پیشنهادهای جعفری (٧١)
شهامت به خرج دادن
the point from which a new undertaking or activity is begun. "many stations became jumping - off points for hunting expeditions"
Jib door دری که در حالت بسته غیر قابل تشخیص و مخفی است
راه رو هموار کرد برای
A patty or burger is a flattened, usually round, serving of ground meat and/or legumes, grains, vegetables, or meat alternatives
The front end of his vehicle crushed قسمت جلویی ماشینش
یه شرکت حمل و نقل آمریکایی واسه حمل اثاثیه و بار مثه ظریف بار خودمون
موشک زمین به هوا
His body riddled with bullets سوراخ سوراخ شده
احساساتی شدن
بهترین معنی به نظرم مقدار قابل توجه
انگار که As if they had never visited that address
اسم بد گذاشتن رو کسی برای توهین کردن بهش
The flag at half staff to honor police officer brian. . . . به معنای نیمه بر افراشته برای احترام
جوش سرسفید
یکی نبودن حرف و عما
شهری در ایالت Indiana ایالات متحده آمریکا
فزاینده
مثل روز روشنه. Its plain as day
چرب زبان، چاپلوس
پیش از هر چیزی