پیشنهادهای الهام حمیدی (٣٤٨)
مرکزی
پر سود
احیای مجدد
مقتدر
جایگاه ویژه
یکه خورد
در نقش فعل . . خاکستر پاشیدن
علامت
غریزه
اصطبل _ و گاهی به معنای قاب دور گردن گاوی ک در گاوداری یا اصطبل است
برآشفته
سرازیری
خالی کردن ( آن ها چند سطل پر از آب را روی او خالی کردند )
پر. ( این سطل آب پر است )
نغمه _ تک نوازی
چاقویی آماده ی حمله
پیچ و تاب خوردن
محتاط
محافظه کار
جنبش
مهارنکردنی _ سرکش
بالاخره
مستحکم
جدی ــ موقر و متین
بی حواسی
پر قدرت
نشانه گرفتن
مهره ی سرآمد
با انضباط
به این دلیل
پرتحرک
خوش رنگ و درخشان
بی روح
کم ارتفاع
به بیرون از جایی رانده شدن
حقوق. که البته وجهه اجتماعی بهتری نسبت به wage داره و به اصطلاح ، با کلاس تره و مشاغل کارگری و امثال اون استفاده نمیشه
حقوق یا پرداخت ماهیانه
دستمزد ( واژه ای که برای کارگران استفاده می شود )
آجرکاری
عده کمی از مردم
علم حساب و کتاب
خیکی ( منظور افراد بسیار چاق )
لجام گسیخته ، از خود بیخود شدن
اطلاعات تماس
مشتری سخت پسند
پدید آوردن
رو به نابودی
بدون تنوع
شغل پر مسئولیت
درخواست دادن . خصوصا وقتی استفاده می شه که برای جایی بخوایم درخواست کار بدیم.