ترجمههای علی ماشا اله زاده (٢١)
نیازی نیست به من بپری حمله کنی. تقصیر من نیست که تو کیف پولت را گم کردی.
ممکنه مستحق دریافت تخفیف مالیاتی باشید. ( استحقاقش را داشته باشید )
این تزئینات ظرافت و باریک بینی بی نظیری دارد
سگ هایی که از دور پارس می کنند، از نزدیک گاز نمی گیرند
آیا می توانید روی شغلی که در اختیار دارید تمرکز کنید؟
هر غذایی که موجود دارید اهدا کنید، وگرنه قفلش کنید ( انبار را ) و کلید را بدهید به همسایه
این گزارش نگاه مختصری می کند به مسائل محیط زیستی قبل از آنکه بیاد روی مسائل بازار
متوجه نشدم شوهرتان اینجاست ( ندیدمش ) امیدوارم مزاحم نشده باشم ( سرزده وارد نشده باشم )
میشه پنجره را با چیزی حائل کنی باز بمونه
دنیای شاعرانه ( رمانتیک ) رزی به پایان رسید وقتی ازدواج پدر و مادرش از هم پاشید
سعی کنید حواستان پرت نشه با مسائل جانبی بوجود آمده ( مسائل جانبی رویداده/مسائل جانبی برآمده از رویداد اصلی ) )
مشروب زیاد خوردن تقریبا عارضه ی جانبی شغل مشروب فروشی است ( برآمده از مشروب فروشی است/از نتایج مشروب فروشی است )
این کشف برآمده از تحقیقات اصلی بود ( مشتق شده/منشعب شده از تحقیقات اصلی )
با یک توپ قوس دار متهورانه او به تیرک افقی دروازه زد یک دقیقه قبل از اینکه چلسی جلو بیافتد
از دل برود هر آنکه از دیده رود ( ضرب المثل )
چایی ام ریخت آوی نعلبکی ( غیر عمدی، از روی بی احتیاطی )