پیشنهاد‌های مصیب مهرآشیان مسکنی (١,٥٣٧)

بازدید
٢,٤٨٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گاردگرفتن. از بهر جدال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خشم گرفتن بهر مبارره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

جناب رَستا رَستن که معنی خوبی ندارد به غلام و کنیز رها شده و صید رها شده رَستا میگویند تو نگاه به مکالمات روزمره تهران که همه پراز اشکال ادبی است و س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

روئیده شده رسته شده سبزشده و نامی هم پسرانه وهم دخترانه است چون نام های پارسی مانند ادوات و آدات پیشه زن و مرد ندارد فقد لسان انگلیسی و عربی است که ف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نگران دل واپس منتظر در میان در نشسته در حال انتظار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفرجگاه مکان زیبا و تفریحگاه اتفاقا هم تفرج و هم تفریح هردو عربی میشوند که پسوند گاه پارسی را پذیرا شده اند من بارها نوشته ام که عرب تمام ادبیات حتی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان تفرجگاه است که نیمی عربی و نیم دیگرش پارسی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محراب محل حرب رزمگه با هوا و هوس های شیطانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رزمگاه نبردگاه هم آوردگاه چماقگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استیضاح است چون در هر مورد باشد صاحب پرسش توضیح جامع در حد اقناع می خواهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرسش گری. وپاسخ خواستن اجباری به طور کامل وکلای ملی از مسئو لین دولی پرسشگری وکلای ملت از مسئولین دولت بدوگونه است علنی و رسانه ای و مخفی و محرمانه ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بابو از بابا بزرگتر است ودر خراسان به بابای بابا بابو میگویند لذا چون دو آبادی یکی در حاشیه شیله دریای پارس مابین شوش وشوشتر بنام بابو و دیگری در جزی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان حضرت عربی است که ایرانیان به بختگان فرزند سوخورا وزیر و حکیم دانشمند دربار خسرو انوشیروان دادگر میگفتند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان حضرت است که از پاس احترام به وزیر دانشمند انوشیروان عادل میگفتند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حضرت. . فرزانه فر. . که فر وجلالش حاضر است بزرگ فر، ، یا بزرگمهر، ،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ فر، ، فرزانه فر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ردا پارسی است و باز برابر پارسی آن کجاست حکیم طوس می فرماید. . چوما صدهزاران فدای توباد خردزآفرینش ردای تو باد فرزانه فر. . فردوسی طوسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیش ردا چون کسوت مصدر کسا که همانا ردا و عبای پارسی است و ردا و عبا هم مخصوص مغان زردشتی که بمقام مهرباش یا مهربان ویا مهربُدی ومهرتاشی میرسیدند چق پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ما در هرمزگان تنهاقبیله شیعه مذهب اثنی عشری هستیم و لی اینجا که آمده بودیم مردم بلاد بیهق و سبزوار ما را سنی میپنداشتند والا میخواستیم خومان را سنی م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابوموسی همان بابو موسی پدر بزرگ ما عشایر سوری خراسان است که از جزایر سیری در سبزوار رحل اقامت افکنده ابم چون با طایفه بلوچ ها و عشایر چاه تلخ که بررگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

باید فرهنگستان در کتاب های درسی هم نگّاشی را جا بیندازد می ترسم به من اتهام نازی و ناسیونالیستی که از آن متنفر وانزجار دارم بزنند من وطن پرست هستم ول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سمن را با یاسمن اشتباه نکید گل سفید و سفید مایل به زرد خوش عطر و بو یاسمن یا همان یاس عامیانه است خوب است در این باره به غزلیات حضرت حافظ رجوع کنید، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عکس سلفی با دوربین کوچک پیش رو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عکس سلفی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عکس سلفی خویش نگاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیش نقش پیش نگاری. . پیش نگار، پیش نگاشت. پیشش نگاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نَگّاشی و قاف معرب گاف است که از نگاشتن و نگار گری آمده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش سلف فروش پیش فروش و نوعی مبایعه عرفی و شرعی حلال است اگر کفتر گلوی چاه گیری نشود و انصاف رعایت شود و قانون نویسان ما بجای کارمزد وام چرا مانند پن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هرچیزی و هر کالائی در گرو و مرهون کیفیت آن است در این واژه مرحوم دهخدا خودش نشئه و منگ مخدرات بوده یا مست شراب و شنگول چرس و بنگ بوده که سرخوشی و لذت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

غاز در عهد قاجار کم ارزش ترین واحد پول ایران بود که یکدهم ریال برابر با دوشاهی بود و در اوایل سلطنت پهلوی حذف شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرحوم علامه دهخدا واژگان پیش پا افتاده را حتی نتوانسته معنی کند کیف لذت و خوشی هرچیز را میگویند حتی در پیاده روی در خراسان رسم است که اگر سواره ای بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ظرف پنبه ای که دو برابر تیچه است که یک عدد آن بار چروا یا همان چهار پا و الاغ است که در برداشت حمل غله از خرمن تا منزل و انبار کاربرد دارد چون سنگین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کیسه گلیم مانند پنبه ای نصف ظرفیت جوال صدوبیست کیلویی است ولی تیچه حداکثر هفتادوپنج کیلو که دو تیچه بار قاطر و چهار. تیچه بار شتر و لذا بین ساربانان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درافغانستان به کلند ران به جای کلند قفل ران میگویند دقیق نمیدانم چه سالی بود و هنوز آیت الله حاج شیخ ولی الله اسراری زنده بود یک گله ای گوسفند از غوث ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اندیش گه اندیش است اصلا ترس وتجنب وبیم و هراس تقوی نیست و رژیم غذائی است که آنهم به اندیشی بهداشت وجود است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلندزانوی دست که به آن آرنگ یا معرب آن آرنج است که عرب به آن مرفق میگوید و آیه 5سوره مبارکه مائده. میفرماید فاغسلو وجوهکم و ایدیکم الی المرافق صورت و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لگد با کلند زانو که باشتباه به آن کنده زانو میگویند در قدیم کسی را که از اردو بیرون میکرده اند با طعنه میگفتند با اردنگی بیرونش کردن و طریقه زدن آن ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شلقت لگدی است که بر پاتن یا باسن می زنند هنوز در خراسان خصوصا سبزوار میگویند شلقت اردنگی یا الدنگی به او زد و بیرونش کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چرک پالود، پلشت، که با صد هزار پالایش تمیز نشود کثیف تمیز میشود اما پلشت و لچر و نه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خلیج عربی است و شیله دریا می باشد شیله رود هم داریم که عرب غلط استراق سمع کرده و به آن شریعه گفته چون در عرب نوشتن و دفتر وسیله ارتباط جمعی نبود بلکه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شِ ر آب همان شاخ آب است و عرب واژه شریعه مثل شریعه دجله و فرات را از شِر آب گرفته و نام وسیله باز و بست آب هم که شیر نام گرفته از آن سبب است و در اصل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه هر شر پارگی لباس تنش نامرتب یا دوخته و یا پوشیده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گنه آلود شستشوئی کن و آنگه به خرابات خرام تا نگردد زتو این دیر خراب آلوده. . . حضرت حافظ که الحق تفسیر آیه قصاص است که حضرت پروردگار به قصد تنبُّه ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی گناه و بزه اتهام محرز شود مضان متهم مجرم میشودو بزه اتهام مبدل به جرم میشود که فقه حدود و مرز برایش تحدید نموده به همان خاطر به قصاصش حد میگویند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خپ از ترکیب دو واژه پارسی خواب وکپ یعنی صاف خوابیدن که برجستگی بدن دیده نشود بدست آمده هردو هم پارسی است چون عرب به خواب نوم میگوید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست چک و خود را روی زمین پهن کردن که به آن خپ هم میگویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کپ به معنی پهن و صاف بدون معقر و محدب اپزاری است که در آشپزی نانوایی بنایی کشاورزی و چاه و چاله زنی عمدا چاه کنی ننوشتم چون بیسوادان فضول صنعت سه هزا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

گیومه دوبله پرانتز است که امپراطوری ایران و روم مشترکا برای واژگان تاکیدی و یا مثتثنی البه پرانتز مستثنی بود وگیومه چون دوبار نوشته میشد تاکید پا فشا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرانتز پارسی ومشترک پارانتز لاتین و فرانسوی است و همان منحوط عربی است عرب داخل دایره مجزا میکرد و میگفت منحوط به محیط است ولی پارس و روم از گیومه و پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محیط شدن در محوطه دشمن انحطاط عربی و گردان بر وزن گرداب را معنی کردم ولی اگر گردان با ضمه که از تقسیمات نظامی است به معنی دلیران نام آوران ما وقتی ای ...