تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٢

office or position of chief justice on the isle of man

پیشنهاد
٢

تقویت زدایی فرایندی برای کاهش شدت نسبی بسامدهای شنیداری بالا قبل از بار تلید آنها با این عمل، اثر پیش تقویت این بسامدها در محل فرستنده، که به منظور ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٢

شبکه ی تقویت زدا پالایه ی مقاومتی - خازنی که سیگنالهای پیش تقویت شده را به شکل اولیه ی خود بر می گرداند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٢

believed it to be his responsibility

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٢

copy improperly

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٢

incorrect duplication

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

بد ترجمه کردن ترجمه غلط کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

incorrectly translated

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

بانو دریاها

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

woman in charge of a household

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

این عبارت به معنای “کمی احمقانه” و عذرخواهی برای یک اشتباه کوچک است. آخ، عیبی نداره، چیزی نشد!

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

مومانند

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

خط بسیار باریک خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی نازک کاری درخوشنویسی خط نازک وسربالایی درنوشتن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

طاس، بی مو

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

پارچه مویی ( که برای روکش مبل به کار می برند )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

formation of cracks in the wall of a structure as a result of faulty construction

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

( گیاه شناسی ) ماشک گل خوشه ای راسته: باقلاسانان تیره: باقلاییان زیرخانواده: باقالی ها

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

از روی بی گناهی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

شایستگی سرزنش

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

بیگناهی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

repeat offender

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

حرکت اجباری

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

مقدار مجاز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

تفاوت مجاز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

being permissible

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

سرعت مجاز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

سطح مجاز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

انحنای مجاز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

خطای مجاز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

بار مجاز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

نیروی مالش مجاز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

relaxed approach that allows a great deal of freedom

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

daring and liberal behavior

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

قانون ـ فقه : اباحه اِباحه ( به عربی: إباحَة ) از ریشهٔ �بَوح� و �بُؤوح� به معنی اجازه دادن است و به فعلی گفته می شود که بر اِتیان و ترک آن، پاداش و ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

قانونی که مردم را بکردن کاری مخیر کند ولی موظف نکند

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

طرف شوته

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

�عقلش قد نمیده�

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

�بچه محل ( پسر یا دختر )

پیشنهاد
١

�مایه تیله چی داری؟

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

شما مجرد هستید یا متاهل

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

گوش به فرمان بودن

پیشنهاد
١

بدی رو با بدی جواب نده نباید جواب داد

پیشنهاد
١

�سعی کن چشم ازش بر نداری

پیشنهاد
١

�سعی کن چشم ازش بر نداری

پیشنهاد
١

کاملا متفاوت بودن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

�از خود تعریف کردن

پیشنهاد
١

�گذشته ی فراموش شده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

تا آخرین نفس

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

�خیلی سخت کار کردن

پیشنهاد
١

�گذشته ی فراموش شده