پیشنهاد‌های ایمان (٥٢)

بعضی اوقات در پزشکی: سقط کردن ( جنین )

دچار شدن example: He developed a brain abcess او دچار آبسه مغزی شد.

حدسی و به صورت گمانه زنی

مست و پاتیل

برنامه آزمایشی

کلمه ی dumb رو با dump اشتباه نگیرید. dumb به معنای لال هست نه dump.

در آزمون ارشد علوم پزشکی: suspect= likely = محتمل

برگ چغندر

افتخار ملت ایران

نماد تعصب، اقتدار و شجاعت ایران زمین

مخفف very low calorie diet و عبارت است از رژیم غذایی بسیار کم کالری ( زیر ۸۰۰ کالری در روز ) که برای کاهش وزن سریع و زیاد طی مدتی کوتاه مخصوصا در بین ...

در سرطان : رشد دهنده تومور

Dietary Approaches to Stop Hypertension. رویکرد رژیمی برای توقف پرفشاری خون. نوعی رژیم غذایی برای کاهش فشار خون می باشد.

اکسی توسین در لغت به معنای زایمان سریع می باشد. و هورمونی مترشحه از هیپوفیز خلفی است که از نقش های مهم آن می توان به انقباض رحم در حین زایمان، کمک به ...

پرولاکتین هورمونی مترشحه از هیپوفیز قدامی است که نقش اصلی آن تولید شیر در پستان مادر بعد از زایمان می باشد.

مخفف fasting plasma glucose و به معنی گلوکز پلاسمای ناشتا می باشد. این عبارت مترادف FBS است.

مخفف عبارت gestational diabetes mellitus و به معنی دیابت شیرین بارداری می باشد.

مخفف Type 1 diabetes mellitus

overnutrition

hyperphagia

reveal

ریزش و افت

ارزیابی کردن

ممنوع بودن

درخواست کردن

داغون

twilight

وکالت دادن

مخفف Heart Failure به معنی نارسایی قلبی

منجر شدن باعث شدن

fragrant

تمایل

مجاورت و همسایگی

تایید و اثبات کردن

conduction

عایق

شور چیزی را در آوردن

بی فایده بیهوده

سودمند بودن استفاده کردن

التهاب یا ترک خوردگی لب

پوسته پوسته شدن

مخفف Early Childhood Caries و به معنای پوسیدگی زودرس دندان در دوران کودکی می باشد که عمدتا به دلیل تغذیه طولانی مدت با شیشه شیر ایجاد می شود.

انحراف

پیش داوری کردن

مخفف عبارت end stage renal disease و به معنای" مرحله آخر بیماری کلیوی" یا به عبارت ساده تر "نارسایی مزمن و پیشرفته کلیوی" است که فرد بیمار در صورت رس ...

مخفف عبارت end stage liver disease و به معنای" مرحله آخر بیماری کبدی" یا به عبارت ساده تر "نارسایی مزمن کبدی" است که طی ماه ها و سال ها و اکثر مواقع ...

دست کم گرفتن

پزشکی: دوربینی farsightedness= hyperopia

جرم گرفتگی گوش

۱. ترک کردن ( دارو، مواد مخدر و. . . ) ۲. منصرف شدن ۳. برداشت پول از حساب ۴. دست کشیدن