پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٠٧٣)

بازدید
١٤,٠٣٧
پیشنهاد
٠

آن مرد خیلی ساده لوح است؛ او همیشه به افرادی که هرگز پولشان را پس نمی دهند، قرض می دهد.

پیشنهاد
٠

من همیشه عاشق ماجراجویی بوده ام، به همین دلیل به مکان های خطرناک سفر می کنم.

پیشنهاد
٠

او واقعاً عاشق فیلم های عاشقانه است، مهم نیست چقدر کلیشه ای باشند.

پیشنهاد
٠

هشت پا از مکنده های قوی خود برای گرفتن سنگ و جلوگیری از برده شدن توسط جریان آب استفاده کرد.

پیشنهاد
٠

با اینکه می دانستم یک کلاهبرداری است، آنقدر عاشق یک معامله خوب بودم که فریب خوردم.

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

احمق و بازنده

پیشنهاد
٠

من را ساده لوح گیر آوردی؟

پیشنهاد
٠

با پلی لیست موردعلاقه ش توی ماشین حسابی حال کرد. jam out ( شنیداری – احساسی ) : گوش دادن به موسیقی با شور و حال زیاد، همراه با رقص، هم خوانی، یا غرق ...

پیشنهاد
٠

گروه ساعت ها توی گاراژ با انرژی موسیقی زد. jam out ( موسیقایی – اجرا ) : نواختن موسیقی با انرژی، آزادی، و احساس—معمولاً به صورت بداهه یا گروهی

پیشنهاد
٠

بی خیال همه چی، فقط با موزیک حال کنیم. jam out ( سبک زندگی – آزادانه ) : گاهی به عنوان نماد آزادی، بی خیالی، یا لذت بردن از لحظه استفاده می شه—نوعی ...

پیشنهاد
٠

هر وقت اون آهنگ پخش می شه، حسابی حال می کنه.

پیشنهاد
٠

کل شب کنار ساحل با موزیک حال کردیم.

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

اطلاعات ارزشمند

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

ایده های ارزشمند

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

بازخوردهای ارزشمند

پیشنهاد
٠

او آن چنان قیافه پر ابهت و جدی داشت که من ترسیدم که چی می خواست بگوید.

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

یه تکه طلا داخلش بود

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

وظیفه خطیر و مهم ترکیب solemn duty توی بحث ها و مناظرات سیاسی خیلی استفاده میشه

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

پکر به نظر میای

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

مسخره بازی درنیار

پیشنهاد
٠

پسر چاق فهمید که پیشنهاد رژیم گرفتن چرند نیست.

پیشنهاد
٠

دست کم گرفتن اهمیت خواندن احمقانه است.

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

آیا با این کلاه مسخره به نظر می رسم؟

پیشنهاد
٠

فکر کنم این احمقانه ست که هر کسی بایستی مورد این سوال قرار داده شود ( این سوال ازش پرسیده بشه )

پیشنهاد
٠

باور کردن داستان ماهیگیر احمقانه بود.

پیشنهاد
٠

آنها در بالای تپه توقف کردند تا از مناظر لذت ببرند.

پیشنهاد
٠

منظره کوهستان نفس گیر است.

پیشنهاد
٠

ما چندین بار توقف کردیم تا چشم انداز زیبای ساحلی را تحسین کنیم.

پیشنهاد
٠

این شهر به دلیل مناظر خیره کننده اش، یک مقصد گردشگری محبوب است.

پیشنهاد
٠

شما برای رسیدن به آنجا از خارق العاده ترین مناظر عبور می کنید.

پیشنهاد
٠

مناظر واقعاً زیبا بود.

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

دیگه نمی تونه ما رو خر کنه.

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

تو، ابله تمام عیار - احمق لعنتی - بیشعور نفهم

پیشنهاد
٠

من یه احمق هستم که به تو اجازه دادم دیوار های مرا بریزی پایین ( خرابش کنی )

پیشنهاد
٠

من یه احمق هستم که به تو اجازه دادم دیوار های مرا بریزی پایین ( خرابش کنی )

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

خرم کردی گولم زدی

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

بیایید سکه ای بیندازیم تا تصمیم بگیریم چرخاندن: در برخی موارد، "toss" به معنای چرخاندن، شیر یا خط انداخن چیزی مانند یک سکه به کار

پیشنهاد
٠

او توپ را به دوستش پرت کرد toss= پراندن یا پرت کردن: به معنای پرتاب کردن چیزی به صورت غیر دقیق یا غیررسمی.

پیشنهاد
٠

خبر غیرمنتظره برنامه های او برای آخر هفته را دگرگون کرد toss= تغییر وضعیت: به معنای تغییر وضعیت یا موضع، به ویژه به صورت ناگهانی یا غیرمنتظره.

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

سالاد را با سس مخلوط کن Toss=مخلوط کردن: به ویژه در مورد غذا، به معنای ترکیب یا مخلوط کردن مواد غذایی به طور

پیشنهاد
٠

گیتس با انزجار عکس ها را به پایین پرت می کند.

پیشنهاد
٠

سوزی کیفش را روی مبل پرت کرد.

پیشنهاد
٠

کاغذ را مچاله کرد و به آتش انداخت.

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

پرتاب کردن تاس

پیشنهاد
٠

و میشه لطفاً اینقدر موقع خواب غلت نزنی/ لول نخوری و تو خواب ت حرف نزنی؟

پیشنهاد
٠

همسرآزاری و کودک آزاری رو به افزایش است battering=خشونت علیه همسر یا کودک

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

اشتباهش او را رسوا کرد.

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

خانه غیر قابل استفاده اعلام شده بود.

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

او به مرگ محکوم شده بود.

پیشنهاد
٠

او بازیکنان معلق شده را سرزنش و ملامت کرد.