حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dark vision: This term refers to a nightmare tha ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under lock and key: This phrase refers to something tha ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

csi: CSI مخفف واژه Crime Scene Investiga ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pseudonym: alias نام مستعار نامی است که نویسند ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disco biscuits: Disco biscuits is a slang term for ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

k walk: To “k - walk” means to walk or move ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw hands: This phrase is commonly used to des ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put up their dukes: This phrase is often used to descri ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burnt opium: سوخته تریاک محصول باقیمانده در وافو ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overlook: 1 - to provide a view of, especial ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gentry: The term “gentry” refers to a socia ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

low man on the totem pole: This term is used to describe someo ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get it on: This phrase is used to describe the ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phrenology: in the past, the study of the size ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rhetorical question: a question, asked in order to make ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impending: adjective [ before noun] used to re ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chipper: slang occasional heroin user A chip ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blueprint: 1 - نقشه ساخت یا بلوپرینت نسخه ای ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lie low: ( Especially of a criminal ) keep o ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ante up: To contribute money or pay one’s sh ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rank rise: This term refers to moving up in a ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow money: To “blow money” means to spend mone ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no hassle: This phrase is used to indicate tha ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no issue: This phrase is used to indicate tha ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lamebrain: A term used to describe someone who ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

masquerade: او خود را به عنوان یکی از اعضای خان ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faggot: offensive/North American an extrem ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dark: دارک یا تاریک؛ یک سریال اینترنتی در ...

٢ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

executive: هیات مدیره، اقدام مدیر عامل را تایی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nice to haves: Nice - to - haves These are the add ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

straight: 1 - adjective, adverb ( HONEST ) ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

daddy issues: “Daddy issues” is a colloquial term ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butt: 1 - To hit something or someone ha ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

teachy weachy: This term refers to a teaching styl ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learnology: This term refers to the scientific ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

teachscape: This term refers to the physical an ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learniverse: A blend of “learn” and “universe, ” ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose in the sauce: "Lose in the sauce" is an idiomatic ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

follow the breadcrumbs: This phrase is derived from the fai ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plow ahead: This phrase implies a determined an ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

route planning: Route planning involves carefully c ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cutting: unkind and intending to upset someo ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sinister: شوم ( به انگلیسی: Sinister ) شوم ( ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the odd one out: idiom UK ( also the odd man out ) ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decorated: It can also mean “having been award ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chug: to drink a large amount ( especiall ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

turn the key: This slang phrase is often used to ...

٣ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bamboozler: A bamboozler is someone who deceive ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hornswoggler: A hornswoggler is someone who swind ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

formative: the word formative refers to someth ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compound: 1 - In chemistry, a compound is a ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ecclesiocracy: This term refers to a form of gover ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sanctocracy: This term refers to a system of gov ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's all my eye: "It's all my eye" is an idiomatic e ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vigilante: a person who tries in an unofficial ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leverage: To leverage something means to use ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feast your eyes on: To look at something with great ple ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

travel the world: This phrase is a common expression ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

travel in style: This phrase is used to describe tra ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speak no evil: Interjection. [see no evil, hear no ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all consuming: all - consuming taking almost all o ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fata morgana: A Fata Morgana is a complex form of ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sedentary: involving little exercise or physic ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

desperately: Extremely or very much قید/ بسیار ی ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dogology: This slang term refers to a person’ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plabbish: This slang term is used to describe ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nod towards: To suggest or imply something indir ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chronic: This term is used to describe any c ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mapquest: A popular online mapping service th ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sahara: a very large desert in North Africa ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

angry indian: This term, though offensive and der ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dom mazzetti: This term refers to the use of a fi ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

junction: A junction is a point where two or ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

surveillance: Surveillance refers to the act of c ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

galley: 1 - ( in the past ) a long, low s ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abysmally: This word is used to describe somet ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prototype: In the context of slang for type, “ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

above the fold: This term refers to the portion of ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

load: a large number or amount اسم/ تعدا ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thoughts are with you: This phrase is used to express empa ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

litter: small pieces of rubbish that have b ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pulverize: او با قدرت سخنوریش، مخالفان را شکست ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come alive: او تاریخ را با داستان خاطرات خودش ز ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

line: 1 - Line refers to a line of drugs ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

landfill: A place where garbage is buried مکا ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apparition: An unexpected or supernatural appea ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price to pay: This phrase refers to the negative ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hoover up: خوردن سریع و کامل چیزی، اغلب با اشت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

togs: This slang term refers to clothing ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peen: Peen is a slang term used to refer ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rip into: This phrase is used to describe eat ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swag: Swag refers to free promotional ite ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rough road ahead: This phrase is used to describe a f ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a tough spot: This phrase is used to describe bei ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

up against the ropes: This slang phrase refers to being i ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rag: This slang term is used to refer to ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pourboire: This is a French term that translat ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big win: A “big win” could be a small startu ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

globetrot: This term refers to someone who tra ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

john doe: John Doe ( male ) and Jane Doe ( fe ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go around the edges: The phrase "go around the edges" ty ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brief and clear: This phrase refers to information o ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusion: In the context of disability, “incl ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a sage: To “be a sage” means to be wise, kn ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grind my gears: This phrase is used to describe som ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trek to: This phrase is a slang term for goi ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hop to: This phrase is a slang term for goi ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

push to: This phrase is a slang term for mak ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reliance: او اگر چه به سن بلوغ رسیده، اما بنظ ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

od: او گفت "من دوستی داشتم که از بیش مص ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coalition: دولت ائتلافی مجموعه مشکلات و چالش ه ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coalition: زمانی که ائتلاف شکل گرفت، لیبرال ها ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coalition: یک دولت ائتلافی پس از انتخابات عموم ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stowaway: با جیب خالی، تنها امیدش برای رفتن ب ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

operate: این رایانه چندین بار زمین خورده ( ا ...

٣ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

executive: سه نوع محل اقامتی وجود دارد؛ قابل ق ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outfit: an organization, company, team, mil ...

٣ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار