تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مدخل، ورود، ورودیه، اجازه ورود، درون رفت، حق ورود، دروازهءدخول، درب مدخل، اغاز مدهوش کردن، از خود بیخود کردن، زیاد شیفته کردن، در بیهوشی یا غش انداخت ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درآیش، درآیند، دخول، ( وسیله ی دخول ) در، دروازه، درون رو، دالان، هشتی، راه ورود، اقدام ( به کاری کردن ) ، پرداختن به، وسیله ی دستیابی، ابتدا، آغاز، ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف کرنش: احترام، تعظیم، تکریم، حرمت، سلام برابر پارسی: فروتنی، سرفرودآوردن معنی انگلیسی: bow, genuflection, obeisance, stoop, strain

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه "خشوع" می تواند فروتنی، تواضع، خضوع، یا افتادگی باشد. در واقع، خشوع به معنای حالت فروتنی و کرنش در برابر کسی یا چیزی است، به خصوص در ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه "خضوع" ( khuzūʻ ) در زبان فارسی، فروتنی، تواضع، سرفرودآوری، و اطاعت است. معنای لغوی "خضوع" در زبان عربی به معنای "فروتن شدن"، "تسلی ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه کاتالوگ می تواند فهرست، بروشور، کالا نما، یا فهرست محصولات باشد. انتخاب معادل مناسب بستگی به بافت و نوع کاتالوگ دارد. در حالت کلی، ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منصفانه، عادلانه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تظاهر، بیان، جلوه، نمایش، تظاهر کردن، نمایاندن، ابراز کردن، اشکار کردن، نمایش دادن، نشان دادن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نمایش دادن، افشاء کردن، در معرض گذاشتن، بیپناه گذاشتن، بی حفاظ گذاردن، ظاهر ساختن، به نمایش گذاشتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فهرست پیش فرض

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

، تکان، لرزش، تزلزل، ارتعاش، لرزش داشتن، متزلزل کردن، تکان خوردن، بهم زدن، تکان دادن، اشفتن، جنباندن، لرزیدن.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سلام دوستان لطفا توجه کنید اقتباس بستگی به بافت جمله داره برای مثال: تعاریف مختلف درباره هوش ( اقتباس از گریگوری ، ۲۰۰۰ ) ازدیدگاه بینه و سیمون هوش چ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تطبیق، توافق، انطباق، اقتباس.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تفسیر، متن، نسخه، ترجمه، شرح ویژه.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برگردان، ترگمان، ویرایش، ویراست، روایت، برداشت، تعبیر، قول، اقتباس، نمونه، نوع، گونه، صورت.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عصارهگیری، استخراج، اصل و نسب.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دندان کشیدن، کندن، برکندن، برون کشی، بیرون کشی، درکشیدن، درآوردن، ( به زور یا تهدید ) اخذ، برهیخت، برهیختن، تریدن، تبار، تخمه.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سازواری، سازمندی، توافق، آرایش، پیرایش، هم آراست، ( جمع ) ترتیبات، ( موسیقی ) ارائه ی قطعه ی موسیقی با سازها یا آوازهایی که با اصلی ها فرق دارند، ( م ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قرار، تنظیم، تصفیه، ترتیب، نظم، مقدمات، آرایش، تمهید ، طبقه بندی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اقتباس کردن ، استخراج کردن ، بیرون کشیدن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مترادف اقتباس: اخذ، گرفتن، آموختن، فراگیری، یادگیری برابر پارسی: برگیری، برداشت، برگرفتن از، برگرفته معنی انگلیسی: borrowing, acquiring, extract, arr ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مشخصات ، خصوصیات.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بویژه، مخصوصا، بخصوص، صریحا، دقیقا.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سختی، زحمت، مزاحمت، آزار ، خطر ، مشکل ، دردسر ، آشوب

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بازرسی ، تکاپو ، سراغ ، جستجو ، کاوش ، تجسس

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خنثی کردن ، خنثی سازی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد

دفن کردن ، خاک کردن ، به خاک سپردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ابرام ، اصرار ، پافشاری ، سفارش

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کدهای تقلب

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چخماق، چکش، پتک، استخوان چکشی، میخ زننده، خوراک رایگان، چکش زدن، سخت کوشیدن، پتک زدن، کوبیدن، ضربت زدن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دستور کار، مرام، دستور، برنامه، نقشه، روش کار، پروگرام، برنامه تهیه کردن، برنامه دار کردن، برنامه نوشتن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیر، روند، جریان عمل، فرایند، مراحل مختلف

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رخ نما ، نمایه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

محافظت کردن ، مراقبت کردن ، حمایت کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

طرح ، نقشه ، پروژه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رئیس ، رئیس دانشگاه، رئیس جمهور، رئیس کل

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلانتر ، داروغه ، نماینده رسمی دولت

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مسابقات

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تفنگ شکاری ، تفنگ ساچمه ای

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه "اکانت پرمیوم" ( Premium Account ) می تواند حساب کاربری ممتاز یا حساب کاربری ویژه باشد. همچنین می توان از معادل های دیگری مانند حساب ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تجسس ، جستجو ، جستار ، بازجویی ، بررسی ، بازرسی ، تحقیق ، زمینه یابی ، پیگیری

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بیشرف ، عوضی ، لات

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بازکردن قفل محتوا

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آموزش، تمرین برای مثال :He practiced extensively before participating in chess tournaments ( اوپیش از شرکت درمسابقات شطرنج تمرینات گسترده ای را انج ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گاو صندوق ها ، محفظه ها ، جعبه ها ی درب دار

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تسلیحات ، سلاح ها ، اسلحه ها