تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

درخواست محترمانه مشابه است با would you mind. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

از منظر علم روانشناسی: کمال گرا - ایده آل طلب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

منو اذیت میکنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

to make angry or indignant عصبانی کردن یا شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

اصفهانی بازی در آوردن

پیشنهاد
٠

این اصطلاحه. معنی: هرگز ازش استفاده نمیشه.

پیشنهاد
١٥

این اصطلاحه. معنی: هرگز ازش استفاده نمیشه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

used to emphasize that one is already well aware of or in complete agreement with something.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مربوط به جریانات آب دریاست که میتواند برای شناگران خطرناک باشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مثبت بمانید ( حتی در شرایط سخت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاقه مند به اثبات ( یک موضوع )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بالاترین کیفیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بالاترین کیفیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

اصطلاح: نابود شدیم. مثال: رفته بودیم پیکنیک پشه ها ریختن نیشمون زدن. we got eaten alive

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشبرد موفقیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

to prevent ( someone ) from doing ( something ) by talking about the good reasons for not doing it : to persuade or convince ( someone ) not to do ( ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

pick someone's brain phrase of pick INFORMAL obtain information by questioning someone who is better informed about a subject than oneself. سوال از ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

pick someone's brain phrase of pick INFORMAL obtain information by questioning someone who is better informed about a subject than oneself. سوال از ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

pick someone's brain phrase of pick INFORMAL obtain information by questioning someone who is better informed about a subject than oneself. سوال از ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

فاسد نشدنی ( دارو - غذا و . . . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

چراغ قوه باطری خور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

قطعی برق ( در یک منطقه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

باهات موافقم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک کتاب جذاب واقعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مهارت مهم و اساسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ترتیب دادن یا آراستن غذا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بی شعور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر بدیهی یا تاثیر آشکار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Double standards are unfair. If a teacher lets all the boys bring candy for lunch but not the girls, that’s a double standard. تبعیض

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سوراخ کردن. برای مثال: سوراخ کردن گوش برای نصب جواهرات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

خودمو ببخشم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

یکم صبر کن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

قدرشناس بودن نسبت به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

موجب شدن - هدایت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

محلی داخل رستوران جهت فروش غذا و تنقلات و نوشیدنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

انباشته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

غیر مهم یا غیر جدی گرفته شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

با تاخیر رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کجا میتوانم پیدا کنم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

:means something like While I have your attention or As I am asking you questions anyway, here is another one for you

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

ترجمه ابراهیم به معنای ”زل زدن” اشتباه است. آن کلمه ”stare” است که تلفظ متفاوتی هم دارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

. Not be surprised by the usual events. Anything might happen

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

من از شما اطلاعاتی ثبت دارم که. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

همه چیز آماده است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

امکانات

١