حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ready and waiting: This phrase implies that someone or ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in supply: This phrase indicates that a partic ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wizbang: Wizbang is a slang term used to des ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whizbang: This term refers to someone who is ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put it on paper: This phrase means to write somethin ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gorge: Eat a large amount greedily; fill o ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

danna: Danna is a slang term that represen ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

up your kilt: This phrase is a slang expression t ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

terrist: This term is a slang variation of t ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slangage: Slangage is a term used to describe ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jargonese: Jargonese is a term used to describ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kalgore: Kalgore is a slang term that signif ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big yellow: This slang term is used to describe ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hen’s teeth: This phrase is used to describe som ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unobtainium: This term is a playful way to descr ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lead up the garden path: This phrase means to deceive or mis ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work someone over: To manipulate or exploit someone fo ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put words in someone’s mouth: To attribute words or opinions to s ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

livicate: To livicate means to devote oneself ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

afore: A synonym for “before” that is ofte ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hit the bulls eye: Hit the bullseye To accomplish a go ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reach the pinnacle: To achieve the highest level of suc ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین گرده: ۱ - کنایه از این است که هر عملی عکس ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به مردم: ۱ - معنی جوال: کیسه بزرگ ساخته شده ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چشمش البالو گیلاس میچینه: چشمش آلبالو گیلاس میچینه ۱ - یعنی چ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ymmv: YMMV Your Mileage May Vary This phr ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

black sheep: a person who has done something bad ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fwiw: FWIW For What It's Worth This phras ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bang up: 1 - bang someone up to lock someon ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tang: Tang is a term used to describe a s ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the shoes of: This phrase is used to indicate tha ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

same same: Same - same This phrase is used to ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apples and oranges: This expression is used to describe ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

worlds apart: This phrase is used to describe two ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

correcto: This slang term is used to express ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیگی که واسه من نجوشه سر سگ توش بجوشه: ۱ - یعنی چیزی که خیرش به من نمی رسد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whops: This term is slang for mistakes or ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jeremy: This term is slang for a person who ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thought police: The thought police is a metaphorica ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thought bubble burst: The thought bubble burst refers to ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

four leaf clover: A four - leaf clover is a variation ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

task slayer: A “task slayer” is someone who effi ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time hacker: This term refers to individuals who ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the room of: This phrase is used to suggest subs ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obama: In slang terms, “Obama” is often us ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

b spot: B spot is a slang term for “Brainst ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waste of oxygen: This derogatory phrase is slang for ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foggy: adjective unable to think clearly; ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

home skillet: This slang term is used to refer to ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیزی بارش نیست: ۱ - به کسی می گویند که وقتی سخن می ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از ان نترس که های و هوی دارد از ان بترس که سر به تو دارد: از آن نترس که های و هوی دارد از آن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snag a win: To achieve a win or secure a victor ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no bs: "No Bullsh*t" or "no nonsense. " Th ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a boost: To offer support or motivation to s ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it factor: The “it factor” refers to a quality ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the mood: This phrase is used to indicate a d ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

holy shit: used to show that you think somethi ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set out: set sth out ( formal set sth forth ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raw: 1 - Raw information has been colle ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high muck a muck: This term is used to describe someo ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not a phony: Similar to “no fake, ” this phrase ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no put on: When something is described as “no ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرش به تنش زیادی کرده است: ۱ - یعنی دنبال دردسر می گردد. یا از ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سبیلش را چرب کرد: ۱ - کنایه از رشوه دادن به کسی است. ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on the lookout for: This phrase means to be watchful an ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nointer: This term is used to describe someo ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ocker: An “ocker” refers to someone who is ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

radge: A “radge” is someone who is aggress ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sumph: This term is used to describe someo ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call in sick: ( US also call out sick ) ; ( also ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

calm as a cucumber: This phrase is used to describe som ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peaceful as a dove: This expression compares someone’s ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whosit: This word is used to refer to an un ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hung up on: When you’re “hung up on” something ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whatever: 1 - The slang term "whatever" is o ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proponent: A proponent is someone who actively ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lettered: This term refers to someone who is ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you’re the bomb: The phrase "You're the bomb" is an ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big ups: “Big ups” is a slang expression use ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thankful to the moon and back: This phrase is used to express a de ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earth conscious: This term describes individuals who ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

greenie: This term refers to someone who is ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

expounder: An expounder is someone who explain ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

upholder: An upholder is someone who supports ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amp it up: To “amp it up” means to increase th ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kick it up a gear: To “kick it up a gear” means to inc ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

step it up: To increase one’s effort, performan ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crank it up: This phrase means to increase the l ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top of the heap: This slang phrase indicates that so ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the window of: This phrase is used to describe a p ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the spell of: This phrase is used to describe bei ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the clutch of: This phrase is used to describe bei ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brigadier: This is a military rank above colon ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

BTS: In 2010 he began to assemble talent ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hiccup: a temporary or minor problem or set ...

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cry down: To speak negatively or criticize so ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mitigation: The act of reducing how harmful, un ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learn of: To become aware or informed about s ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drip feed: This slang term is often used to de ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

me myself and i: Me, myself, and I This slang term i ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the man: This slang term is used to refer to ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the alpha and omega: This phrase is often used to indica ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the queen bee: This slang term is used to refer to ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the cat’s pajamas: This phrase is similar in meaning t ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the top banana: This phrase is used to refer to the ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch wind of: The phrase "catch wind of" means to ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

must gets: Must - gets Must - gets are the thi ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اگر مردی سر دسته این هونگ را بشکن: اگر مردی سر دسته این هونگ ( هاون ) ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tepee: A tepee is a cone - shaped tent tra ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut off: 1 - Cut off something/someone To s ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

starry eyed: This term is used to describe someo ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

without respite: This phrase means to continue witho ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get to grips with: To get to grips with means to under ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dabble: to dabble means to take part in an ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیش از چوب غش و ریسه می رود: ۱ - به کسی می گویند که قبل از تنبیه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

show the door: To ask or tell someone to leave a p ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rubbernecker: A rubbernecker is someone who slows ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pillow: Girlfriend/boyfriend - Referring to ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

procurement: the process by which an organizatio ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thorn in one’s side: This phrase is used to describe som ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let’s have a blast: The phrase “let’s have a blast” is ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

squash the beef: This slang phrase means to settle o ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iron out the details: This phrase means to work out or re ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

square things away: To resolve or complete tasks or iss ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get to grips with: To get to grips with means to under ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without respite: This phrase means to continue witho ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let me in on it: This phrase is used when someone wa ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cap out: Cap out is a slang term that means ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روده بزرگه روده کوچیکه رو خورد: ۱ - اشاره به اوج گرسنگی و بی تابی ف ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mix and mingle: To interact and socialize with a va ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

druthers: This term is a contraction of “woul ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on your toes: This expression means to be prepare ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bread and honey: This slang term refers to earning a ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bread and jam: This slang term refers to employmen ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gig worker: A gig worker is someone who works o ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slogger: A slang term used to describe someo ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get back to me: This phrase is used to ask someone ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shoot me a message: This phrase is used to ask someone ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

holler back: This phrase is a casual way of aski ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get at me: This phrase is used to ask someone ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what’s the word: What’s the word? This phrase is use ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’m at your disposal: This expression conveys the speaker ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jobholder: This term simply refers to someone ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

office drone: This term is used to describe someo ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

coral: مَرجان دریایی یکی از جانوران ساده ا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برای هفت پشتم بسه: هفت پشت یعنی هفت نسل ( هفت نسل که پ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pimp my ride: To modify or enhance a vehicle, typ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hack together: To quickly put together or create s ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sol 3: Sol 3 is a slang term used to refer ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

code monkey: This term is used to describe a per ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بالای چشمت ابروست: ۱ - یعنی کسانی که انتقادپذیر نیستند ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the heebie jeebies: The heebie - jeebies This phrase is ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the trots: This slang term is used to describe ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cast an eye over: This phrase implies a quick or curs ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run the rule over: This phrase suggests a thorough or ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a going over: This phrase suggests a comprehensiv ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peek at: To quickly glance or look at someth ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

size out: When you size out a situation, you ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give it a once over: When you give something a once - ov ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geo haz: This refers to any natural or human ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geo econ: This term refers to the study of ho ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mapology: This term refers to the study and a ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geo guru: A “geo guru” is someone who is extr ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earth wizard: An “earth wizard” is someone who po ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the big blue: This term refers to the vast expans ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the drink: This slang term is used to refer to ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the briny: This slang term is used to refer to ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dagwood: A Dagwood is a massive sandwich tha ...

٥ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار