پیشنهادهای امیر ارادی (١,٣٩٤)
من بی طرفم
بو گند میدی
یه سر میرم بیرون
منو بی خبر نذار منو درجریان بذار
اتفاق بدی قراره بیافته
با هیچکس سر و کله نمیزنم
دائما با هم جنگ و دعوا دارن ( زن و شوهر )
از هر دست بدی از همون دست پس میگیری
هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک
در جریان بودن در جریان قرار دادن
حسابی پیاده شدم کلی واسم آب خورد
بی طرف ماندن
حرف های صد من یه غاز
آب ریخته شده جمع شدنی نیست
کاچی به از هیچی
لاف زدن غلو کردن گه زیادی خوردن
تو رو بیشتر از همه دوست دارم
تو اینو باید بفهمی درک کنی
اتاق پرو کجاست
با یه کلوچه چطوری
بابام تو شطرنج حرف نداره
عجب شب خفنی!
این معلم خصوصی من است
من میخوام یه ورود غیر قانونی ( با زور ) رو گزارش کنم
او عقیم هستش
او ناتوانی جنسی دارد
من برای محافظت از خانواده ام گردن گرفتم
نزدیک بود یادم بره
پس تکلیف من چی میشه
دلخور میشما
خیلی ناراحتم
دلشوره داشتم
اصلا انتظارشو نداشتم
تو روت میگم جلو خودت میگم
سرت درد میکنه واسه دعوا؟
هی مشکل داری ( معمولا در زمانیکه به کسی یا بلعکس گیر میدن )
ها نگاه میکنی چته خو به چی میخ شدی
دنبال شر میگردی؟
کونت میخاره میخاره
میدم با تیر بزننت
میدم بندازنت بیرون
من برای مادر شدن بدنیا اومدم فعل I was born to be یعنی برای کاری ساخته شدن یا مناسب بودن
بهتری؟
نشونت میدم این خط و این نشون
میشه در رفت؟
یه فکرهایی دارم
هنوز سرجاشه
فقط لب تر کن
فضولی نکن فضولی موقوف
تقصیر منه