حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

betide: To happen or befall, especially as ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off putting: Something that is off - putting is ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the wrong ballpark: عبارت "In the wrong ballpark" به مع ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pinch: To “pinch” something means to steal ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reach the summit: "Reach the summit" can refer to bot ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bumpy road: اصطلاح "bumpy road" به معنای **"مسی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tough gig: اصطلاح "tough gig" به معنای **"کار ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

struggle street: اصطلاح "Struggle street" به معنای * ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stormy weather: در زبان عامیانه، "stormy weather" ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ascension point: اصطلاح "Ascension point" به معنای * ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw the switch: اصطلاح "throw the switch" به معنای ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lose one's stomach: to not feel brave or determined eno ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

استحضار: در مکاتبات اداری، کلمه استحضار برای ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ecology: Ecology ( from Ancient Greek ) stud ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

procrastination station: The term “procrastination station” ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

office hours hustle: Refers to the act of frantically st ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

everything and the kitchen sink: This phrase is used to describe a s ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti airport dad: an "anti - airport dad" is someone ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

justication: "justication" could be a portmantea ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on course: در مسیر درستی برای رسیدن به مقصدمان ...

١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on course: شرکت برای کسب سود 20 میلیون پوند در ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snag solving: This term refers to the act of solv ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

problem busting: This term refers to the process of ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bug stomping: This term refers to the act of iden ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

issue juggling: This term describes the act of hand ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

error extermination: This term refers to the act of elim ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spot a divergence: This phrase means to notice or iden ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

class apart: To describe something or someone th ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a cut above: To be a cut above means to be bette ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

side gay: In gay slang, a “side” refers to so ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double texting: In the fast - paced world of digita ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flex: When someone “flexes, ” they are sh ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play nice: “Play nice” is an idiom that means ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sovereigntist: واژه ی “sovereigntist” به معنای کسی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crypto: کریپتو در اصل خلاصه شده عبارت کریپت ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنگال: Electromagnetic warfare or electron ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

booyah: "Booyah" is a slang interjection us ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resilience: Resilience refers to the ability to ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull up: اسم بالاکش، یا به گفته ای دیگر پول ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rock in: This phrase is often used to descri ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

show up to: This slang term means to arrive at ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rock up to: To “rock up” means to arrive at a l ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit town: "Hit town" is a phrase that means t ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

true dat: "True dat" is a slang expression th ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that’s a go: "That’s a go" is a phrase used to e ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sharpen: To improve or enhance a skill or ab ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overhaul: To completely change a system so th ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stunning: extremely beautiful or attractive ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sway: control or influence کنترل، نفوذ، ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yowling: Yowling refers to the act of making ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a reprieve: "Get a reprieve" means to receive a ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

out on bail: When a person is released from jail ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get sprung: This phrase means to be released or ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go on the lam: To go on the lam means to escape fr ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

support ticket: A Support Ticket, also referred to ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resolution time: Resolution time refers to the amoun ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cx: CX stands for Customer Experience. ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agrologist: An agrologist is a professional who ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

throw stones at: The phrase "throw stones at" is a f ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emsel: Emsel is a slang term used to refer ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drug peddler: مثال؛ We need to find the drug pedd ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

d boy: D - Boy A “D - Boy” is a slang term ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acupuncture: طب سوزنی یا سوزن درمانی ( به چینی: ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dashing: dated Attractive and stylish becaus ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

score some dope: This slang term is used to express ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cop some gear: This phrase is often used to descri ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hook up with a supplier: This phrase refers to the act of es ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick up a stash: This phrase means obtaining a quant ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a hit: This phrase refers to acquiring a s ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run it out of plant: The phrase "run it out of plant" me ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

up on one's feet: "Up on one's feet" is a phrase that ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

front you the cash: "Front you the cash" is a slang exp ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold crystal ball: "Hold crystal ball" is an expressio ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reassimilate: To integrate oneself back into a gr ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unshackle: To release or free someone or somet ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unleash the beast: This phrase is used to encourage so ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nascency: Nascency is the state or quality of ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incipiency: Refers to the early stage or beginn ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peg: to recognize or discover what somet ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

impuissant: This word is derived from French an ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

folio: A “folio” is a compact and portable ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm ahead: "I'm ahead" is a slang expression t ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm in hell: "I'm in hell" is an expression that ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tell me when to cough: "Tell me when to cough" is a slang ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

surgical makeover: This term refers to a surgical proc ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cut and sew: This phrase refers to the tradition ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tinder: تیندر ( انگلیسی: Tinder ) یک اپ تلف ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handler: A handler is a person who manages a ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antioxidant: A chemical substance that prevents ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be a sport: “Be a sport” is an idiomatic expres ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

recreational drug: Recreational drugs are substances t ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make big stinks: "Make big stinks" is typically used ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off it: In slang, "off it" means to be beha ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unsay: Unsay is a word that means to retra ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

and the list goes on: This phrase is used to indicate tha ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

and yada yada yada: This phrase is used to indicate tha ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a regard with: This phrase is used to indicate tha ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

and blah blah blah: غیره و غیره و غیره، و موارد دیگر مث ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

and so on until the cows come home: The phrase "and so on until the cow ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be pertinent to: This phrase means to be applicable ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

career highlights: These are significant accomplishmen ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my people: This phrase is used to describe a p ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypernymic: The term "hypernymic" refers to a w ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mononymous: The term “mononymous” describes som ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

matronymic: The term “matronymic” refers to a n ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

downpour: A downpour refers to a sudden and h ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parameter: a set of facts or a fixed limit tha ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

squatter: a person who lives in an empty buil ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

requestion: This term is a blend of the words “ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crashy: This term is used to describe somet ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tope: This term is used to describe the a ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crowded marketplace: The term "crowded marketplace" refe ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tech prepper: someone who believes that a war or ...

٢ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easygoing misic: Easygoing music is a term that desc ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do dance: 1 - To get involved in a situation ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time flies when you’re having fun: This saying means that when you are ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

future's cooked: The phrase "future's cooked" is an ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's the quiet ones you got worry about: The phrase "It's the quiet ones you ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grace under fire: Grace under fire is a phrase that r ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scorpion and frog: Scorpion and frog is a well - known ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forlorn: مثال؛ The forlorn figure sat alone ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you’re on fire: This phrase is used to compliment s ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don’t sweat it: This phrase is used to tell someone ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it’s all good in the hood: It’s all good in the hood This phra ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep it on the down low: This phrase means to keep something ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch you on the flip side: This phrase is a casual way of sayi ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can’t judge a book by its cover: مثال؛ I know he looks intimidating, ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it’s a no brainer: It’s a no - brainer This phrase is ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give me a heads up: This phrase is used to ask someone ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let’s call it a day: This phrase is used to suggest endi ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that’s the ticket: This phrase is used to express agre ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you’re pulling my leg: This phrase is used when someone is ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it’s a long shot: It’s a long shot This phrase is use ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it’s not my cup of tea: It’s not my cup of tea This phrase ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that’s a bummer: This phrase is used to express disa ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mystic meg: Mystic Meg Mystic Meg is a term tha ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doofus: /ˈduːfəs/ مثال؛ He’s such a doofus, ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

close call: I've never been married before but ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cad: old - fashioned A man who behaves b ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prick of thumbs: "Prick of thumbs" is a phrase that ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chow time: This phrase is a playful way of ref ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suck down: To consume a drink or food quickly ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moon dust: This slang term refers to cocaine, ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the game is afoot: "The game is afoot" is a phrase tha ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make puns: To "make puns" means to engage in w ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lag behind: “Lag behind” is a phrasal verb that ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whiff: A slight or faint smell, often used ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collateral damage: تلفات یا صدمات جانبی به آسیب های نا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bear out: To bear out something means to supp ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cordon off: to prevent people from getting into ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mack: The term mack is a slang term used ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick up on cues: This phrase means to understand or ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

derriere: /ˈder. i. eər/ Derriere is a French ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give someone the eye: This slang phrase refers to making ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lay it on the line: To lay it on the line means to be c ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no beating around the bush: This phrase means to be direct and ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don’t hold back: This phrase encourages someone to e ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lay it on the table: This phrase means to openly and hon ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

toast: Drink to the health or in honour of ...

٢ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار