حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chance would be a fine thing: The phrase "chance would be a fine ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chancer: a person who is always trying to ge ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compound exercise: A compound exercise is a type of ph ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isolation exercise: ( also isolation ) An isolation ex ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull someone up short: to surprise someone, often so that ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

explain something away: "Explain away" means to avoid blame ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

old chestnut: The phrase "old chestnut" is an idi ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put someone out to grass: "Put someone out to grass" is an in ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put someone on a pedestal: to believe that someone is perfect/ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot check: "Spot check" refers to a process of ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a walk: idiom US informal a rude way of tel ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

channel hopping: ( also channel - surfing ) quickly ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chanteuse: a female singer, especially one who ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chaos theory: a scientific theory about situation ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chap: 1 - ( also chappie ) ; ( chappy ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prosperity: Prosperity is a state characterized ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wellness: Wellness refers to a state of overa ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

surf and turf: a dish that includes lobster ( = a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

permacrisis: Permacrisis refers to a situation c ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diffidence: Diffidence refers to a lack of conf ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amalgam: a mixture of mercury and another me ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doesn't have legs: The expression "doesn't have legs" ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

holism: Holism is a theoretical perspective ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mental health: بهداشت روانی یا سلامت روان به معنی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quality of life: Quality of life refers to an indivi ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't hold your drink: The phrase "can't hold your drink" ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't hold your water: The phrase "can't hold your water" ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leap out at someone: The phrase "leap out at someone" me ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learn something by rote: The phrase "learn something by rote ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't boil an egg: The phrase "can't boil an egg" is a ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't cut it: The phrase "can't cut it" means tha ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't do something to save your life: The expression "can't do something ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't hack it: The phrase "can't hack it" means th ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't hear yourself think: The phrase "can't hear yourself thi ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let alone: 1 - used after a negative statemen ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chance your arm: to take a risk in order to get some ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot cash: "Spot cash" refers to money that is ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the grass is always greener on the other side of the fance: The phrase "the grass is always gre ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a tumble: to fall suddenly to a lower level/ ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot advertising: "Spot advertising" refers to the pr ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let down: let someone down to disappoint some ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reendow: re - endow to endow ( = give a larg ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jet suit: The Jet Suit, developed by Gravity ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chem suit: short form of chemical suit a piece ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hazmat suit: abbreviation for hazardous material ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nbc suit: NBC suit ( also US chemical suit, ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hbv: HBV abbreviation for hepatitis B vi ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

larging it: enjoying yourself very much by danc ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tag: to add a link to someone's profile ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tank: fail completely, especially at grea ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

planimeter: a piece of equipment for measuring ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attn: written abbreviation for attention ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shipper: a company that is responsible for t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one of those things: ( just ) one of those things The ph ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exactly so: just/exactly so perfectly tidy and ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rather you than me: idiom mainly UK ( US usually better ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plan b: a plan or method that you use if an ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

machine language: machine code the basic language use ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avoid something like the plague: to be determined to avoid something ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

civil commotion: Civil commotion is a term that mean ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

civil: polite and formal صفت/ مودب و رسمی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attorney at law: This term refers to a lawyer who is ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fao: FAO abbreviation for for the attent ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attitude research: detailed study of people's feelings ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sub: فرم ها برای تمام دوایر زیر مجموعه ا ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

point of order: او اخطار آیین نامه ای فوق العاده ای ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

point of order: برگزاری جلسه به دلیل یک اخطار آیین ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold off: ما باید برای مقابله با چالش های پیش ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consumption: جورج اورول نویسنده به دلیل ابتلاء ب ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scant: کم تر از یک ساعت برای جمع کردن وسای ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

litigate: دو طرف دعوی، توافق کردند، به جای طر ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

litigate: اگر مجبور به طرح اقامه دعوا شویم، ا ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

satiate: بالغ بر 27 فروشگاه و 9 رستوران، نیا ...

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

translation: من فقط آثار ترجمه شده مادام بواری ر ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ringworm: a disease that causes red rings on ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rinky dink: adjective US informal having little ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

written all over someone's face: The phrase "written all over someon ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

permacrisis: Permacrisis refers to a situation c ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

at a rate of knots: "At a rate of knots" is an idiom us ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opine: to express an opinion The term "opi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spyware: software that is designed to collec ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have someone's back: have ( got ) someone's back The exp ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have something licked: have ( got ) something licked The p ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have your hands full: have ( got ) your hands full The ph ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lick someone's boots: idiom informal ( offensive lick som ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at a fair great etc lick: UK informal at a fair, great, etc. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have sb sussed: have ( got ) sb sussed The phrase " ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have someone by the short and curlies: have ( got ) someone by the short a ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wash up: ( APPEAR NEAR WATER ) to appear on ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dredge up: to start talking or thinking again ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hustler: 1 - noun [ C]/ mainly US/ informal ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kiddie pool: ( UK paddling pool ) a small toy p ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

screwing: verb, vulgar slang /To have sex ( w ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kick the can down the road: idiom US informal To avoid or delay ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go along with: go along with something/someone to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cyanide: /ˈsaɪə. naɪd/ An extremely powerful ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sexism: prejudice, stereotyping, or discrim ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

behemoth: 1 - بهیموث ( به عبری: בהמות ) نام ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

typo: a small mistake in a text made when ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bum: 1 - mainly UK informal the part of ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as you were: As you were is a standard military ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quid: slang expression for the British po ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attaboy: exclamation/ informal/ mainly US us ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ed: ED abbreviation for erectile dysfun ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

summon up the courage: if you summon the courage or streng ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chanteuse: a female singer, especially one who ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

channel hopping: ( also channel - surfing ) quickly ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for the attention of sb: The phrase "for the attention of" i ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

attitude research: detailed study of people's feelings ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

teen ternity leave: a period of time when someone choos ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nepo parent: the parent of an actor, a musician ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inchstone: a small but important stage in the ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chapatti: a type of flat, round South Asian b ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

run ashore: run aground/ashore idiom ( also run ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run around with someone: informal ( UK also run about with s ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run away to sea: idiom ( also go to sea ) ( especi ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run down the clock: to try to reduce the time that rema ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run and run: The phrase "run and run" comes from ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

substance use disorder: a condition that makes you unable t ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the grass is always greener on the other side of the fance: The phrase "the grass is always gre ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spot cash: "Spot cash" refers to money that is ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spot check: "Spot check" refers to a process of ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spot advertising: "Spot advertising" refers to the pr ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put someone out to grass: "Put someone out to grass" is an in ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

old chestnut: The phrase "old chestnut" is an idi ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cram something down: mainly UK informal to eat a lot of ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cramp someone's style: "Cramp someone's style" is an infor ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

container bill of lading: a document that gives information a ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chance would be a fine thing: The phrase "chance would be a fine ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a tumble: to fall suddenly to a lower level/ ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the gloss off something: The phrase "take the gloss off" mea ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the law into your own hands: to do something illegal and often v ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regiment: هَنگ ( به فارسی افغانستان: غُند ) ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prickliness: . The term "prickliness" describes ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in so many words: directly, or in a way that makes it ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hunt high and low: hunt/search high and low to search ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

search high and low: hunt/search high and low to search ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fortress: a large, strong building or group o ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in someone’s employ: idiom ( also in the employ of someo ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in someone's crosshairs: The phrase "in someone's crosshairs ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a treat: idiom UK informal very well; with g ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eyeball to eyeball: The phrase "eyeball to eyeball" is ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tear someone away: The phrase "tear someone away" mean ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tear someone's heart out: The phrase "tear someone's heart ou ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tear something up: to tear paper into a lot of small p ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do one's nut: The phrases "do one's nut" and "off ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do your darnedest: to try as hard as you can to do som ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it behooves someone to do sth: The phrase "it behooves someone to ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be the eyes and ears of sb or sth: ( also be sb's/sth's eyes and ears ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eye someone up: to look at someone with sexual inte ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

country seat: a large house in the country with t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

country and western: ( short forms country, country musi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

country mile: 1 - a long way یک راه طولانی There ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

country dance: Country dance refers to a variety o ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trailing spouse: the husband or wife of an employee ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trail shoe: a shoe suitable for running or walk ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross someone's hand: cross someone's hand/palm with silv ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross paths with someone: cross someone's path/cross paths wi ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross someone's path: cross someone's path/cross paths wi ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spondaic: "Spondaic" refers to a rhythm in po ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sponge finger: ( US ladyfinger, lady finger ) a t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

come a cropper: to fail badly, or to fall from a ho ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

croquette: a small, rounded mass of food, such ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

windsor chair: a style of wooden chair with a curv ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

win over: win someone over ( UK also win som ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

positive vetting: Positive vetting, as described in l ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disdain to do something: To disdain to do something means to ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seconder: A seconder is someone who makes a f ...

٩ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار