم کردن طناب سیم یاغیره
تابلوراهنمای دستی
فرودمعلق
شیب روبه بالا، سربالایی
تکه برداری
تیم های امدادونجات
امدادونجات
all - weather strip نواریاباریکه همه هوایی ( مناسب تمام شرایط جوی )
نیرومخصوص
همرسانی، به هم رساندن
بیراهه، بدمسیر
همکاری، همباشی
Pushups and resistance training تمرینات فشاری ومقاومتی
روبه فزونی، روبه افزایش
بازگردانی، فرودآوردن، نشاندن ( هواپیما )
Provider expeditionary هیئت اعزامی تامین کننده
رویدادهای آتی
میان بُر
بیراهه، فاقدجاده، مسیرپرت
خرد، قدرت تمیز
مفرد:دستورکار جمع:دستورهای کاری
نفربر 1 an eight - wheeled armored vehicle used by the Army with defense capabilities similar to those of a tank, but with greater mobility and fewe ...
کاه وگل ، کاه گلی
مدرک تایید کننده
کس وکار - خویش وقوم - فک و فامیل
بانوشیدن الکل ازخودبیخودشده بود
تایید وامضای فردمشهور
کم کم ودیر به دیر