حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be at pains to do something: to try very hard to do something تل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dial that heat up to 11: "Dial that heat up to 11" is an idi ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't balk: "Don't balk" means to encourage som ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crash team: 1 - A medical team that is prepare ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's call it: “Let’s call it” is an informal phra ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pet sit: to take care of someone's pet while ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kibbutz: a farm or factory in Israel where p ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

covert advertising: Covert advertising is a form of adv ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

september surge: an increase in job vacancies that i ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loud labourer: someone who likes to tell colleague ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a rash of something: The term "a rash of something" mean ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

115: سازمان اورژانس کشور وظیفه سیاستگذار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

112: خط اضطراری و بین المللی 112 از سوی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

125: شماره تلفن اضطراری آتش نشانی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شماره تماس های اضطراری: اضطراری یا فوریت وضعیتی است که سلام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take potshots at each other: The phrase take potshots at each ot ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

out of your mouth: The phrase "out of your mouth" is a ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weak in the knees: The phrase weak in the knees is an ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stone cold dead: The phrase stone - cold dead is an ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stone fruit: a type of fruit that has a thin ski ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هایفوتراپی: هایفوتراپی از جمله روش های درمانی ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هیدروفشیال: هیدروفشیال چیست و کاربرد هیدروفیشیا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلاژن تراپی: پلاژن تراپی همانند پی آر پی ( PRP ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

habitual phrase: A habitual phrase is a phrase or ex ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kabbalah: Kabbalah is a term that refers to t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

delphi technique: ( also Delphi method ) a method of ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fit for human consumption: safe for people to eat ایمن/ سالم ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be another a different kettle of fish: be another/a different kettle of fi ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be an effort: to be difficult, tiring, or boring ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be another story: to be something that you do not wan ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as crazy rich etc as they come: The phrase “be as crazy, rich, etc. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

screen career: “Screen career” refers to the caree ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brace myself: The phrase “brace myself” means to ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no sugar: It usually means that the product c ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be no reasoning with someone: The phrase “be no reasoning with so ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

power rack: A Power Rack is a piece of weight t ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opti sit up bench: The Opti Sit Up Bench is a piece of ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rowing fitness equipment: Rowing fitness equipment is a type ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

massage chair: A massage chair is a type of chair ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn someone off: 1 - In a sexual context, it can me ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pit stop: a brief stop for fuel or repairs in ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toothpaste tube: Toothpaste tube is a collapsible pa ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put yourself together: “Put yourself together” is an idiom ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull yourself together: put yourself together to become cal ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asylum seeker: An asylum seeker is a person who ha ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fuel: to increase a feeling or a type of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

artemisia: دِرمَنه ، یوشان، ترخ ( نام علمی: Ar ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tweak: 1 - to change slightly, esp. in or ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

superego: بنا بر نظریه زیگموند فروید، عصب شنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alleged harassment: "Alleged harassment" refers to an i ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal injury: an injury that is caused to a perso ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criminal injury: an injury that is caused to a perso ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bad rap: Yes, the phrase "bad rap" is used t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

divident: A dividend is a distribution of pro ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walk off the job: to stop working because you are ang ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk off the job: to stop working because you are ang ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

walk the plank: to be forced to leave your job beca ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk the plank: to be forced to leave your job beca ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk of life: used to refer to the job you do or ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

waldorf salad: A Waldorf salad is a fruit and nut ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waldorf salad: A Waldorf salad is a fruit and nut ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wakey wakey: exclamation / humorous علامت تعجب، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

civil injury: In legal terms, a civil injury refe ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poltergeist attack: A poltergeist attack is a popular s ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

superalignment: the study of how to control superin ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

superalignment: the study of how to control superin ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right up the wazoo: The expression "right up the wazoo" ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

right up the wazoo: The expression "right up the wazoo" ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

draw a line under: “Draw a line under” is an idiomatic ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

draw a line under: “Draw a line under” is an idiomatic ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dactylography: “Dactylography” is a scientific ter ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dactylography: “Dactylography” is a scientific ter ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk in the park: a walk in the park something that i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interchange: a connection between two roads that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hostel: 1 - a place where people, especial ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

microthermal: The word microthermal is derived fr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doomsday: the end of the world, or a time whe ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shit yourself: to be extremely frightened به شدت ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shit yourself: to be extremely frightened به شدت ت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the shits: offensive diarrhoea ( = a medical c ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the shits: offensive diarrhoea ( = a medical c ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over to you: The phrase “over to you” is often u ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

burning bush: The term “burning bush” refers to a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burning bush: The term “burning bush” refers to a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

busboy: a person who works in a restaurant ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

about time: 1 - phrase / informal ( also high ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scallywag: ( US usually scalawag ) A scallywa ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سورچه: سورچه یا سورچی مواد مخدر جدید است ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سورچه: سورچه یا سورچی مواد مخدر جدید است ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disarming: The term "disarming" refers to some ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stress ball: A stress ball or hand exercise ball ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

edulcoration: Edulcoration is a rare term that ca ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drag foot: drag your feet The phrase “drag you ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire up: 1 - fire someone up to make someon ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go against the grain: The phrase “go against the grain” i ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grass on someone: UK slang If a person grasses on som ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unu inweh: UNU - INWEH UNU - INWEH stands for ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

made for each other: perfectly matched اصطلاح کاملا مطاب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

made of sterner stuff: If someone is described as being ma ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

study under someone: to be taught by someone توسط کسی آم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conversational commerce: the use of chatbots and other machi ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immaculate disinflation: the situation where inflation falls ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyperphysical retail: the activity of making a shop more ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sit down strike: A sit - down strike is a form of la ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make my day: 1 - To make someone very happy کسی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غلورخانه: تاریخچه تاسیس مهمانسرای حضرت رضا عل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sleuthing: /ˈsluː. θɪŋ/ the act of discovering ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

woebegone: adjective / literary looking very s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dox: verb [ T] informal / ( also doxx ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monism: Monism is a philosophical view that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

portico: a covered entrance to a building, u ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

legal certainty: Legal certainty is a principle in n ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw a wrench: “Throw a wrench” or “throw a monkey ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

throw a wrench: “Throw a wrench” or “throw a monkey ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

through a monkey wrench: “Throw a wrench” or “throw a monkey ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

through a monkey wrench: “Throw a wrench” or “throw a monkey ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

redhead: The term redhead is used to describ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cane it: The phrase cane it is an idiomatic ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

currente calamo: Currente calamo is a Latin phrase t ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be the bee's knees: idiom / old - fashioned informal to ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be between jobs marriages boyfriends girlfriends etc: idiom / often humorous to no longer ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be the belle of the ball: to be the most attractive woman at ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

merchant of doom gloom: idiom UK disapproving someone who i ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go shit in his hat: This phrase is an insult that was u ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

imagism: Imagism is a 20th - century literar ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be treading water: Be treading water” is an idiom that ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hurting for cash: phrase “hurting for cash. ” This ph ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cop28: The 2023 United Nations Climate Cha ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scrap taxes: Scrap taxes, also known as end - of ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make the same point: “Make the same point” is an English ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

finish first: “Finish first” is an English idiom ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dispose of sth: 1 - to get rid of something, espec ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

v2h: abbreviation for vehicle - to - hom ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bidirectional charging: a system that allows the electricit ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charge rage: anger or violence between a driver ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the weeds: idiom US informal with so many prob ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roll out: the act of making something, especi ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bitch uhhh: "Bitch - uhhh" is a slang term used ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

motor neuron diseases: noun [ U ] MEDICAL UK ( also motor ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch your breath: ( also get your breath, get your br ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

penetrative sex: Penetrative sex, also known as vagi ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

global stocktake: The Global Stocktake is a process t ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clc: The International Convention on Civ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eca: ECA noun � POLITICS, ECONOMICS, COM ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

international maritime organization: سازمان بین المللی دریانوردی طرح تأس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heavy fuel oil: Heavy fuel oil ( HFO ) is a categor ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ilo: ILO abbreviation for International ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ldc: LDC abbreviation for less - develop ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lldc: Landlocked developing countries کشو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lng: abbreviation for liquefied natural ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lpg: LPG abbreviation for liquefied petr ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the means justify the end: used to say that it does not matter ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live beyond your means: to spend more money than you receiv ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live within your means: to spend less money than you receiv ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a man woman of means: a rich man/woman یک مرد یا زن ثروتم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

triple action: سه کاره

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brotox: a humorous word for Botox when the ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

perception drift: someone’s inability to remember how ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prejuvenation: the act or process of using cosmeti ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

neoclassicism: a style of art and design that is b ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unece: United Nations Economic Commission ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amphibious lift: Amphibious lift is a term used in m ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nsc: National security council A nationa ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall over yourself: ( US fall all over yourself ) to b ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall to someone: 1 - to be or become the duty or jo ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall prey to someone something: ( also be prey to someone/something ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unrwa: UNRWA The United Nations Relief an ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

staffer: an employee who works for an organi ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هشت خردل: برابر با یک شانزدهم دانگ ( یک ششم ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

collagen: a protein found especially in the j ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gtd: GTD Getting Things Done Getting Th ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human beings true agency: “Human beings true agency” is a phr ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off beam: adjective [ after verb] UK informal ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

language death: مرگِ زبان یا انقراضِ گویش در زبان ش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

standfirst: noun [ C] MEDIA UK specialized Lead ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the lead on: The phrase "Take the lead on" is a ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grand mate: a grandparent who shares a home wit ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blue zone thinking: a way of treating old people that s ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zombie cell: a cell that is damaged and can no l ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

put out to pasture: “Put out to pasture” is an idiom th ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bus pass age: In the UK, a bus pass is a free tra ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

landmark case: A “landmark case” is a legal case t ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

draft deal: A “draft deal” is a preliminary agr ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gender pay gap: ( also gender wage gap ) the diffe ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روان پریشی: روان پریشی، شامل اختلالات روانی شدی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sb's gut: a way of deciding what should be do ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fan favourite: ( UK also fans' favourite ) a spor ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nutrient rich: The term nutrient - rich refers to ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sea angel: عروس دریایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sea butterfly: پروانه دریایی از جانوران نرم تن آبز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

playmate: a friend, especially another child, ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't couldn't help: can't /couldn't help If you can't/c ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flex your muscle: idiom ( also flex your muscles ) F ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unguided bomb: An unguided bomb, also known as a " ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

general purpose bomb: A general - purpose bomb is an air ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

garter snake: a small snake with a pattern of lon ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

archerfish: The archerfish ( also known as spin ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypersaline lake: A hypersaline lake is a landlocked ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double blow: The phrase "double blow" refers to ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anglophile: a person who is not English but is ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار