حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disposable: /dɪˈspəʊ. zə. bəl/ A disposable pro ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nip: 1 - UK informal to go somewhere q ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

typhoon: a violent wind that has a circular ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call it like you see it: This phrase means to express an opi ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

24 7: 24/7 adverb, adjective informal 24 ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tabloid fodder: Refers to news stories that are sen ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top pick: This phrase refers to the favorite ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

water: water something down 1 - to intent ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

edge: This term signifies a slight or sub ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

secede: to become independent of a country ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

misread the map: This term describes the act of misu ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gone off the grid: This phrase is used to describe som ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave in the dust: This phrase is used to describe som ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose in translation: This phrase is used to describe a s ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transfiguration: Transfiguration refers to a magical ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مباشرت در جرم: مباشر در جرم به کسی اطلاق می شود که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشارکت در جرم: در تعریف مشارکت در جرم می توان گفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plug: In the context of sourcing informat ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disseminate: to spread or give out something, es ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stench: بوی مشمئز کننده، بوی چندش آور، بوی ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beef: To beef is to express dissatisfacti ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

face furniture: This term is used humorously to ref ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stunners: Stunners is a slang term used to de ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cheaters: The term “cheaters” when referring ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thottie: This term is a slang for a woman wh ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go out with a bang: This phrase suggests ending one’s l ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take one’s own life: This phrase refers to the act of in ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the precipice: This phrase conveys the idea that s ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boost: To “boost” means to steal or shopli ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over the top: idiom UK informal ( abbreviation OT ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the wings: This phrase is used to describe som ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dork: 1 - informal a person who is physi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

having said that: despite what has just been said/ in ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mystic: someone who attempts to be united w ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the watchlist: This phrase refers to being under s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the know how: This phrase refers to someone who i ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crop up from: This slang phrase is used to descri ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beget from: This phrase is used to describe som ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have its roots in: This phrase is used to describe som ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wishy washy: When someone is wishy - washy, they ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tipping point: decisive moment, critical moment, c ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bread: This term is used to refer to money ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overly: more than is normal, necessary, or ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

GP: abbreviation for general practition ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kick off: informal To begin غیر رسمی شروع شد ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a league of one’s own: This phrase suggests that someone o ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maga: "Make America Great Again" or MAGA ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assimilation: the process of becoming a part, or ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

powah: This term is a playful variation of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

territory: سَرزَمین، خِطه یا اِقلیم اصطلاحی بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nettle: a wild plant with heart - shaped le ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dark: دارک یا تاریک؛ یک سریال اینترنتی در ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shower: 1 - a party held for a woman just ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dire: very serious or extreme/ very bad ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

steady: In the context of a liaison, “stead ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

microfeminism: Microfeminism is another interestin ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opium: تریاک، عصاره خشک شده گیاه خشخاش است ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

new age: a way of life and thinking that dev ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make ends meet: to have enough money to buy what yo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bwahaha: Bwahaha is an exaggerated and theat ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dweeby: Dweeby is a slang term used to desc ...

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tackle head on: This expression means to confront o ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slay it: To “slay it” means to perform excep ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it thing: The term “it thing” refers to somet ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coach: 1 - someone whose job is to teach ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

posthaste: 🔸 معادل فارسی: فوراً / بی درنگ / ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waltz: to walk somewhere quickly and confi ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dark vision: This term refers to a nightmare tha ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under lock and key: This phrase refers to something tha ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

csi: CSI مخفف واژه Crime Scene Investiga ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pseudonym: alias نام مستعار نامی است که نویسند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disco biscuits: Disco biscuits is a slang term for ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

k walk: To “k - walk” means to walk or move ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw hands: This phrase is commonly used to des ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put up their dukes: This phrase is often used to descri ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burnt opium: سوخته تریاک محصول باقیمانده در وافو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overlook: 1 - to provide a view of, especial ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gentry: The term “gentry” refers to a socia ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

low man on the totem pole: This term is used to describe someo ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get it on: This phrase is used to describe the ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phrenology: in the past, the study of the size ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rhetorical question: a question, asked in order to make ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impending: adjective [ before noun] used to re ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chipper: slang occasional heroin user A chip ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blueprint: 🔸 معادل فارسی: نقشه اولیه / طرح کل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lie low: ( Especially of a criminal ) keep o ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ante up: To contribute money or pay one’s sh ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rank rise: This term refers to moving up in a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow money: To “blow money” means to spend mone ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no hassle: This phrase is used to indicate tha ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no issue: This phrase is used to indicate tha ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lamebrain: A term used to describe someone who ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

masquerade: او خود را به عنوان یکی از اعضای خان ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faggot: offensive/North American an extrem ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dark: دارک یا تاریک؛ یک سریال اینترنتی در ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

executive: هیات مدیره، اقدام مدیر عامل را تایی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nice to haves: Nice - to - haves These are the add ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

straight: 1 - adjective, adverb ( HONEST ) ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

daddy issues: “Daddy issues” is a colloquial term ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butt: 1 - To hit something or someone ha ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

teachy weachy: This term refers to a teaching styl ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learnology: This term refers to the scientific ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

teachscape: This term refers to the physical an ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learniverse: A blend of “learn” and “universe, ” ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose in the sauce: "Lose in the sauce" is an idiomatic ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

follow the breadcrumbs: This phrase is derived from the fai ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plow ahead: This phrase implies a determined an ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

route planning: Route planning involves carefully c ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cutting: unkind and intending to upset someo ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sinister: شوم ( به انگلیسی: Sinister ) شوم ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the odd one out: idiom UK ( also the odd man out ) ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decorated: It can also mean “having been award ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chug: to drink a large amount ( especiall ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

turn the key: This slang phrase is often used to ...

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bamboozler: A bamboozler is someone who deceive ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hornswoggler: A hornswoggler is someone who swind ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

formative: the word formative refers to someth ...

١ سال پیش

مدال‌های حسین کتابدار