پیشنهادهای مصیب مهرآشیان مسکنی (١,٤٩٦)
پنهان
یک عده قلیل و اندکی اگر گیو را بد تلفظ کنند از آن جمله بلاد بیهق وسبزوار هم به مدفوع بجای گه گی میگویند نه گیو پس این دلیل نام زشت برای یکی از اسطوره ...
کسیکه پدر مشخصی ندارد وابل مخفف ابول است که عرب تا اولین فرزند بدنیا می آید آن فرد را پدر آن فرزند بجای اسم میخوانند مانند ابوالقاسم ابولفضل ولی ابو ...
کلپائی، سرازیری، شیب روبپائین
کَلِّپا. سراشیب
سرنگون، ، ، سرازیر
kalepa=� کَلِّپا =سرازیر ، ، ، کلپا درست است و سرازیر در فرهنگستان اول هدیه تحفه آن فرهنگستان استو قبل از ان ما واژه سرازیر نداشتیمو بجاش سرنگون داشت ...
پل در هرکجا و در هر ابزاری آمده خود وسیله است که توسل به این واژه پارسی آسانی را برای ما میسر میسازد و عبور از روی آن از میسرات است مثلا بر روی رودخا ...
شتاب چقدر بشتو داری یعنی چقدر شتاب داری بشتو. با اشتو متفاوت است بشتو شتاب و سرعت عمل است ولی اشتو عجول و با عجله است درست مثل خود واژ ه عجیل و عجول ...
زمین زمینه و بوم نقاشی هم چون زمینه نقش برای نقاش است بوم نام گرفته حضرت سیخ اجل سعدی علیه الرحمه میفرماید. وگر پای اخلاص در بوم نیست اگر خالصی نیت ...
veshun وقتی شخصی خوب پذیرائی میشود و یا اسبی در رفاه کامل به آذوقه او برسند میگویند آخورش وِیشوَن یا اِیشوَن است این واژه اوستایی است و هنوز هم کار ب ...
جغد بوم کوف شباهنگ بلبل و مرغ سحر نیست بلکه بوم و جغد شوم است که از سر شب تا صبح در ویرانه ها میکچد و آوای غم انگیزی داردفغان کین لولیان شوخ چشم کار ...
terengمیوه کال و نارس قوزه، غوزه، یا پنبه را که هنوز دهان باز نکرده ترنگ میگویند فکر کنم چون بشکل سر چلپاسه یا کلپاسه است ترنگ میگویند زیرا وقتی تازه ...
قشقرق جار وجنجال و سروصدا علیه کسی سردادن
بولحه کسیکه دیوانه نیست ولی مانند انسان های معمولی وعاقل نمیتواند اظهار هویت و موجودیت کند والی فراگیری خوبی دارد ولی آموزگار خوبی هرگز نمیباشدچون گو ...
با ضمه ب و سکون لام پیوست دو هه مانندجبهه بکسی میگویند که خل مدنگ است یعنی نه عاقل است ونه دیوانه اگر در یک مجمع ویا در یک جزیره یا. کویری با او تنها ...
سرشاخه هایی است که تگرگ و طوفان در هم شکسته و سیل همه را در اولین آب خسب روی آب رها کرده و باد وموج. اب آنها را در انتهای مسیر باد در آبگیر بکناری زد ...
ب الف بامتفاوت از حرف ب وه ساکن یا صامت است زیرا آ به تنهایی درتقطیع موسیقاری هم. دوضرب ظرف زمان دارد و در تقطیع ادبی هم دو واگ یا دو واژ یا بقول عرب ...
پیشه بدون پیشه نامه یا بقول عغرب مآب ها بدون رزومه جز مکررات هفتگی است و هیچ رژیمی برایش تهیه وپیش نویس نشده است.
تالارک کریدور کوچک سالن کوچک ایوانک جمع وجور وکوچک
خصیصه یا بهتر بگویم خصوصیات ژنتیکی خود را بدیگران نسبت دادن است
پرپره پر=هلکوپتر، اگر پِرپِره پَر بگوئیم نظر آقای نیکوکار هم درج ومندرج. است و ماهم واژه پارسیمان حفظ گردیده و ضمنا اول اختراع همه پهپاد ها وشهپاد وخ ...
آقای نیکو کار من حرفی در زیبایی و نازیبایی آن و خصومتی هم با جناب حداد عادل ندارم من عرایضم این است که این نام را از قدیم الایام داشته ایم و خراطی ها ...
آقای پهلوان زاده تو توله درست آن است چون به سگ توله هم میگویند و در سبزوار و مزینان و داورزن و فرومد مرکز تمدن فرهنگ پارسی هستند و مردان بزرگ صاحب نا ...
سگیل وابله سگ درست آن است چون ویروسی است در بدن سگ که اگر به سگ مرطوب دست بزنی برآمدگی هایی در پشت دست به اندازه یک عدس بیرون میزند ومدت زیادی طول می ...
متوجه نشده ام من مرحوم دهخدا شعر زیبای فردوسی را چرا تحریف کرده من فکر میکردم بر اثر نشئه کاری و سهل انگاری با آن هماه امکانات که پهلوی به او داده بو ...
وگر تو شوی نزد انگشتگر از او جز سیاهی نیابی دگر حضرت فردوسی طوسی انگشتگر زغال ساز است در اصل چون گر پسوند پیشه نامه است مانند صنعتگر مسگر آهنگر رویگر ...
شرار آتش و آهن گداخته و استعاره آن پاشید آب که نرمه نرمه قطره هایش بکسی برسد سینج یا سینچ در خراسان میگویند
حسنی درست است دوست عزیز نه وسنی در خراسان سی سال پیش اکثر مردان دوهمسری و سه همسری بودند و الان هم دوستان ما در منطقه سنی نشین چنان هستند سنت نبوی را ...
پاشیدن آب بکسی را میگویند سِنچ مثلا میگویند آنجا آب نپاش سنچ ما میکند
کاسه ای از پیاله بزرگتر پس جام شراب نیست چون شراب را با لطافت وظرافت ظرفش که خود واژه ظریف زائیده وحاصل ظرف شراب است که حضرت مولانا می فرماید. این ی ...
گیریس بوده و معرب آن جیریس است
ارد رطوبت زده و بادست در ارد مالیدن تا ریزه ریزه شود مخصوص غذا ودون جوجه های مرغ تا ده روز اول
پاشیدن خفیف آب بر گل یا بعضی غذاها را میگویند پیشینگ
بنازم مردمان شجاع ودلیر شمال ایران را که مانند دیار خراسان دست به شمشیر بوده و نام های پارسی را برای فرزندان وطن حفظ کرده اند ولی افسوس بعضی کیسه کش ...
لچی که از کاسه سفالین بزرگتر واز تغار کوچکتر است ودر آن کشک دست آس میکنند و می سابند به مقدار غذای یک وعده خانوااده
مونث تنبونک است و در اصل تنبان مردانه است به همان خاطر بانی و نگهبان تن نام گرفته و تُنُوکه مونث آمده چون مخفف تن بانوکه بوده یعنی مخصوص بانوان شده ت ...
کاسه سفالی که از پیاله بزرگتر واز تغار کوچکتر است لِچیlechiمیگویند
تنبان کوتاه زیر شلواری کوتاه
در اصل فلزمایع جیوه است که در آرایشگاه بانوان کاربرد دارد و لذا نقره این نام را از جیوه عاریت گرفته پس نام نقره استعاره جیوه سیم شده است
با کسره سین ومشدد یا با ضمه یا پیش که ما واوکوچک می نامیم سوم میشود و یا بدل واو است سِیَّم یعنی سی یم هردو درست است ودستور مظفرالدین شاه برای تهران ...
پوکول یا فکل وکاکل پیش سر بالای پیشانی است
پوکول گیسو که معرب شده آن فوکول یا فکل است کاکل گیس گیسو البته فوکول را میتوان فکول وفکل نوشت ولی پوکول ادات و ادوات عربی نمیپذیرد غیر از پل عبور ومر ...
زلف قمچی گیسو
مایه عفونت در بدن جانداران چون گل چکنی زعشق پیراهن چاک مانند سمن سیم درانداز به خاک. . . سیم در این شعر قطره شبنم و ژاله است وسیم درانداز بخاک اشار ...
مصاص عفونت کش سیم کش
سیم کش عفونت کش که در طب قدیم از پرده دل و دنبلان گوسفند مانند نایلون آبکش یا عفونت کش ومکنده و مصاص میساختند وبرزخم کهنه و یا کورک های متورم میگذاشت ...
رئیس و کسیکه بالاترین مقام است
سرپرست، عرب یک فرمول دارد که خیلی از واژگان مارا تقریبا قلب میکند مثلا ما میگوئیم سر او میگوید رس یا راس ورئیس هم راس مجموعه است و ما هم در پارسی میگ ...
شامل حال عموم، تعمیم، عمومیت