ژاسپ - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چوزه باز: زن پیر مایل به مردان جوان

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ژرد: پرخور

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرهختن: اصلاح کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پزی: پِزی = طرف ، کنار ، سور ، جانب

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پزه: پِزه = سلاح

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژاد: پَژاد = سالمند

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژقند: پَژقند = گزافه گویی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشتار: پشتیبان ، حمایت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنگاره: قاب ، دوری ، بشقاب

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرشگال: پر از ابر ، هوای پر از ابر بارانی ، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنین: پَنین = هرگز و همیشه.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرگین: پَرگین = عام و شایع

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پوب: پُوب = فرشی که برای زینت انداخته شو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرواش: غافل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلاتیر: روزنه ، منفد ، دریچه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلواژه: شیشه ، آبگینه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پردن: پَردَن = حد و کرانه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

allocation concealment: نهفتگی ویژانش ( روش شناسی پژوهش )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پخشانش: توزیع

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخشانش: بخشیدن = بخش بخش کردن ، تقسیم کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وشکریدن: اجرا کردن ، اقدام کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وستی کردن: توضیح دادن ، شرح دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مواجهه کردن: نگیختن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیوازیدن: پاسخ دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابخش بودن: آبخش بودن = پشیمان بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لانیدن: تکان دادن و ریختن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واشتن: برگشتن ، برگشت دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زویدن: آه کشیدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داسر دادن: داسَر دادن = پاداش دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرویختن: غربال کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پزافتن: پزافتن = پز آمدن = پخته شدن ، رسیدن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میچودن: مِیچودن = برشته کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معاف شدن: ریویدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمشیدن: دزدی کردن ، کش رفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلمیدن: آبریزیش بینی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نبستن: نِبَستن= خوابیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنالیدن: پاک سازی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترمیدن: تیر انداختن ، پرتاب کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوکاردن: برداشتن ، حذف کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واخیدن: جدا کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمچیدن: مالیدن به هم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اروازستن: اُروازستن= شادی کردن ، لذت بردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شماغیدن: فاسد شدن ، گندیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فروزیدن: فروزه دادن ، صفت دادن ، صلاحیت دادن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنایاندن: خشنود کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بشولیدن: متوجه شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شومیزیدن: شخم زدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمخیدن: نافرمانی کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داخیدن: مشاهده کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویافتن: گشودن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهیدن: سرکوب کردن ، ستم کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pick one's teeth: روفانیدن = تمیز کردن دندان ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وژیدن: اندازه گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لوغیدن: دوشیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غژیدن: انباشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انبودن: انباشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تروهیدن: تَروهیدن = قاطی شدن در جمع ، گرم گر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرناخیدن: فروتنی کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نمیدن: توجه کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پروالیدن: تغذیه کردن ، غذا خوردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشختن: آشختن = لبریز شدن ، غوطه ور شدن ، س ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمودن: الگو و نقش زدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازواردن: دانستن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نباستن: دراز کشیدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وجاردن: وِجاردن = لاغر شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بتاییدن: ترک کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابراستن: بلند کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زفزیدن: لَنگیدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیناندن: زیدن / زیناندن =برگزیدن، انتخاب کرد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

humidify: ژفیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرطوب کردن: ژفیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غیشیدن: شهوت داشتن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازبایستن: احضار کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ومیدن: ومیدن = پیوستن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایوختن: آیوختن = پیوستن ، پیوند دادن ، وصل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوزدن: اوزَدن = کُشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوروختن: شعله ور کردن ، افروختن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انجالیدن: بازداشتن ، منع کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لیختن: لیزیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فییدن: شک کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خودن: خیدن = خودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برتمیدن: سوزش درد

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کریسیدن: ریا کردن ، ریاکار بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انجختن: طمع کردن ، شهوت داشتن برای چیزی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nephelococcygia: سِنودپردازی پیدا کردن شکل هایی خاص ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاوریدن: مجبور شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فنودن: از معنی های اصلی آن "تردید کردن و م ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فنانیدن: فنانیدن / فنودن = تردید کردن ، مردد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فلیدن: مجبور کردن به کاری / چیزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سمیدن: عطر زدن / بوی عطر دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بژکمیدن: پژکمیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سجیدن: سجیدن / شجاییدن = انجماد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژکمیدن: منع کردن ، به تعویق انداختن ، مانع ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مروسیدن: خو گرفتن ، عادت کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوشتافتن: عجله کردن ، شتاب و اشتاب کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراناختن: رفتن ، حرکت کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نخواردن: عجله کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غساییدن: به سوگ نشتن ، سوگواری کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فریوریدن: فریوریدن = ایمان داشتن ، اعتبار داد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برهودن: برشته شدن ، برشتن ، سرخ شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نواستن: جنگیدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سغدیدن: سغدیدن / آسغدیدن = ساختن ، شکل دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تشتن: تشتن = شکل دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زورمیدن: افراشتن استحکامات برای جنگ ، آماده ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوسانیدن: میوه دادن ، ثمر دادن ، نتیجه دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بنجیدن: آشنا شدن ، آشنا کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کراسیدن: کراسیدن = کراشیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روژیدن: پدیدار شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تهانیدن: تهی کردن ، تخلیه کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاییدن: تاییدن = برابر بودن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویشفتن: ویشفتن = مختل شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تولیدن: جا خالی دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرایستن: بشتر بودن ، فراتر رفتن exceed

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوغیدن: نوشیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاویدن: به اطلاع رساندن ، اعلام کردن ، آگاه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاوشکی: چاوشکی = اعلام عموی ، مراسم اعلام ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برتهیدن: خسته کردن ، مغلوب کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرخستن: خسته شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هلانیدن: هلانیدن = بیرون انداختن to expel

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوگاردن: بیرون انداختن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وزاردن: توضیح دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نگیختن: نِگیختن = در معرض گذاشتن ، بی دفاع ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نانمشیدن: نانَمشیدن ( نا نَمشیدن ) = ناکام شد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وانانمشیدن: Disillusionment از توهم خارج شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویزیستن: حذف چیز غیر ضروری ، خرج کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چغیدن: بحث کردن ، جدل کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترکاستن: تقطیر کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نزشتن: نزشتن = پیمود ، پوییدن ، طی کردن فا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جرستیدن: جَرَستیدن = غیژ غیژ کردن در ، صدای ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیشازیدن: بیشازیدن / پشازیدن / بشازیدن = در م ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گزودن: نفرین کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کشفتن: کَشَفتن = پژمرده شدن ، گندیدن ، زوا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اناست کردن: آناست کردن = نابود کردن ، نهست کردن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افسینیدن: نابود کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرنجانیدن: مُرنجانیدن = نابود کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هیالیدن: ویران کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نانمش: سراب ، وهم ، ایلوژن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خرسیدن: فاسد شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ریهیدن: فاسد شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاساد داشتن: کنترول کردن ، محافظت کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تروه: زوج

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلانش: دخول

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زامینیدن: نیدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادینیدن: آدینیدن = نیدن / آنیدن ، هدایت کردن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوینیدن: مقدس و متبرک کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترمنیدن: تحقیر کردن ، خفت دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پالافتن: پالاییدن ، تمیز کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسپیختن: اسپیختن / اشپوختن = مجبور کردن ، اج ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیشیدن: رنگ کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنجافتن: تکمیل کردن ، کامل کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همینیدن: سرودن ( چکامه ) ، نواختن ( ساز )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هنون: هنون = اثر هنود= تاثیر مانند نمون ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابیستن: آبیستن= آراستن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیابیدن: آراستن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارستیدن: اَرستیدن = 1 - آراستن 2 - منظم کرد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افرندیدن: آراستن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نهاردن: نِهاردن = تُنُک کردن ، رقیق کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پر زیدن: پَرزیدن = مانع شدن ، سد کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بریستن: بدست آوردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارغیدن: خشم گین شدن ، نزاع کردن ، پرخاش کرد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوهریدن: تغییر کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوینیدن: انتقاد کردن ، پند دادن ، سرزنش کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رخیدن: رَخیدن = نفس نفس زدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارستدن: آراستن ، آراییدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیودن: تخمیر کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازرایستن: آراستن ، مرتب کردن ، منظم کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وهیریدن: تغییر کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شپوختن: زور گویی ، بولی کردن ، قلدری کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هندرزیدن: اندرز دادن ، پند دادن ، نصیحت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرتمیدن: شکاف برداشتن ، پاره شدن ، خراشیده ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تسبیدن: شکاف برداشتن ، پاره شدن ، خراشیده ش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیواژیدن: موافقت کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اش پختن: شپوختن / اِشپختن = قلدری کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کنوریدن: فریفتن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هیویدن: هیویدن = جُزیدن ، تغییر کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ملنجیدن: مَلنجیدن = بر کشیدن ، جذب کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیفتن: کیفتن = خم شده به سویی ، گرایش و می ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اساردن: آساردن = آماردن ، هماردن ، شماردن ، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بوشیدن: اندیشیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میدن: تغییر کردن ، دگرگون شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوینیستن: انتقاد کردن ، نقد کردن ، سرزنش کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جاوریدن: جاور کردن ، تغییر کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کهولیدن: کهولیدن / گهوایدن = تغییر کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یوتاکیدن: جدا کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یوتر: یوتَر = 1 - دیگر 2 - مشخص

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زفا: ابر بارانی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زهکمند: دارای فرزند

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زرمان: زرمان در پهلوی = پیری ، سالخودگی و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زرغون: زرغون = سبز ، تر و تازه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زستن: زستن = 1 - طلب کردن 2 - جُستن ، جس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زیاک: زیاک / زهاک = فرزند

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زفان: زفان / زسپان = خطلا ، اشتباه ، بیهو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیناوندیدن: مراقبت کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یان گویی: گفتن سخنان مقدس ، قُدسی گویی ، دعا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیوستن: = زیستن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زوفاک: گودی ، ژرفا

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یسک: یَسک = بیماری ، ناخوشی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زوشیست: عزیز ترین

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یتک: یَتَک = خاصیت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ژودن: ژودن = 1 - بلعیدن ، خوردن 2 - ترک ک ...

٤ ماه پیش

مدال‌های ژاسپ