حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neet: NEET abbreviation for not in educat ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

native born: This term refers to someone who is ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain fart: A momentary lapse in thinking or me ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drug fiend: dope fiend The term “drug fiend” i ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dopehead: This term refers to someone who is ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smackhead: This term refers to someone who is ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

speed freak: This term is used to describe someo ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doper: This slang term is a general refere ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fiend for the green: This slang term refers to someone w ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mind bender: This term is often used to describe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mind palace: A method of remembering information ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top cat: This term is often used to refer to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big hitter: This term is often used to describe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big enchilada: This phrase is a playful way to ref ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top honcho: This term is often used to refer to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hx: Hx Hx is an abbreviation for medica ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

discharge summary: A discharge summary is a document t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dispo: This term refers to the plan or cou ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soap note: SOAP note SOAP note is a widely use ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dx and tx: Dx & Tx This abbreviation is common ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

convalescing: This term refers to the process of ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

or time: OR time Operating Room time This te ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

patch job: This term refers to a surgical proc ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

surgical suite: "Surgical suite" typically refers t ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eval: Eval is short for “evaluation, ” wh ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زبانم مو دراورد: زبانم مو در آورد ۱ - یعنی خیلی زیا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از اونجا مونده از اینجا رونده: ۱ - به کسی می گویند که همه راه ها و ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

healing journey: This term describes the overall pro ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سر پیاز ی یا ته پیاز: ۱ - ابتدا سر و ته پیاز را بشناسیم! ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

therapize: This slang term means to participat ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

holistic healing: Holistic healing refers to an appro ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dose up: This phrase means to take a specifi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

healing touch: Refers to a method of healing that ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allow for: allow for something to take somethi ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسه برو اسه بیا که گربه شاخت نزنه: ۱ - آسه یعنی آهسته؛ منظور این است ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خدا جای حق نشسته: ۱ - یعنی خداوند طرفدار حق است و چون ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اش دهان سوزی نیست: آش دهان سوزی نیست - ابتدا باید بدا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vip treatment: This term refers to the extra speci ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

front desk guru: A front desk guru is a term used to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guest whisperer: A guest whisperer is a hospitality ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staycation specialist: A staycation specialist is a hospit ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bed and breakfast boss: This term is used to describe someo ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bread and cheese: The term “bread and cheese” is a sl ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grease monkey: This term is used to refer to a mec ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snake oil salesman: This term refers to a person who de ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wet stuff: Wet stuff is an informal term used ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blue gold: This term emphasizes the importance ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یک گوشش دره یک گوشش دروازه: ۱ - یعنی از یک گوشش حرف را می گیرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دو قورت و نیمش باقی است: ۱ - به کسی می گویند که بیش از آنچه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چراغ از بهر تاریکی نگه دار: ۱ - یعنی زمانی که در آسایش و راحتی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grease someone’s palm: To grease someone’s palm means to b ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

payola: Payola is a term used to describe t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fiddle the books: To “fiddle the books” means to deli ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ne’er do well: Ne’er - do - well A ne’er - do - we ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the cop shop: This term is used to refer to a pol ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the precinct: Similar to “The Cop Shop, ” this te ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the fuzz: This slang term is used to refer to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the pigs: This slang term is often used to ex ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gestapo: This slang term is a derogatory ref ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the blue: This phrase is a shortened way of r ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the mounties: This slang term refers to the Royal ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the law enforcement: This term is a more formal way of r ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the filth: This term is a derogatory slang for ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chicken out: وقتی تصمیم می گیرید، هرگز پا پس نکش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

calaboose: A slang term for a small local dete ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

club fed: A sarcastic term used to describe a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

5150: This slang term is used to refer to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the joint: This slang term is another way of s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the tank: This phrase is used to describe som ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lawbreaker: This term is used to describe a per ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take off: To “take off” means to steal or rob ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arriviste: همکاران نابغه جوان، او را یک تازه ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suitcasing: In prison slang, “suitcasing” is th ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the big house: This slang term is used to describe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the cooler: This term is slang for jail or pris ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the pen: This slang term is used to describe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the graybar hotel: This term is slang for jail or pris ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back door parole: This term refers to a situation whe ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grampy: Grampy is a slang term that is used ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grandioso: Grandioso is a slang term for grand ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

g’day: G’day is a casual and friendly way ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

french letter: This term is a slang for condom, or ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be the top dog: To be the most powerful or influent ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be the big cheese: To be an important or influential p ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dolt: A dolt is an individual who is cons ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cointelpro: Cointelpro was a covert and controv ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the black budget: Refers to the portion of a governme ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the big lie: Refers to a deliberate and signific ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

identification: هم ذات پنداری اصطلاحی در روانکاوی ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

red pill: The term “red pill” comes from the ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

black helicopter: The term “black helicopter” is ofte ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mindfulness: the practice of being aware of your ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از نو کیسه قرض مکن قرض کردی خرج نکن: ۱ - نوکیسه یعنی آدم تازه به دوران ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از ناعلاجی به خر می گه خانوم باجی: از ناعلاجی به خر ( گربه ) میگه خانو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

push up: a physical exercise in which you li ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

militant: 1 - Active, determined, and often ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

happy pills: Happy Pills is a slang term used to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخور و بخواب کار من است خدانگهدار من است: ۱ - به کسی می گویند که کار هرر وزش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dancing shoes: Dancing Shoes is a slang term for e ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

darts: Darts are a slang term for the need ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

struggle bus: This term is used to describe a per ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انقدر مار خورده تا افعی شده: آنقدر مار خورده تا افعی شده ۱ - یعن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با گرگ دنبه میخوره با چوپان گریه میکنه: ۱ - یعنی با گرگ دنبه میخوره یعنی هم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر و ته یه کرباس: ۱ - یعنی همه باهم مساوی و یکسانند. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

black tar: Black tar is a slang term for heroi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big rush: “Big Rush” is a slang term used to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

white girl: The term “white girl” is a slang te ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moon rocks: Moon rocks is a slang term for a co ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sugar block: Sugar block is a slang term for her ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

punch and judy show: a traditional children's entertainm ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lay the smack: This phrase means to strike or atta ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slugfest: A chaotic and intense fight involvi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

polite as pie: The phrase “polite as pie” is used ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scooby: Scooby is a slang term for heroin, ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

christina: “Christina” is a slang term for met ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابی از او گرم نمیشه: آبی از او گرم نمیشه ۱ - یعنی امیدی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تو که لالایی بلدی پس چرا خوابت نمیبره: ۱ - به کسی میگویند که اهل پند و اند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگور خوب نصیب شغال میشه: ۱ - یعنی برخورداری از امکانات و آسا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عقل که نیست جون در عذابه: ۱ - یعنی تا زمانی که انسان در هرکار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lame o: Lame - o Lame - o is a slang term u ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yass: Used to show enthusiasm, excitement ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

type a: Type A Type A refers to a person wh ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chrongrats: This slang term combines “birthday” ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dirty pint: A “dirty pint” refers to a drink ma ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earthstrong: Derived from Rastafarian culture, “ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bdb: BDB This acronym stands for “Birthd ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ras tafari: Rastafari, sometimes called Rastafa ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dial down: informal ( also dial something back ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

omniversal: This term suggests something that i ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

free bird: A free bird is a person who lives l ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

courtyard worker: This term refers to a prostitute wh ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

woman of the evening: This term is a euphemism for a pros ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acting like such a cake: When someone is described as “actin ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

round up: arrest a number of people دستگیر کر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هنوز دهنش بوی شیر می ده: ۱ - به کسی می گویند که هنوز به بلوغ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شستم خبردار شد: ۱ - یعنی از موضوعی که سعی در پنهان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نعل وارونه می زند: ۱ - یعنی با فریب و نیرنگ، کسی را گم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

white fragility: White fragility refers to the defen ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dyk: DYK Did You Know This acronym is us ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fbf: FBF Flashback Friday On social medi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adorbs: This is a shortened form of the wor ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tl dr: TL; DR Too Long; Didn't Read This a ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jim crow: Jim Crow refers to a system of raci ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be obliged to: This phrase is a formal way of expr ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be required to: This phrase is used to indicate a n ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be duty bound to: This phrase emphasizes a sense of r ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be under a must to: This phrase is used to convey a str ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be told to: This phrase is used when someone is ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be made to: This phrase indicates that someone ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be crucial to: This phrase indicates that somethin ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rated r: Rated R This phrase is used to indi ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوکه اومد به بازار کهنه می شه دل ازار: ۱ - یعنی چیزهای جدید و نو باعث می ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tranz: This slang term is a shortened vers ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

burg: Burg is a slang term used to refer ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ville: Ville is a slang term used to refer ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خدا خر را شناخت بهش شاخ نداد: ۱ - یعنی باتوجه به سابقه خرابی که د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار از پونه بدش میاد جلو خونه اش سبز میشه: ۱ - اگر کسی از شخصی نفرت داشته باشد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مار در استین پروراندن: ۱ - یعنی کسی برای ضرر رساندن به خود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تا گوساله گاو شود دل صاحبش اب شود: ۱ - معنای ظاهری: تا گوساله بزرگ شود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هیچ بقالی نمی گه ماستم ترشه: هیچ بقالی نمیگه ماستم تُرشه ۱ - یعن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون: رنگ رخساره خبر می دهد از سِرّ درون ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shut the door: This phrase is often used to descri ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

legal beagle: The term “legal beagle” is a playfu ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

در دیزی باز است حیای گربه کجاست: ۱ - اگر در دیزی هم باز باشد گربه با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وسط دعوا نرخ تعیین می کند: ۱ - یعنی در موقعیت های بحرانی هم به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کفگیر به ته دیگ خورده: ۱ - معنای ظاهری آن یعنی غذا تمام شد ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work portfolio: A work portfolio is a collection of ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pro move: This phrase refers to a smart or st ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jobber: This term is often used to describe ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم تنبل عقل چهل وزیر را دارد: ۱ - وزیران چون به پادشاهان مشورت می ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کفگیر به ته دیگ خورده: ۱ - معنای ظاهری آن یعنی غذا تمام شد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وسط دعوا نرخ تعیین می کند: ۱ - یعنی در موقعیت های بحرانی هم به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

establish: To discover or get proof of somethi ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه بو میده: ۱ - منظور از گربه، آدمی است که از چ ...

١ سال پیش

مدال‌های حسین کتابدار