حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off on a tangent: This phrase is used to describe whe ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the horizon: imminent or just becoming apparent, ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prognosis: ( also, prognostication ) a doctor ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shiny object syndrome: This term refers to a tendency to b ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kick something into touch: The phrase "kick something into tou ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kick someone upstairs: The phrase "kick someone upstairs" ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big deal: Big deal means you do not think tha ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recap: A recap is a concise summary or rev ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ditch: To ditch means to leave a place or ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

n00b: Derived from “newbie, ” “n00b” is a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loll around: Lolling around refers to the act of ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loiterer: This term refers to lingering or ha ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doss about: This phrase implies spending time i ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

putter around: Putter around means to engage in sm ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cad: a man who behaves badly or dishones ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crayon stage: Used to describe a phase where some ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broseph: Broseph is a slang term that is use ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

starter pack: Used to describe a set of items or ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suit someone down to the ground: suit someone ( right ) down to the ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peeps: A shortened version of the word “pe ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

real mccoy: Real McCoy This phrase is used to d ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

behind the veil: This phrase refers to something tha ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constituent: a voter ( = person who can vote ) i ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vestments: “Vestments” specifically refers to ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intriguing: very interesting because of being u ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lookout: 1 - a high place where a person ca ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

closet: جای این چکمه ها، داخل کمده.

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customer journey: This refers to the process that a c ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pump in: This phrase means to put money or c ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

integrated marketing: Integrated marketing is a strategic ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

integrated producer: 1 - a company that both makes and ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کوکنار خانه: گرز تریاک، کوکنار نام داشت. انگلیسی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

delayed sleep phase pattern: a situation in which someone falls ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

byod: مخفف؛ Bring Your Own Device the pra ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

watercooler talk: Refers to informal conversations th ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coffee run: A coffee run refers to the act of g ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

office jargon: This term refers to the specialized ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

takeaway: 1 - a main message or piece of inf ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

delaying tactics: he term "delaying tactics" refers t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

byoai: BYOAI abbreviation for “bring your ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ai washing: AI washing the behaviour of an org ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aiaas: AIaaS abbreviation for “artificial ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beach read: A beach read is a book that is typi ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

weepy: Describes someone who is prone to c ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eeyore: Eeyore is a slang term derived from ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the groove: When someone is “in the groove, ” i ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blue devils: This term refers to a state of deep ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trash: 1 - Trash refers to dry, non - de ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

romanticize: 1 - to talk about something in a w ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

portfolio: 1 - a large, thin case used for ca ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural center: This term refers to a museum or ins ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

history house: A “history house” is a colloquial t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

primaeval: Primaeval refers to something that ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سفلیس: سیفلیس یا سفلیس ( به فرانسوی: Syphi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ginger: While “ginger” is often used to des ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ICE: This term is used to refer to diamo ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tipsy: Being tipsy means being slightly dr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lose one's stomach: to not feel brave or determined eno ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aisle: 1 - a long, narrow space between r ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

homespun: This term refers to something that ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wasp: a social winged insect which has a ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play up to someone: "Play up to someone" means to try t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

white rush: White Rush is another slang term fo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sticky icky: Sticky icky is a term used to descr ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charge plus: Charge Plus is a street name for a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blue silk: Blue Silk is a term used to refer t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

purple wave: Purple Wave is a slang term for a t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

golden sun: Golden Sun is a slang term for a ty ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ocean snow: Ocean Snow is a slang term used to ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beat cop: Beat cop can be used to refer to an ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reoutfit: To reoutfit something means to equi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dominatrix: /ˌdɒm. ɪˈneɪ. trɪks/ A woman who h ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skip out on someone: 1 - skip out on someone/something ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centibillionaire: someone who has assets and investme ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

splitting hairs: The phrase "splitting hairs" refers ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

booyah: "Booyah" is a slang interjection us ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهمون از مهمون بدش میاد صاحبخونه از هر دو: 1 - اشاره به شدت بخل و خساست صاحبخا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لیلی زن بود یا مرد: ۱ - در جواب کسی می گویند که پس از ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چشمت کور دندت نرم: ۱ - یعنی باید مسئولیت عواقب کارت را ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زن و شوهر دعوا کنند ابلهان باور کنن: ۱ - یعنی دعوای زن و شوهر معمولا موق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرج که از کیسه مهمان بود حاتم طایی شدن اسان بود: ۱ - در معنای ظاهری یعنی کسی مهمانی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جای پای خود را محکم کردن: ۱ - یعنی تلاش برای تثبیت جایگاه خود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disunite: cause division or separation betwee ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fractionate: Fractionate means to divide or sepa ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rocket fuel: Rocket fuel is a slang term for mar ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

embalming fluid: Embalming fluid is a slang term for ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jedi mind trick: This slang term refers to a persuas ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

target practice: Target practice refers to the act o ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fodder for thought: Fodder for thought is a phrase used ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lab rat: موش آزمایشگاهی مثال؛ For instance, ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pitch: To suggest or propose an idea or pl ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چمچاره: راه چاره پوچ و بیهوده ای که در هنگا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in retrospect: thinking now about something in the ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mitigate: Mitigate means to lessen or reduce ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wellbeing: In simple terms, well - being can b ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clued in: This slang term means to be knowled ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweepingly generalize: This phrase means to make general s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn over in one’s mind: turn over in one’s mind This phrase ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mindful being: Mindful being is the practice of pa ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paint with a broad brush: This expression means to make broad ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a way out of no way: To make a way out of no way means t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tangled web: A tangled web refers to a complicat ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tanglefoot: Tanglefoot is a slang term used to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give thought to: To give thought to something means ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get it done: This phrase is used to express the ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a workaround: This phrase is used to describe the ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

use your noggin: This phrase is used to encourage so ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

largish: Fairly large, but not very large صف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wack job: Wack job or Whack job noun [ C ] UK ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shot caller: A shot caller, generally speaking, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make lemonade out of lemons: This phrase means to make the best ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off the rails: This phrase is used to describe som ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endorse: “Endorse” is a verb that means to g ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out of the blue: “Out of the blue” is an idiomatic e ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pa: PA 1 - abbreviation for personal a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

megacorp: This term refers to a massive corpo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

futurize: To make something more futuristic o ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

robo: This term is used to refer to anyth ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

futuriffic: A slang term used to describe somet ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eval and treat: This term refers to the process of ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ddx: Differential diagnosis This term re ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bagging out: The term “bagging out” is often use ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whippets: Whippets refer to the inhalation of ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mindframe: This slang term refers to a person’ ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the meek: "The meek" is a term that refers to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bropropriating: Bropropriating is a term used in th ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hepeating: It's called "hepeating, " and it de ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

women belong in the kitchen: This phrase is a derogatory and sex ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

women drivers: This phrase is a derogatory and sex ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handjob: noun/vulgar/ slang an act of male m ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ICE: U. S. Immigration and Customs Enfor ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

batter: to hit someone or something again a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gookette: This term is a derogatory slang use ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archetype: آرکِ تایپ - - - ### 🔸 معادل فا ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

operate: این رایانه چندین بار زمین خورده ( ا ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

executive: سه نوع محل اقامتی وجود دارد؛ قابل ق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dent: 1 - a small hollow mark in the sur ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the umrah: The Umrah is a minor pilgrimage tha ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the makkans: This term refers to the people who ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

insigne: An insigne is a distinguishing mark ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blow: 1 - UK slang cannabis زبان عامیانه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

close call: I've never been married before but ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toss around: To bring up or suggest an idea in a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross continental: This term describes something that ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pan global: This term refers to something that ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SAT: Scholastic Aptitude Test a test tak ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talisman: plural talismans an object believed ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

positivity: the quality of having a positive at ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sipper: This slang term is used to describe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enjoin: order or command someone to do some ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

method to the madness: This phrase suggests that there is ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organized chaos: This phrase refers to a situation o ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

juiced: This slang term refers to being hea ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ship shape and bristol fashion: This phrase is often used to descri ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neat as a pin: Refers to something that is excepti ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

point of impairment: The point of impairment refers to t ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn to: To turn to means to seek or look fo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give them a taste of their own medicine: This phrase means to retaliate by s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

revenge porn: 🔸 معادل فارسی: پورن انتقامی / انت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

denote: to represent or mean something نشان ...

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

مدال‌های حسین کتابدار