پیشنهادهای BehSiraf (١٧)
از دیدگاه من بهترین برابر پارسی برای واژه عربی کتاب می تواند واژه نَسک باشد زیر کوتاه و خوش آواست. کتابخانه =نَسکخانه کتابدار = نَسکدار کتابفروشی = ...
از دیدگاه من بهترین برابر پارسی برای واژه عربی کتاب می تواند واژه نَسک باشد زیر کوتاه و خوش آوا است. کتابخانه =نَسکخانه کتابدار = نَسکدار کتابفروشی ...
اینکه می گویند هر واژه قاف دارد عربی است یا ترکی جمله ای نادرست است. واژگان قند، قشنگ، قباد، قابوس، قزوین و قانون که معرب شده واژگان کند، خوشنگ، کوا ...
اینکه می گویند هر واژه قاف دارد عربی است یا ترکی جمله ای نادرست است. واژگان قند، قشنگ، قباد، قابوس، قزوین و قانون که معرب شده واژگان کند، خوشنگ، کوا ...
اینکه می گویند هر واژه قاف دارد عربی است یا ترکی جمله ای نادرست است. واژگان قند، قشنگ، قباد، قابوس، قزوین و قانون که معرب شده واژگان کند، خوشنگ، کوا ...
اینکه می گویند هر واژه قاف دارد عربی است یا ترکی جمله ای نادرست است. واژگان قند، قشنگ، قباد، قابوس، قزوین و قانون که معرب شده واژگان کند، خوشنگ، کوا ...
پارسی باستان: vṛka - ( ورکه ) به معنی گرگ. اوستایی: vəhrka - / vehrka - با همان معنا. پارسی میانه: gurg ( گرگ ) . کردی: gurg یا gorg. پشتو: gurg. ...
واژه �گرگ� در پارسی نو دگرگون شدهٔ vəhrka - اوستایی و vṛka - سانسکریت است و خویشاوند با واژه هایی چون wolf انگلیسی و λύκος یونانی.
گرگ یک واژه پارسی است.
سکته واژه ای عربی است کاربر امین حتی از زبان عربی هم واژه می دزدد چه جالب چقدر زبان ترکی شما بدبخت و تنگدست است که مجبور به دزدیدن واژگان زبان های دی ...
در پاسخ به امین؛ خون یک واژه پارسی است. ( تلاش شما برای دزدیدن واژگانی مانند این تنها نشان میده زبان شما چقدر فقیر و بی مایه است. ) خط اورخون برگرفت ...
انگار ترکی خودش واژه نداره که این پانترک در زیر هر واژه پارسی یا دیگر زبانهای ایرانی ( لری، کردی، مازنی، بلوچی، لکی، گیلکی، تاتی، تالشی، اچمی و. . . ...
خیلی پانترک ها جالب هستند نه تنها کنگر را ترکی می دانند بلکه از کنگر به سومر می رسند و سومر را ترکی می دانند خدا به هر کس عقل داده ولی به اینها نداده ...
( در پیام پیشین چند اشکال وجود داشت ) مردم لک و مردم لر به عنوان اقوام ایرانی تبار هویت مستقل خودشان را دارند مانند دیگر اقوام ایرانی این دو قوم زیر ...
( پاد بیم = پادبیم ) پادبیم بهترین جایگزین برای واژه امنیت است.
برابر پارسی برای واژه امنیت است. ( پاد بیم = پادبیم ) پاد به معنای ضد، مقابله، حفاظت و نگهداری است. بیم به معنای ترس و هراس است. ترکیب این دو در ...
برابر پارسی برای واژه امنیت است. ( پاد بیم = پادبیم ) پاد به معنای ضد، مقابله، حفاظت و نگهداری است. بیم به معنای ترس و هراس است. ترکیب این دو در ...