حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

theorify: 🔸 معادل فارسی پیشنهادی: نظریه ساز ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sanctuary policy: سیاست پناهگاه ( Sanctuary Policy ) ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rent freeze: 🔸 معادل فارسی: ثبات اجاره / توقف ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rent cap: 🔸 معادل فارسی: سقف اجاره / محدودی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit a rough patch: 🔸 معادل فارسی: وارد دوره ی سخت شد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sanctuary city: 🔸 معادل فارسی: شهر امن برای مهاج ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give someone dirt on: **Give someone dirt on ( someone ) ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

traffic in: 🔸 معادل فارسی: بهره برداری کردن ا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bidding war: اصطلاح "جنگ پیشنهاد" یا "جنگ قیمت" ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pardon application: 🔸 معادل فارسی: درخواست عفو / تقاض ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

giddy up: This phrase is used to express enth ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leet speak: 🔸 معادل فارسی: زبان لیت / نوشتار ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

household: A household is a group of people wh ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biennium: بای اِنی اِم _____________________ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lustrum: 🔸 معادل فارسی: دوره ی پنج ساله / ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brace it out: 🔸 معادل فارسی: طاقت میارم / خودمو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ride the fence: 🔸 معادل فارسی: وسط ایستادن / موضع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commando: This term refers to not wearing any ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stomping grounds: 🔸 معادل فارسی: محل خاطره انگیز / ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

virtualizing: مجازی سازی / تبدیل به محیط مجازی / ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

graphic designing: 🔸 تعریف ها: 1. ( هنری – کاربردی ) ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ride roughshod over: 🔸 معادل فارسی: بی رحمانه رفتار کر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

despotize: 🔸 معادل فارسی: استبدادی رفتار کرد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walk all over: 🔸 معادل فارسی: تحقیر کردن / سوءاس ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jog one’s memory: 🔸 معادل فارسی: یاد کسی انداختن / ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neuroacoustic therapy: نیورو - اَکوستیک تِراپی __________ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

macgyverism: مَگایوِریزم ______________________ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

volatile region: وُلاتایل ری جِن __________________ ...

١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scandal: اقدامات و فعالیت هایشان/ رابطه عشقی ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maj gen: 🔸 معادل فارسی: سرتیپ دوم / ژنرال ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pass up: To let an opportunity go by without ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

olaparib drug: داروی Olaparib یکی از داروهای مهم د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

below the belt health: 🔸 معادل فارسی: سلامت ناحیه ی تناس ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eleemosynary corporation: 🔸 معادل های فارسی: شرکت خیریه / م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sustained jail: 🔸 معادل فارسی: حبس قطعی / زندان ا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

withholder: ( رفتاری – روان شناختی ) : فردی که ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

severance pay: 🔸 معادل های فارسی: حق قطع همکاری ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eleemosynary: اِلِموسِنِری _____________________ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charitable trust: 🔸 معادل های فارسی: صندوق خیریه / ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کامن لا: کامن لا ( Common law ) نظام حقوقی ا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

birth relationship: 🔸 معادل فارسی: رابطه ی نسبی/ رابط ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

executive: هیات مدیره، اقدام مدیر عامل را تایی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zip down: 🔸 معادل فارسی: با سرعت پایین رفتن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brca gene: ژن BRCA ( براکا ) به دو ژن مهم به ن ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ramification: 🔸 معادل فارسی: پیامد / نتیجه فرعی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

charlemagne: شارلمانی ( با نام های دیگر شارل یکم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پاگانیسم: 🔸 معادل فارسی: پاگانیسم / آیین ها ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ghost city: 🔸 معادل فارسی: شهر ارواح / شهر مت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پگانی: کلمه پگانی یا پاگانی ( از واژه لاتی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

civil remedy: در حقوق، civil remedy به معنای اقدا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلعه مرغی: قلعه مرغی نام محله ای تاریخی در جنو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

separate property: 🔸 معادل فارسی: دارایی شخصی / اموا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alford plea: ## 🔸 معادل فارسی: اقرار آلفرد / پ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

community property: 🔸 معادل فارسی: دارایی مشترک / امو ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suburb: مثال؛ I grew up in the suburbs and ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plea of guilty: 🔸 معادل فارسی: اقرار به گناه / اع ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pushing 60: 🔸 معادل فارسی: نزدیک ۶۰ سالگی / د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resident agent: 🔸 معادل فارسی: نماینده ی مقیم / م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

station chief: 🔸 معادل فارسی: رئیس ایستگاه اطلاع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

negative acknowledgement: 🔸 معادل فارسی: تأیید منفی / پاسخ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

license plate recognition: 🔹 واژه: **License Plate Recogniti ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zero value: 🔸 معادل فارسی: فاقد ارزش / بی فای ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

use bots to boost: 🔸 معادل فارسی در این جمله: استفاد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plag: 🔸 معادل فارسی: سرقت ادبی / کپی کا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tug at the heartstrings: 🔸 معادل فارسی: احساسات را تحریک ک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epitome: the epitome of something the typica ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyposalivation: هایپوسَلیوِیشِن __________________ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antipsychotic: 🔸 معادل فارسی: ضدروان پریشی / دارو ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neophyte: Similar to “novice, ” a “neophyte” ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

european union drugs agency: 🔸 معادل فارسی: آژانس مواد مخدر ات ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go from the cat’s pajamas to the cat’s meow: 🔸 معادل فارسی: از عالی بودن به عا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

square on: 🔸 معادل فارسی: مستقیم روبه رو / ر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run of the mill affair: 🔸 معادل فارسی: ماجرای معمولی / قض ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to the second: 🔸 معادل فارسی: تا ثانیه / با دقت ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bathhouse: شکل حمام های عمومی زنانه گرد با منف ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ballad: A song or poem that tells a story, ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

win or lose: 🔸 معادل فارسی: برد یا باخت / چه ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like a pro in no time: 🔸 معادل فارسی: درجا حرفه ای می شی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go short on: 🔸 معادل فارسی: شرط بستن روی افت ق ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep up the facade: کیپ آپ دِ فَساد __________________ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the plunge on: 🔸 معادل فارسی: دل به دریا زدن روی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go all out on: 🔸 معادل فارسی: تمام توان رو گذاشت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tilt the playing field: 🔸 معادل فارسی: شرایط رقابت را نا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a punt on: 🔸 معادل فارسی: ریسک کردن روی چیزی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

invested interest: 🔸 معادل فارسی: دلبستگی شخصی / عل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go long on: 🔸 معادل فارسی: سرمایه گذاری بلندم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go in heavy on: 🔸 معادل فارسی: سنگین رفتن روی چیز ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get skin in the game: 🔸 معادل فارسی: خودت رو درگیر کن / ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bunghole: 🔸 معادل فارسی: ۱. سوراخ درِ بشکه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

get benched: 🔸 معادل فارسی: نیمکت نشین شدن / ک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

break balls: 🔸 معادل فارسی: گیر دادن / اذیت کر ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tehrik i taliban pakistan: Tehrik - i - Taliban Pakistan که به ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rebel for a cause: 🔸 معادل فارسی: شورشی با هدف / معت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

angry glare: 🔸 معادل فارسی: نگاه خشمگین / خیره ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that doesn’t sit right with me: 🔸 معادل فارسی: با دلم جور نیست / ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loss of consortium: 🔸 معادل فارسی: سلب مزایای زناشویی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

explore every nook and cranny: 🔸 معادل فارسی: همه جای چیزی را زی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can’t get behind that: 🔸 معادل فارسی: نمی تونم باهاش موا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wave sleep: 🔸 معادل فارسی: خواب موج آهسته / خ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oud: ( مخفف: OUD = Opioid Use Disorder ) ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اپنه مرکزی خواب: آپنه مرکزی خواب ( Central Sleep Apn ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sleep microarchitecture: ریزمعماری خواب ( Sleep Microarchite ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unindicted: آن ایندایْتِد ____________________ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جکسونیسم: جکسونیسم که به رئیس جمهور سابق آمری ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walsh analysis: Walsh analysis در زمینه مالی و بازا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

write protect: 🔸 معادل فارسی: محافظت در برابر نو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

terminal program: 🔸 معادل فارسی: برنامه ی ترمینال / ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come to one's mind: به ذهن رسیدن / یاد کسی افتادن / چیز ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wordage: 🔸 معادل فارسی: حجم واژگان / میزان ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sextual capital: سرمایه جنسی یا سرمایه شهوانی به معن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

white book: 🔸 تعریف ها: 1. ** ( دولتی – سیاسی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a heads up: 🔸 معادل فارسی: هشدار دادن / خبر د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wheel chart: 🔸 معادل فارسی: نمودار چرخ مانند / ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kegel: /ˈkeɪ. ɡəl/ یا /ˈkiː. ɡəl/ کِیگل ی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pelvic floor: 🔸 معادل فارسی: کف لگن / عضلات کف ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get sore: 🔸 معادل فارسی: درد گرفتن / کوفته ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get gross: 🔸 معادل فارسی: زشت و چندش شدن / ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dad jean: 🔸 معادل فارسی: شلوار جین پدرانه / ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

would like a word: 🔸 معادل فارسی: می خواد یه حرفی بز ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ego lift: 🔸 معادل فارسی: بلند کردن نمایشی / ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep the spice: 🔸 معادل فارسی: ادویه ی رابطه رو ح ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sus: The term “sus” is a shortened versi ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eat my shorts: “Eat my shorts” is a slang phrase t ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

motif: In slang, “motif” refers to a theme ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let someone in on: 🔸 معادل فارسی: در جریان گذاشتن کس ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fill someone’s ears: 🔸 معادل فارسی: پر کردن گوش کسی / ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crisp and clean: 🔸 معادل فارسی: شفاف و تمیز / تروت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay in the loop: 🔸 معادل فارسی: در جریان بودن / در ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

expressed desire: 🔸 معادل فارسی: میل ابرازشده / خوا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supine: This term refers to the position of ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

upplay: آپ پلی ___________________________ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn someone down: 🔸 معادل فارسی: رد کردن کسی / نپذی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

settle civil suit: 🔸 معادل فارسی: حل وفصل دعوای حقوق ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نسق دار: واژه نسق دار معمولاً در زمینه کشاور ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the fold: 🔸 معادل فارسی: در جمع / عضو گروه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rootage: 🔸 معادل فارسی: ریشه داری / ریشه ه ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spanner in the works: 🔸 معادل فارسی: سنگ اندازی / مانع ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

black juice: 🔸 معادل فارسی: سوخت دیزلی / مایع ...

١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skinful: تا ساعت ده حسابی مست کرده بود.

١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jib: بادبان جلویی را برافراشتیم و به حرک ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

messy truth: 🔸 معادل فارسی: حقیقت آشفته / واقع ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay stuck in: 🔸 معادل فارسی: گیر افتادن در / ما ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

squat house: 🔸 معادل فارسی: خانه تصرف شده / خا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

colourful character: 🔸 معادل فارسی: شخصیت رنگارنگ / آد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یدوکینول: قرص **یدوکینول ۲۱۰** ( Iodoquinol 2 ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیفنوکسیلات: دیفنوکیم و دیفنوکسیلات در اصل یک دا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

npc interaction: 🔸 معادل فارسی: تعامل با شخصیت غیر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

homesteading: 🔸 معادل فارسی: زندگی خودکفا / سکو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agripreneur: 🔸 معادل فارسی: کارآفرین کشاورزی / ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agrihood: 🔸 معادل فارسی: محله ی کشاورزی محو ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on course: When someone is “on course, ” it me ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flagship: Flagship refers to something that i ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tenacity: Tenacity refers to the quality of b ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

volume restoration: 🔸 معادل فارسی: بازگردانی حجم / تر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gork out: 🔸 معادل فارسی: بی هوش شدن / گیج و ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

code white: 🔸 معادل فارسی: کد سفید / هشدار خش ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bed blocker: 🔸 معادل فارسی: بیمار اشغال کننده ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hospital throughput: 🔸 معادل فارسی: گردش بیمارستانی / ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fat grafting: 🔸 معادل فارسی: پیوند چربی / انتقا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drooping: دروپینگ __________________________ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

orbital aesthetics: اُربیتال ـ اِستِتیکس _____________ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lipofilling: لیپو ـ فیلینگ ____________________ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no face no case: 🔹 واژه: **No face, no case** ( عب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wavering: When someone is wavering, they are ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give a shout out: To publicly recognize or acknowledg ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

code black: 🔸 معادل فارسی: کد سیاه / وضعیت فو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unexpected couple: 🔸 معادل فارسی: زوج عجیب / ترکیب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take something day by day: 🔸 معادل فارسی: روزبه روز پیش رفتن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be into it: 🔸 معادل فارسی: علاقه مند بودن / ج ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose one’s footing: 🔸 معادل فارسی: تعادلش رو از دست د ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cabaret show: 🔸 معادل فارسی: نمایش کاباره ای / ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

term limit: 🔸 معادل فارسی: محدودیت دوره ی خدم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

power rotation: 🔸 معادل فارسی: چرخش قدرت / گردش س ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contingency clause: 🔸 معادل فارسی: بند شرطی / بند مشر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jonez: 🔸 معادل فارسی: هوس شدید / میل وسو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well i’ll be: 🔸 معادل فارسی: ای بابا! / ای دل غ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gotta have it: 🔸 معادل فارسی: باید داشته باشمش / ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

closing cost: 🔸 معادل فارسی: هزینه های نهایی قر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

title insurance: 🔸 معادل فارسی: بیمه ی مالکیت / بی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

femininity culture: 🔸 معادل فارسی: فرهنگ زنانگی / فره ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political lightweight: 🔸 معادل فارسی: چهره ی سیاسی کم وز ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

version control: 🔸 معادل فارسی: کنترل نسخه / سیستم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pure spin: 🔸 معادل فارسی: کاملاً تبلیغاتی / ...

١ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار